عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۷۰۴
تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۳۹۱ - ۱۸:۳۰
گزارش عقیق از مراسم بیستم محرم الحرام؛ بیت الزهرا(س):
بیعت یعنی خرید و فروش. یعنی ما خون و جان و همه داراییمان را به تو می دهیم تا از تو ولایتت را بخریم. ولیّ ما باشی. این معنی بیعت است. خلفا هم زباناً در غدیر بیعت کردند اما بر خلاف واقعیت بود این بیعت.
مراسم شب اول دهه سوم محرم، در بیت الزهرا(س) برگزار شد. به گزارش عقیق، در ابتدای این مراسم پس از ذکر مصیبتی کوتاه، حجت الاسلام شیخ رضا جعفری به ایراد سخنرانی پرداختند.
در ادامه مداح اهل بیت، حاج منصور ارضی، ذکر مصیبت و مراسم عزاداری را انجام دادند. اشعار ذیل از ابیاتی بود که حاج منصور، در مصیبت اهل بیت خواندند:
 
همیشه کوچه ما،عطری از شما دارد
که آشنا به دلش میل شما دارد
 
بگو که را تو بدل می کنی که این شب ها
باز روضه ما بوی بوریا دارد
 
هزار شکر که مژگان به ما حواله شده
غبار پای تو تأثیر کیمیا دارد
 
علاج تشنگیم را فرات هم نکند
تنور سینه من داغ کربلا دارد
 

سپس حجت الاسلام شیخ رضا جعفری در سخنانی گفت:

 
«ولله الاسماءالحسنی فأدعوه بها»
بین خلق و خالق، یک برزخی است که آن برزخ، با تعابیر مختلفی ذکر شده است. یکی از آن تعابیر «اسم» است.
اسم، به حسب استعمال قرآنی، هم واسطه بین اوصاف حق تعالی با افعالِ اوست. هم واسطه بین انسان در عالمِ مُلک و اوصاف حق تعالی است.
قرآن کریم، اسماء الله را هم به نحو مُجمل هم به نحو مفصل ذکر کرده است. اگر کسی در مقامِ طلب حق باشد، ناچار است که به واسطه این اسماء، حق را طلب کند.
خب، این طلب و دعا به معنای مطلق است. «فأدعوه بها». به این معنی نیست که باید حتما اسماء را تلفظ کرد. بلکه به هر نحوی که خدا را بخواند. به هر نحوی که طلب بکند.به هر مقامی.
اجمالا طلب و خواستن به چند نحو است. اولین و نازلترینش طلبِ لسانی و زبانش است. زبان. نحوه دیگرش طلبِ به حال است. یعنی حالِ انسان به یک نحوی باشد که طالب باشد. مثل مریض که حالش طوری است که طالب طبیب است.
نحوه دیگر طلب، طلبِ به استعداد است. مثلِ یک زمین مستعد که همه اسبابی که برای رشدِ بذر دارد را دارد. این طلبِ ذاتی و استعدادی است. و بهترین شیوه طلب است.
طلب لسانی در آن تسامح و تظاهر است. مثل منافق. مطالبات لسانی و دعاهای لسانی، معمولا دعاهایی هستند که استجابتشان در دنیا آن طور که انسان می خواهد برآورده نمی شود و زمینه ای می شود که آدم مأیوس می شود از دعا کردن.
شیطان از این راه می تواند وارد شود. حال آن که انسان گاهی چیز هایی را می خواهد که واقعی و عملی نیست.
طلب لسانی آفت دارد. چون که ممکن است حقیقت نداشته باشد. از عمده آفاتش هم نفاق است.
حتی بیعت نیز این طور است. بیعت یعنی خرید و فروش. یعنی ما خون و جان و همه داراییمان را به تو می دهیم تا از تو ولایتت را بخریم. ولیّ ما باشی. این معنی بیعت است. خلفا هم زباناً در غدیر بیعت کردند اما بر خلاف واقعیت بود این بیعت.
دعا هم همین طور است. گاهی انسان زبانا چیزی را طلب می کند که خودش هم نمی داند چه هست.
در روایات هست که از آل الله(ع) سؤال می کنند که چرا چیزی که دعا می کنیم استجابت نمی شود؟ ایشان پاسخ دادند چون شما کسی را می خوانید که نمی شناسیدش!
آدمی وقتی خدا را می خوانَد، باید خدا را به همه اسماء و صفاتش بشناسد. اگر کسی اهلِ معرفت باشد وقتی خداوند را به «یا الله» می خواند، همه صفات خداوند را به یاد می آورد. یعنی می داند این خدا «عالمُ السّر و الخفیّات» است، عذاب کننده هم هست! لذا تمام خَبْط و خطاهایشان را می بیند. بنابراین «یااللهِ» ایشان سازنده است. از این رو به آن رو می شود!!
اگر «الله» بخواهد جلوه کند جُرم و گناه او را که تأیید نمی کند. لذا باید توبه کند. توبه نصوح.
لذا قرآن می فرماید کسی که یاالله می گوید، باید بعدش استقامت کند؛ «إنّ الذین قالوا ربّنا الله ثم إسْتقاموا تتنزّل علیهم الملائکة» استقامت یعنی طلبِ قامت. یعنی نه چپ می رود نه راست. یعنی به حدّ اعتدال می رسد. خب نتیجه چه می شود: «تتنزل علیهم الملائکة».
«یاالله» گفتن موجب این است که یکی از چپ و یکی از راست آدمی را می کِشد. شیطان از طرفی و نفس از طرف دیگر. می خواهی شیعه خوبی باشی، اما مُدام مشکلات پیش می آید.
خب، طلبِ خداوند مجرا دارد. «لله الاسماءالحُسنی» خداوند اسماء و صفات دارد. حقّ را به اسماء و صفاتش بخوانید. همه اسماء و صفاتش. همه صفات. فقط خدای رازق را نخواهید. حقّی را بخوانید که آخرتت را هم تأمین بکند. تربیتت هم بکند. یک چنین حقی را به جامعیتش بخوانید.
«الله» را به اعتبار اسماءالله باید توجه کرد. طریق دیگری هم ندارد.
اسماءالله هم در آیات و هم در روایات ذکر شده است. غالب روایات اسماء را ۹۹ اسم ذکر کرده اند. در روایت آمده کسی که اسماءالله را «احصاء» بکند، داخل در بهشت می شود. اگر کسی اسماءالله را همین طور زبانی بخواند این اسمش احصاء است. این احصاء موجبِ ورود در بهشت است. چه بهشتی؟ بهشت مُلْکی. دنیایی. فقط رفاه دنیا را در پی دارد.
اگر کسی به حَسَب حالش اسماءالله را احصاء کرد، موجبِ دخول در بهشت برزخی می شود. و اگر کسی به حسب استعدادش اسماءالله را احصاء کرد، موجب دخول در بهشتی به نام «بهشت أسمائی» می شود.
اگر کسی زبانی هم اسماءالله را قرائت کند هم تأثیر دارد. حتماً تأثیر دارد. هر چیزی تأثیر دارد. اما چه تأثیری؟ به اندازه خودش اثر دارد. اثر دنیایی اندکی دارد.
قرآن کریم دو جور اثر دارد. «فیه شِفاءٌ و رحمةٌ لِلْمؤمنین و لا یزید الظالمین إلّا خِسارا» شفا دارد و رحمت. اما برای اهل ظلم، موجب خسارت است. به واسطه اثر لفظیِ قرآن، دنیایشان آباد می شود اما در آخرت در قَعر جهنم است.
خب، حالا اسم، دارای دو مرتبه است: کتبی و لفظی. این اسماءالله کتبی و لفظی دارای احکام شرعیه هستند. مثلا نمی شود به لفظ و کتابتِ اسماء خداوند توهین کرد. حرام است. همین طور اگر کسی به اسماءالله بی اعتنا باشد در او کُدورت پیش می آید.
کسی از خدّام اما م رضا(ع) می گوید: یک تکه نانی گوشه ای افتاده بود. من بی اعتنا رد شدم. حضرت فرمود آن تکه نان را بردار. من برداشتم و دادم به حضرت. ایشان پاکش کرد و میل فرمود. چرا که مظهر اسم «الرزاق» است.
خب، حالا اگر اسم الله، عینیّت پیدا کند، همان آل الله می شود. می شود حسین(ع). حالا اگر عین حسین(ع) زیر دست و پا بیفتد، چه باید کرد؟ باید از زیر دست و پا بردارَدَش. مثلِ خانم زینبی می بیند و بر سرش می زند. می گوید این اسمُ الله است که افتاده زیر دست و پا.
 
 
کدخبرنگار:۲۱۲۱۱۳

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین