عقیق:بخش دوم سوره مبارکه شمس موضوع این گزارش از سلسله گزارشهای مفاهیم سورههای پایانی قرآن کریم است که در ادامه تقدیم میشود. سوره مبارکه شمس سورهای است مکی که در مصحف شریف سوره نودویکم است اما بیستوششمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. متن و ترجمه سوره کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا﴿۱۱﴾ [قوم] ثمود به سبب طغیان خود به تکذیب پرداختند(۱۱) إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا﴿۱۲﴾ آنگاه که شقى ترینشان بر[پا] خاست(۱۲) فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا﴿۱۳﴾ پس فرستاده خدا به آنان گفت زنهار ماده شتر خدا و [نوبت] آبخوردنش را [حرمت نهید](۱۳) فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا﴿۱۴﴾ و[لى] دروغزنش خواندند و آن [ماده شتر] را پى کردند و پروردگارشان به [سزاى] گناهشان بر سرشان عذاب آورد و آنان را با خاک یکسان کرد(۱۴) وَلَا یَخَافُ عُقْبَاهَا﴿۱۵﴾ و از پیامد کار خویش بیمى به خود راه نداد(۱۵) شرح واژگان کلیدی ارائه نمونه عینی برای روشن شدن یک حقیقت، بسیار مؤثر است. خداوند متعال بعد از تأکید بر تزکیه نفس به عنوان تنها راه رستگاری انسان، جریان قوم ثمود را به عنوان مَثَلِ کسانی که به نجات و رستگاری نرسیدند، شرح میدهد. مفاهیم آیات در درس پیشین درباره پیامدهای فردی تزکیه نفس به عنوان گفتار اول این سوره مباحثی ارائه گردید و اینک در ادامه بررسی آیات سوره شمس به گفتار دوم میرسیم. گفتار دوم: پیامد اجتماعی تزکیه نکردن نفس قوم ثمود که نام پیامبرشان صالح(ع) است از قدیمىترین تمدنهای بشری هستند. آنها در یک منطقه کوهستانى میان حجاز و شام زندگى میکردند و زندگى مرفه، سرزمین آباد، دشتهاى مسطح با خاکهاى مساعد و آماده برای کشت و زرع، قصرهاى مجلل و خانههاى مستحکم داشتند. قوم ثمود با آنکه ظاهرًا به وجود خدا اعتقاد داشتند، اما حاضر نبودند دستورات و قوانین الهی را در جامعه خود پیاده کنند و نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خود را بر اساس آموزههای دینی تنظیم نمایند. آنان با تجاوز از حدود الهی، راهنماییهای پیامبرشان صالح(ع) را نادیده گرفتند و به جای آنکه از حضرت صالح(ع) که فردی تزکیه شده بود و در مسیر بندگی خدا گام برمیداشت پیروی کنند، از فردی به نام «قدار بن سالف» که یکی از فاسدترین و پستترین افراد این جامعه بود پیروی کردند. وی با استفاده از گرایش عمومی جامعه به فساد و گناه، مقبولیت خاصی در اجتماع یافت و عاقبت با خدا و پیامبر به مخالفت برخاست و رهبری بخش عمدهای از قوم ثمود را به عهده گرفت و با کمک گروهی از پیروانش شتر حضرت صالح(ع) را کشت و عذاب قوم ثمود را رقم زد. از اینرو انسان گناهکار نه تنها خود را از کمال و سعادت محروم میکند، بلکه موجب گمراهی و هلاکت یک جامعه میشود. در آیات 11 - 15 با اشاره به نابودی قوم متمدن و پیشرفته ثمود بر اثر گسترش مفاسد اجتماعی، بر این نکته تأکید میکند که بخشی از این سرنوشت شوم به این دلیل بود که قوم ثمود از فردی فاسد و شقیّ که نفس خود را تزکیه نکرده بود پیروی کردند. آنان با طغیانگری و سرکشی، پیامبر خدا را تکذیب کردند: کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا﴿۱۱﴾ و از شقیترین و گمراهترین فرد جامعه پیروی کردند: إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا﴿۱۲﴾ وقتی رسول خدا به آنها گفت از دستور خدا درباره شتری که به معجزه الهی از کوه بیرون آمده بود اطاعت کنند و مانع از آب خوردن او در روز مقرر نشوند: فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْیَاهَا﴿۱۳﴾ آنها به سخن وی گوش ندادند و آن شتر را کشتند: فَکَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا خداوند هم به سبب نافرمانی و گناهی که انجام دادند، همۀ آنها را به هلاکت رساند و شهرشان را با خاک یکسان کرد و احدی از آنان را زنده نگذاشت: فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فسََوَّاهاَ(۱۴) اگر خداوند تا آن لحظه قوم ثمود را با همه گناهانشان عذاب نکرده بود، تنها به آن دلیل بود که حجت را بر آنان تمام کند وگرنه خداوند هیچ هراسی از پیامدهای این عذاب نداشت: وَ لَا یَخَافُ عُقْبَاهَا(۱۵). نمودار سوره منبع:فارس