۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۹ : ۱۱
عقیق:مجتبی برزگر: برخی از بازیگران همچون علیرضا مسعودی، مهران رجبی، الهام چرخنده و نفیسه روشن و شهرزاد کمالزاده آنطور که در صفحات مجازی خود خبر دادهاند خود را به عراق رسانده و با شرکت در راهپیمایی اربعین حسینی به زیارت حضرت اباعبداللهالحسین(ع) مشرف شدهاند.
علیرضا مسعودی (علی مشهدی) در کربلا
مهران رجبی (بازیگر) در حرم امام حسین(ع)
کوروش زارعی و پیادهروی اربعین
الهام چرخنده و زیارت نیابتی برای مردم
روایتِ شهرزاد کمالزاده از راهپیمایی اربعین
شهرزاد کمالزاده که او را با آثارِ بسیاری از جمله "گاندو" به یاد میآوریم تأکید کرد: من فکر میکنم صاحب این دعوت، کسی دیگر است، و ما را قابل دانستند. ما هم مثل خیلیها نگران کرونا بودیم اما چون صاحبِ این دعوت، خودِ امام حسین(ع) است دیگر ترس جایی ندارد. اینجا همهچیز دلی است؛ خیلیها دوست داشتند اینجا باشند اما ما آمدیم به نیابت از شما؛ صحنههای زیبایی اینجا اتفاق میافتد که هر لحظهاش زیبا و دیدنی است.
او همچنین تصریح کرد: خیلی از همکاران ما ویزایشان آماده نشد که به ما بپیوندند و خود ما هم بسیار در شوکیم که اینجا هستیم. گوشه گوشه این سفر، برای من آموزنده است و خیلی چیزها از زائران حسینی یاد میگیرم. کسانی که معلولیت دارند یا سالخوردهاند اما چه شوقی برای حضور در این راهپیمایی دارند. جالب است بدانید که من اینجا نائبالزیاره پدرهم هم هستم که دیگر اجل مهلت نداد با هم به این سفر بیاییم و اولین سالگرد فوت ایشان در همچنین موقعیتی، اینجا هستم.
روایت نفیسه روشن از عشق وعلاقه عراقیها به امام حسین(ع)
نفیسه روشن هم همراه او به این سفر آمده بود. او هم میگوید که اصلاً فکر نمیکرد که بتواند خودش را به کربلا برساند و هیچ برنامهریزی نداشته است. امروز این افتخار را پیدا کنم و به زیارت حضرت امام حسین(ع) مشرف شوم. فقط افسوس میخورم کسانی که دوست داشتند وعزیزانی که دلشان اینجاست نتوانستند به این سفر بیایند.
وی افزود: آرزو میکنم سال دیگر اربعین اینجا همه کنار هم باشیم. کسانی که نتوانستند خودشان را به این پیادهروی برسانند ما را نائبالزیاره خودشان بدانند. چیزی که از مردم عراق میبینم و یاد میگیرم آنها با تمام وجود امام حسینیاند. قربانِ امام حسین(ع) بروم که کاری کردند اعتقاد و ایمانم از چیزی که قبلاً بوده و با خوابی که دیدم، بیشتر شود.
پیادهروی امسال و یادی از علی سلیمانی/ وقتی او روایتهای عجیبی از این راهپیمایی داشت
علی سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون درباره پیادهروی اربعین و اتفاقات جالبی که آنجا افتاد بسیار در فضایمجازی دست به دست شد به تسنیم گفته بود: از سال 1390 هر سال خودم را به کاروان راهپیمایان اربعین حسینی میرسانم؛ یک خاطرهای همیشه دارم که تأثیرگذار است؛ سال 1392 دومین باری بود که کولهام را برمیداشتم و اربعینی میشدم! شیطنتی کردم برای سایت جهانی «لانگواک- پیادهروی طولانی» پیغامی گذاشتم که هرکسی میخواهد پیادهروی کند به این آدرس بیاید: نجف، خیابان ابراهیمآبادی.
او با بیان اینکه نمیدانستیم میآیند و آدرس درست است، اضافه کرد: من روی هوا یک آدرسی دادم اما واقعاً نجف یک خیابان ابراهیمی داشت؛ آنها آمدند یکی از برزیل، فنلاند، فرانسه و... همه لائیک بودند؛ لائیک به معنای بیدینی و نه بیخدایی؛ خدا را قبول دارند ولی دینی را تبلیغ نمیکنند؛ واقعاً باور نمیکردم اما رفتم و دیدم دختر و پسری که به لحاظ ظاهری مقید نیستند اما حالا در میان راهپیمایان اربعین حسینی بودند. خودشان هم از این همه شکوه پیادهروی تعجب کرده بودند و در این موج قرار گرفتند.
وی افزود: 16 نفری بودند؛ 7 خانم و 9 آقا؛ میپرسیدند اینها به کجا میروند؛ من در جواب گفتم به سمت قبر پسر پیامبر میروند. پرسیدند کدام پیامبر و گفتم محمد! باز هم برایشان سوال پیش آمد مگر چند سال است که از دنیا رفته و آنقدر با شکوه به دیدارش میروند؛ گفتم 1400 سال پیش این اتفاق افتاده و پیادهروی میکنیم چون عاشقش هستیم. موجی که با چشم خودشان میدیدند یک نفر گریه میکند یکی نوحهخوانی و یکی هم از مهمانان و پیادهروندگان پذیرایی میکند.
سلیمانی این خاطره تکاندهنده را اینطور ادامه داد که: یکی از آن خارجیها پرسید: یعنی حسین کیست؟ توضیح دادم این حسین از مکه به کوفه رفت و آن ماجرای عاشورا و غربت و شهادت و ظلم یزید و مابقی ماجرا... ترجمه من یک ساعت و نیم طول کشید و همه این 17 نفر گریه میکردند؛ در حالیکه لائیک بودند و مذهبی نداشتند؛ آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند و به من گفتند تو برو ما اینجا کار داریم و به سمت کربلا رفتند. ما هم با این انگیزه عاشقی و دلدادگی وارد این موج میشویم وامیدواریم امام حسین(ع) قدمهای ما را قبول کند و باید به داد ما برسند؛ زمانیکه دستمان از همهجا کوتاه است.
علی سلیمانی چندی پیش بعد از چند روز درگیری با کرونای دلتا در بیمارستان فیروزگر دعوتِ حق را لبیک گفت.
روایتِ سیدجواد هاشمی از تعابیرِ جالب خبرنگار لبنانی اهل کانادا از پیادهروی اربعین
سیدجواد هاشمی از روزهایی گفت که خود در دو راهپیمایی اربعین حضور داشته است. او اعتقاد دارد این حرکت حسینی و اتفاق ارتفاق، بیبدیل و نمایش بزرگ و تأثیرگذار در دنیا برای هماهنگی شیعیان و دوستداران حضرت اباعبدالله(ع) است.
سید جواد هاشمی مجری، بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون به تسنیم گفت: همایش بزرگ اربعین نمونهای در هیچکجای دنیا ندارد و از این حیث فکر میکنم در دنیا زبانزد خاص و عام است؛ من خودم در دو راهپیمایی اربعینحسینی حضور دارم و با کسانی روبرو شدم که شیعه نبودند؛ مسیحیانی که این مسیر را پیاده میآمدند و خارجیها و اروپاییها که امام حسین(ع) را در حد تحقیقات اندکی میشناختند. اما حرکت آنقدر بیبدیل و حیرتانگیز بود همه را به سمت خود میکشاند؛ موج، موجی است که هر سال هم فزایندهتر و عجیبتر خواهد بود. در راهپیمایی اربعین اثری است که در هیچشعاری خلاصه نمیشود و نمیتوان نظیر آن را پیدا کرد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا سریال یا فیلم سینمایی برای اربعین ساخته نمیشود، تأکید کرد: دیر یا زود فیلمهای خوبی درباره راهپیمایی بزرگ اربعین ساخته میشود؛ شک نکنید در بدو تولد و ابتدای شکوه هر حادثهای، این کمفروغی وجود دارد و کمکم جا میافتد و سوژههای خوبی از آن برداشت میشود. من مطمئن هستم که همچون مستندسازان، فیلمسازان هم به این عرصه ورود میکنند و کارهای داستانی کوتاه و بلندی درباره اربعین ساخته خواهند شد. نه تنها کارهای نمایشی ایرانی بلکه جهانی؛ بدلیل اینکه کار جهانی و بینالمللی برای یک حرکت جهانی، مؤثرتر خواهد بود.
بازیگر سریال «مختارنامه» به گفتوگویش با خبرنگار لبنانی اهل کانادا اشاره کرد و گفت: من با یک خبرنگار لبنانی الاصل اهل کانادا حرف میزدم برایش این راهپیمایی و اتفاقات اربعین عجیب بود و میگفت چگونه ممکن است بعد از 1400 سال آنقدر عاشق بود و برای امام حسین(ع) بجنگید، شهید شوید و فقط به سینهزدن نباشد؛ بلکه به سینه سپر کردن، سینهسوزی ختم شود؛ عدهای از سلحشوران که خونشان را میدهند اما مثل حسین عزتشان را نمیفروشند؛ من به ایشان گفتم شما کافی است اربعین را ببینید همه میدانند ممکن است حادثهای برایشان بوجود بیاید در دام تروریستها گرفتار شوند و تعدادیشان به شهادت برسند اما پرشور میآیند.
اما نکتهای که آن خبرنگار به من گفت و بسیار جذاب است این بود که: برای من جالب است که هیچتروریستی در دنیا شیعه نیست و من تا به حال ندیدهام و نشنیدهام شیعهای این کار را انجام دهد اما دیدهام شیعیان ترور شوند. علیرغم اینکه دنیا این ذهنیت را درست کردهاند شیعه تروریست است و آدم میکشد اما همیشه در مقابل تروریستها فقط کشته و شهید شدهاند. گفتم خب شما فهمیدید و خدا را شکر.
او اتفاقات اربعین را به دفاعمقدس تشبیه کرد و گفت: من در اربعین اتفاقی را دیدم که در دفاع مقدس دیده بودم؛ من در دفاعمقدس آدمهایی میدیدم که به نظر نمیآمد حسین برایشان عزیزتر از پدر و مادر باشد اما میآمدند و با یک حسین تازه در یک عمل بینظیر روبرو میشدند و اتفاقاتی رقم میخورد حتی تا شهادتشان! من در اربعین جوانهایی را دیدم که باور نمیکردم این همه راه پیاده بخاطر حسین بیایند و مملوء از عشق و مملوء از ستایش حضرت حسین(ع) است.
گریههای خانم بازیگر برای تلّ زینبیه/ منجزیپور: در کربلا به شیعه بودنم افتخار کردم
پیادهروی اربعین زیباییهایی دارد که خیلی از وجوهش وصفکردنی نیست. زائرانی که افتخار حضور در جمعِ راهپیمایان حسینی را داشتهاند گهگاه از خاطراتشان میگویند. سارا منجزیپور بازیگر سینما و تلویزیون هم یکی از همین زائرین است که این روزها میگوید امیدوارم هرچه زودتر نصیب شود در آن جاده زیباییها، قدم برداریم و چایی دلنشینِ زیارت بخوریم.
این بازیگر سینما و تلویزیون به خبرنگار تسنیم گفت: همین که در لا به لای جمعیت چشمم به بارگاه ملکوتی امیرالمومنین(ع) و در کربلا به ضریح امام حسین(ع) افتاد در وهله اول خوشحال شدم و به خودم افتخار کردم که من شیعهام.
وی افزود: وقتی عظمت حضرت اباعبدالله(ع) و این جمعیت را میبینم که به عشق امام حسین(ع) به پیادهروی اربعین آمدهاند حسّ بسیار خوبی میداد که امسال از این احساس و ادراک و تماشایِ زیباییها محروم شدیم. امیدوارم هرچه زودتر افتخار قدم زدن در این جاده زیباییها را پیدا کنیم.
منجزیپور با اشاره به اینکه افتخار میکنم عاشق اهلبیتم، خاطرنشان کرد: این اعتقاد به اهلبیت و امام حسین(ع) از کودکی در انسان شکل میگیرد. ما با این مراسمها بزرگ شدیم؛ متأسفانه برخی میگویند این اعتقادها کمرنگ شده اما کسی نمیتواند حبّ اهلبیت را از ما بگیرد. در اینستاگرام و فضایمجازی سؤالهای بیخودی و مسائل منحرفانهای میبینم که دنبال گمراهکردن آدمها مطرح میشود اما عشق به ائمه داشته باشید جلوی هرگونه انحراف و گمراهی را میگیرد.
وی در خصوص سفر به کربلا گفت: یکی از آرزوهایم این بود که کربلا بروم. وقتی کربلا را دیدم آن لحظهای که بالای تلّ زینبیه رفتم خیلی آزارم دهد و برایم ناراحتکننده بود. من شاید تا آن موقع خیلیها را درک نمیکردم اما آنجا مدافعین حرم و خانوادههایشان را بهتر درک کردم. خیلی حرفها شنیدم که اینها پول میگیرند. تا زمانیکه سوریه نرفتم درک نمیکردم که این مدافعین واقعاً چه امنیتی برای مردم و چه عزتی برای مسلمانان و شیعیان به ارمغان آوردند.
این بازیگر با اشاره به اینکه مقابل حرم حضرت زینب(س) گفتم که غیرتم قبول نمیکند داعشیها اهانت کنند، تأکید کرد: من هیچوقت دنبال ادا درآوردن نیستم! وقتی وارد حرم حضرت زینب(س) شدم به عنوان یک ایرانی به مدافعان حرم افتخار کردم و گفتم من هم نمیتوانم بگذارم یکی از این داعشیها به حرم نزدیک شوند. واقعاً مقابل حرم حضرت زینب(س) با خودم گفتم که غیرتم قبول نمیکند داعشیها اهانت کنند. مدافعین حرم با اعتقاداتشان پا به این میدان گذاشتند که به مسلمانان و شیعیان هتک حرمت نشود.
منجزیپور در پاسخ به این سؤال کجا دلتان خیلی لرزید و منقلب شدید، تصریح کرد: سه جا دلم لرزید؛ وقتی حرم حضرت ابوالفضل(ع) را دیدم دلم میخواست با ایشان درد و دل کنم. جای دیگر حرم حضرت علی(ع) بود که وقتی گنبدش را دیدم یک لحظه گفتم واقعاً افتخار میکنم شیعه حضرت علیام. احساس خیلی خوبی داشتم که وارد حرم حضرت زینب(س) شدم دلم را جا گذاشتم. غربت در آنجا خیلی زیاد بود و دلم برای مصیبتهای اهلبیت میسوخت.
وی با اشاره به اینکه واقعاً اهلبیت به دلِ آدمها نگاه میکنند و دعوتشان میکنند، گفت: وقتی به حرم حضرت زینب(س) رفتم و یا در کربلا و بینالحرمین قدم برمیداشتم باورم نمیشد دعوتم کردهاند؟! من اعتقاد و عشق به اهلبیت را دوست دارم و بر خودم میبالم عاشق اهلبیتم. امام حسین(ع) برای همه آزادگان جهان است و کسی نمیتواند ادعا کند که این آدم با آن آدم فرق دارد و دعوت نمیشود. اهلبیت به همه نظر دارند و یاریشان میدهند.
منجزیپور از نذر و معجزهای گفت که در کربلا اتفاق افتاد؛ او گفت: نذر کردم حالِ پدرم خوب شود و سلامتیاش را بدست بیاورد به زیارتِ کربلا و مشهد خواهم رفت. مشهد را نتوانستم با ایشان بروم و خودشان رفتند اما با وجود بیماری همراه با پدرم مسیرهایی را حرکت کردیم که باورنکردنی بود. ساعتها پیاده میرفتیم و آن حجم آدمهایی که در حرم بودند و اتفاقات عجیب و غریب، پدر بیمارم را خسته نمیکرد.
وی افزود: پدر من حتی سرفه هم نکرد و عجیب بود برای من! من خستگی و شلوغی در پیادهروی اربعین، ندیدم. فکر میکنم آن چند روز برای خودم نبودم؛ ساعتی طول میکشید کفشهایم را تحویل بدهم. وقتی وارد حرم میشدم احساس میکردم درها را از پشت من میبندند. وقتی آمدم بیرون، پا برهنه تا هتل رفتم. من همیشه خدا را شکر میکنم به این سفرِ مقدس دعوت شدم و خاطراتش هیچوقت از یادم نمیرود.
روایت "کاظم احمدزاده" از پذیرایی کودکان عراقی در اربعین/ این ماکت کوچکشده ظهور را باید جدی بگیرند
احمدزاده مجری قدیمی تلویزیون پیادهروی اربعین حسینی را به ماکت کوچکشدهای از دوران ظهور و حکومت امام زمان(عج) تشبیه کرد و گفت: اربعین یک نوع ماکت کوچکشده از حکومت امام زمان(عج) و دوران ظهور است؛ یعنی در مسیر نجف تا کربلا یا همان جاده زیبای اربعین یک نمونهای از دوران حکومت امام زمان(عج) را میبینیم.
مجری قدیمی تلویزیون تصریح کرد: ما در 85 کیلومتر عاشقی و دلدادگی مالک همهچیز هستیم؛ هرچیزی میخواهید میخورید، هرجا میخواهید میخوابید و به همهچیز دسترسی دارید؛ مال من و مال شخصی دیگر ندارد؛ همه در همهچیز شریکند؛ این همان ویژگی این پیادهروی عاشقانه است. هیچ زائری دستش را در جیبش نمیکند و هیچکس حق ندارد جلوی زائر و پیادهروی حضرت اباعبدالله(ع) را برای ورود به جایی بگیرد. همهچیز در اختیار همه است و این همان ویژگی زیبای پیادهروی با شکوه اربعین حسینی است.
احمدزاده با اشاره به اینکه همه در مسیر اربعین میگویند "لبیک یا حسین"، تأکید کرد: پیادهروی اربعین یک نوع شیدایی و آوارگی است و همه به سوی یک نقطه حرکت میکنند اینها ویژگی اربعین است؛ همه به یک سو حرکت میکنند و همه به یک چیز فکر میکنند و یک کلام دارند؛ همه به کربلا و امامحسین(ع) فکر میکنند و نام امام حسین(ع) را میبرند و میگویند "لبیک یا حسین".
وی درباره کمکاری سازندگان مستند و عدم پرداختهای مناسب نمایشی در تلویزیون و حتی سینما، گفت: پیادهروی اربعین یک روایت حماسی است و باید مستند، فیلم و کارهای نمایشی موثر درباره آن ساخته شود.
احمدزاده به نوع پذیرایی کودکان عراقی در پیادهروی اربعین اشاره کرد و افزود: من زیباترین خاطرههای عمرم در پیادهروی اربعین بوده و قشنگتر از همهچیز لحظههای پذیراییشان است؛ جایی که به چشم خودم دیدم کودکانی را که گریه میکردند تا از ما پذیرایی کنند؛ التماس میکردند و ما را به خانههایشان دعوت میکردند؛ اگر خانه ما نیایند برای من مشکل بوجود میآید.
روایت "سوگل طهماسبی" از فریادهای حسین، حسین اروپاییها و آمریکاییها
به شکل معجزهآسایی توانست خودش را به راهپیمایی اربعین برساند؛ البته که 13 سال قبل هم کربلایی شده بود؛ وقتی میپرسیم چطور این اتفاق افتاد و از حال و هوا و پیادهروی اربعین بگویید منقلب میشود و آرزو میکند دوباره کربلایی شود! چرا که اعتقاد دارد سفر به کربلا دنیوی نیست حتی در زمان انتخاب لباس سفر هم به لباسی میرسید که مناسب عزاداری حضرت سیدالشهداء(ع) و یارانش باشد.
کولهبار زائران اربعین را باید سبک بست تا سبکتر برگردند؛ این خانم بازیگر را بیشتر مردم با سریال ماه رمضانی «برادر» و «گاندو» میشناسند.
او درباره پیادهرویاش در اربعینحسینی به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: همه راهپیمایی اربعین مفهوم شناخت و معرفتافزایی را به اوج خودش میرساند؛ جایی که همه همسفران در کنار هم برای رسیدن به مقصدی مشخص از کینه و تنفر و تکبر به دورند و همه به هم محبت میکنند؛ هرکسی به روش و زبان خودش با امامش صحبت میکند و حال عجیبی است که نمیتوانم آن را توصیف کنم.
وی با اشاره به زمزمه کردن نام امام حسین(ع) توسط اروپاییها و آمریکاییها، گفت: اروپاییها و آمریکاییهایی را در پیادهروی اربعین دیدم که زبان همدیگر را نمیفهمیدیم؛ برایم جالب بود نوحهای که پخش میشد و شاید معنی برخی از کلمهها را نمیدانستند اما همه بر سینه میزدند و نام امام حسین(ع) را با صدای بلند همه بر زبان میآوردند. این اتفاقات همه برای من شناخت و معرفتافزا بودند و دوست دارم دوباره این سفر را تجربه کنم.
طهماسبی با اشاره به اینکه حرکت امام حسین(ع) آنقدر عظیم و گسترده است که همه لحظات آن سفر دلم را لرزاند و سراسر معجزه میدیدم، تأکید کرد: حرکتی که امام حسین(ع) در عاشورا انجام داده آنقدر بزرگ و گسترده است که در همه لحظات به این فلسفه عظیم و معجزههای کربلا میاندیشیدم؛ همه باید به این سفر بروند و ببینند در کربلا چه خبر است؛ لحظههایی که دلم لرزید. هرکس نمیتواند در آن راه قدم بگذارد و این توفیق نصیب من شد! خدا را بابت این لطف همیشه تشکر میکنم و آرزو دارم دوباره این سعادت را داشته باشم.
وی افزود: برای رفتن به کربلا و حضور در راهپیمایی اربعین کافی است از ته دل آرزو کنیم و قلباً بخواهیم در این سفر باشیم وقتی بخواهیم، خودشان دعوت میکنند؛ من بار اولی که به کربلا رفتم معجزه بود؛ یکی از دوستان با من تماس گرفت و حلالیت بطلبد که به سفر کربلا برود؛ به من گفت یک جای خالی داریم که اگر دوست داشته باشی میتوانی با ما همسفر شوی! من به جای خواهر آن آدم، پا به این سفر گذاشتم؛ سال دومی بود که کربلا باز شده بود و هنوز به این شکل نبود که سختگیریهای گذرنامه و پاسپورت داشته باشند و واقعاً به شکل معجزهآسایی راهی کربلا شدم.
سوگل طهماسبی با اشاره به اینکه همیشه آن تصویر عشق و دلدادگی خارجیها در پیادهروی اربعین را به یاد میآورم، گفت: بار اول سال 83 رفتم که به شکل معجزهآسایی اتفاق افتاد و سال دوم هم در سال 96 قسمتم شد! هر موقع که میخواهم یاد آن روز بیفتم آن اکیپی به یادم میآید که یک خانم آلمانی، عرب و چند ایرانی بودیم. پرچم آلمان به کولههایشان زده بودند و خانم و آقایی که انگلیسی صحبت میکردند. همیشه این صحنه به یادم میآید که آنقدر دامنه عشق به اهلبیت و امام حسین(ع) گسترده و عمیق بود که همه بیگانه از همفکر و اندیشه بودن و همکلامی و همزبانی در این مسیر هم راه شده بودیم. تصویری از کشورهای مختلف که همه به یک سمت حرکت میکردند و این تصاویر در ذهن من حک شده است و به یادگار از آن روزها در صفحه مجازیام مطلب گذاشتهام.
این بازیگر سینما و تلویزیون اعتقاد دارد که فیلمها و سریالهایمان میتواند نمایی از توجه به مذهب و دینمان باشد، تصریح کرد: نکتهای که برای من جذاب است توجه سریالها و فیلمهای خارجی به دین و مذهبشان است؛ مثلاً در یک فیلم آمریکایی میبینیم که در جای جای فیلم کلیسا و نوع دعاخوانی و آداب و رسوم دینیشان را به تصویر میکشند. یک تفاوتی که ما با این دوستان هالیوودی داریم آنها سعی میکنند غیرمستقیم در قصهای که ربط به مذهب ندارد اتفاقات مذهبی را در آن میگنجانند. ما همیشه در کارهای مذهبیمان دوست داریم این اتفاق بیفتد. ما اگر در سریالهای پربیننده پخش میشود درام خانوادگیاند یک همچنین مدل و شکل نمایشی را داشته باشیم.
وی در خصوص ساخت فیلم و سریال اربعینی، گفت: ما میتوانیم درباره اربعین سریال و فیلمی خوب و تأثیرگذار بسازیم؛ اصلاً موضوعی بالاتر از نمایش قهرمانیها و رشادتهای امام حسین(ع) داریم؛ چون امام حسین(ع) عشق خالص است. البته که سریالی مثل «مختارنامه» ساخته شد و سریالهای واضح و قشنگ و شیوایی باید ساخته شوند که به بزرگی امام حسین(ع) و حرکت این امام بیشتر از پیش پی ببریم؛ من دوست دارم اگر فیلمی درباره امام حسین(ع) ساخته شد نقش حضرت امالبنین(ع) را بازی کنم؛ خیلی به حضرت ابوالفضل و مادر گرامیشان ارادت ویژه دارم.
روایت خانم بازیگر از حس و حال حضور در راهپیمایی بزرگ اربعین حسینی (ع)
فریبا نادری، بازیگر سینما و تلویزیون هم از افرادی است که چند سال قبل فرصت یافت شرکت در این مراسم را هم در کولهبار تجربیات خود داشته است. او گفت که سال 94 به راهپیمایی اربعین رفتم و اگر دوباره توفیق زیارت حضرت اباعبدالله(ع) را پیدا کنم؛ حتماً در اولین فرصت دوباره به کربلا خواهم رفت.
فریبا نادری به خبرنگار تسنیم، گفت: من از دوران بچگی آرزویم سفر به کربلا بود که بالاخره رفتم؛ هر شیعهای که اعتقاد و ارادتی به ائمهاطهار داشته باشد رفتن به کربلا برایش یک آرزوست. هرکس به کربلا نرفته نمیتواند آن لحظات و حس و حال را درک کند؛ واقعاً دنیایی بود که فقط با چشمان خود میتوان دید؛ دنیایی که برای دیدنش باید به خویشتن خویش بازگشت.
وی تأکید کرد: من افتخار پیدا کردم به پیادهروی اربعین بروم و همیشه از این موضوع خوشحالم؛ امیدوارم هرچه زودتر توفیق پیدا کنم به این سفر بروم.
نادری تصریح کرد: من در کربلا خدمت امامی میرفتم که از بچگی آرزوی این زیارت را داشتم، باز هم اگر سعادت داشته باشم با چادر میروم؛ این ریا نیست بلکه احترام است؛ پابوس ائمه میرویم باید احترام بگذاریم.
وی تصریح کرد: وقتی به روزهای اربعین و پیادهروی نزدیک میشویم دلم میخواهد آنجا باشم؛ وقتی آن لحظات و اتفاقات را در ذهنم مرور میکنم یک حسی تمام وجودم را فرا میگیرد که ایکاش آنجا بودم.
فریبا نادری گفت که راهپیمایی اربعین و به محضر امام حسین(ع) رسیدن، درسهایی است که بیش از گفتن، درونی است.من همیشه خاطرههایم درونی و گفتنی نیست اما این سفر بیش از هرچیزی درس و آموختن است؛ خیلی توکل و صبوری را از نزدیک دیدم و همه تعریفها و روایتهای مختلفی را که از حادثه عاشورا و اتفاقات کربلا شنیده بودم در آنجا برایم مرور میشد. از خودگذشتگی و تلاش برای اهداف بالاتر و مقدستر همه جزو نکاتی است که همیشه از آن سفر به یاد دارم.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر فیلمی درباره امام حسین(ع) ساخته شود دوست دارد کدام نقش را ایفا کند، گفت: اصولاً به این سوال جوابی نمیدهم اما فکر میکنم انتخاب شوم؛ ترجیحم این است که در این نوع کارها نقش مثبت بازی کنم.
فریبا نادری این روزها در سریال «از سرنوشت» شبکه دو سیما ایفای نقش میکند که به تازگی فاز سوم آن آغاز شده و به گفته علیاکبر تحویلیان تهیهکننده آن قرار است آبانماه روی آنتن برود. سریالی که در 50 قسمت و کارگردانی مشترک علیرضا بذرافشان و محمدرضا خردمندان در روزهای فیلمبرداری فاز سوم به سر میبرد.
وقتی "خیمهگاه" امام حسین خانم بازیگر را منقلب میکند/ مسیحیان را در پیادهروی اربعین دیدم به مسلمانیام بالیدم
نقش خواهرزاده یکی از مسئولان در سریال "گاندو" نام "نیلوفر شهیدی" را بیشتر سر زبانها انداخت؛ بازیگری که نقش همسر احسان؛ خبرنگار داستان (پژمان بازغی) در سریال "مرضیه" شبکه دو و کاراکتر دختر نیره و تراب- زن جاوید را در سریال "وارش" ایفا کرد. او درباره پیادهروی اربعین امسال و زیارت همراه با بازیگران و هنرمندان، گفـت: من کربلا رفتم و به یکی از آرزوهای بزرگ زندگیام رسیدم. جالب است بدانید که آنقدر شوق داشتم در فرودگاه نجف عکس گرفتم و شاید بسیاری از رسانهها هم از آن عکس استفاده کردند. امیدوارم آخرین باری نباشد که به این زیارت رفتهام و امام حسین(ع) دوباره قسمتم کند.
وی در پاسخ به این سؤال که چطور شد نیلوفر شهیدی در مسیر راهپیمایی اربعین قرار گرفت، تصریح کرد: ساعت 9 و نیم، 10 شب بود که با من تماس گرفتند و گفتند کربلا میآیید؟ و من هم گفتم چرا که نه! البته آن روزها قرار بود اتفاق خاصی برای زندگیام بیفتد و ازدواج کنم. یعنی دو هفته قبل از آن تماس و به گونهای دعوت از سوی ارباب! گفتم اجازه بدهید با شما تماس میگیرم. صادقانه نتوانستم در آن زمان جواب بدهم. گوشی را قطع کردم و بسیار منقلب شدم.همهچیز را کنار هم قرار دادم و تصمیم گرفتم که زنگ بزنم و این افتخار نصیبم شود.
شهیدی تأکید کرد: بنابراین تماس گرفتم و گفتم من میآیم. پاسپورتم را ارسال کردم و سه روز بعد عازم شدیم. همهچیز به یک باره اتفاق افتاد و هنوز هم نمیدانستم چطور شد. جالب است که خانواده به من از شرایط هوایی و بیماریهایی که وجود دارد و خیلی از اتفاقات دیگر میگفتند اما من میگفتم باید بروم. حتی جالب است برخی به من میگفتند انشاءالله سال بعد بروید! این روزها که راه بسته شده و نمیتوانیم برویم با خودم میگویم چقدر خوب شد که افتخار پیدا کردم سال قبل زائر اربعین شدم.
این بازیگر سینما و تلویزیون افزود: مراسم عقد و عروسی من در روز اول ربیعالاول اتفاق افتاد. یعنی چند روز بعد از بازگشت از پیادهروی اربعین. واقعاً هیچچیز نمیتوانست مرا منصرف کند؛ آقا مرا طلبیده بود و سر از پا نمیشناختم؛ حتی آن زمان که خبرهایی از شلوغی و اتفاقات دیگر به گوشم میرسید. با خودم میگفتم حتماً باید بروم چیزی در این سفر وجود دارد که هر طور شده باید بروم.
شهیدی تصریح کرد: سفرهای زیادی رفتهام اما هیچکدام از این سفرها به اندازه کربلا برای من دیدنی، جذاب و پُر از احساسهای خوب نبود. از طرفی همسفر شدن با هنرمندانی مثل پیام دهکردی، جواد افشار، محمد سلوکی، شقایق فراهانی طبیعتاً جذابیتهای خاص خودش را داشت. اول رفتیم نجف و پیادهروی را از آنجا به سمت کربلا آغاز کردیم.
وی افزود: این روزها که به خاطر کرونا نمیتوانیم کربلا برویم برای کسانی که در این مسیر قرار گرفتهاند سختتر از آنهایی است که قسمتشان نشده! اصلاً این موقعیت قابل درک نیست؛ باید این مسیر را رفت و به این درک و احساس رسید. باید با تمام وجود این سفر را لمس کرد و همهچیز را از نزدیک دید. من در جایجایِ این سفر از امام حسین(ع) خواستم که مرا در شروع این زندگی جدید یاری دهد و بهترینها برای من و همسرم رقم بخورد. واقعاً آنجا این طور نیست که فقط از امام حسین(ع) خواسته داشته باشیم. آنجا به سکوتی رسیدم که فقط نگاه میکردم و انرژیها واقعاً فوقالعاده بود. خودی وجود نداشت و همهچیز اهلبیت بود.
این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه خارجیهایی را دیدم که با ما پیاده میآمدند، افزود: انگار آدمها همه طوری خالصانه و صادقانه میآیند به زیارت خود امام حسین(ع)؛ چون ما آنجا فقط مسلمان نمیبینیم؛ هندی، مسیحی و خیلی از ادیان دیگر پا به این مسیر میگذارند و ما به چشم خودمان میبینیم. جالب است برایتان بگویم که در کنار پرواز ما، دو پرواز لندن نشست.
وی خاطرنشان کرد: خیمهگاه خیلی حال عجیبی داشت یعنی میدانید آن فضای خیمهگاه و تلزینبیه بسیار حالم را منقلب کردند. الان میفهمم کسانی را که سالی یک بار چطوری عاشقانه به سمت کربلا میرفتن. قبلاً تصاویرش را میدیدم خیلی برای من جذاب بود و احساس میکردم چقدر اتفاق ویژهای است. واقعا تا سفر کربلا را تجربه کنیم نمیتوانیم درک کنیم این ویژه بودن کربلا را!
شهیدی افزود: واقعاً تلّزینبیه منقلبم کرد. وقتی آنجا ایستادم انگار یک بار این حوادث در ذهنم بازسازی میشد. یکی از اتفاقات جالبی که شاید قابل توجه باشد این است، اولین باری که وارد حرم امام حسین(ع) شدم اصلاً عادت ندارم دستم را به ضریح برسانم اما آنجا شرایط فرق میکرد. با اینکه شلوغ بود و نمیتوانستم نزدیک شوم بغضکردم و گوشهای ایستادم. به امام حسین(ع) گفتم یعنی نمیخواهی بگذاری به ضریحت نزدیک شوم. خیلی برایم جالب بود که چند دقیقهای نگذاشت که خیلِ جمعیت مرا به حرم نزدیک کرد و یک لحظه دیدم حرم را در آغوش گرفتهام.
این بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه مسیحیان را در پیادهروی اربعین دیدم به مسلمانیام بالیدم، گفت: راستش را بخواهید آنجا به خودم بالیدم مسلمانم. البته شنیدهام بسیاری از آنها هر سال به این سفر میآیند. واقعاً نمیتوان هنوزم خیلی درباره این سفر صحبت کنم. حتی بعد از اینکه برگشتم مدتها نمیتوانستم به لحاظ روحی هضمش کنم. خیلی زمان برد بفهمم آنچیزهایی را که دیدهام.
"خاله نرگس" در دوراهی شهرت و حُبّالحسین
آزاده آلایوب دو سه سال پیش به آرزویش رسید و اربعینی شد! آزاده آلایوب یا خالهنرگس کودکان به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، گفت: به نظرمن هرکسی باید یکبار در عمرش، پیادهروی اربعین را تجربه کند؛ وقتی در این فضا قرار میگیرد هم ثواب زیارت اربعین را میبرد و هم از این همه اتحاد و همدلی، یکرنگی و همبستگی آدمها سرذوق میآید؛ چرا که همهشان دلداده عشقاند و بهسمت هدف مشترکی حرکت میکنند. واقعاً هرچه دارند در طبق اخلاص میگذارند و هیچکس احساس کمبود نمیکند. فقیر و غنی کنار همند و در این مسیر هرکس هرچیزی میخواهد بهدست میآورد و نیازمندیاش برطرف میشود.
آزاده آلایوب به معجزه القای معنویت و تعالی در اتحاد و همدلی اربعین حسینی اشاره کرد و گفت: وقتی همه آدمها همسفره و همسطح میشوند و اثری از کینه، حسادت، تهمت، دروغ و صفات رذیله نیست؛ در هر قدم جاده اربعین، زائر احساس غرور میکند و به اوج عزت و کرامت انسانی میرسد. من فکر میکنم هرکسی در مسیرش قدم بردارد به آن ارج و قرب میرسد؛ این اتفاق از صدقهسر امامحسین(ع) برای زائر اباعبدالله میافتد. خانهشان را در اختیار زائران قرار میدهند و از همه داراییشان میگذرند تا بهترین پذیرایی را از زائران امامحسین(ع) بکنند.
خالهنرگس که اعتقاد دارد بهترین اتفاقات زندگیاش در سفر کربلا رقم خورده است، افزود: من تنها به این سفر رفتم و هیچ زیارتی را وابسته به هیچجا نرفتم و خلوتم را با هیچجا عوض نمیکنم؛ غذا و اطعامی که خوردم آنقدر لذید و خوشطعم بود. گاهی اوقات مرا میشناختند و عکس میگرفتند و خوشحال میشدند.
آلایوب به نقل روایتی از زیارتش به سامرا پرداخت و تصریح کرد: همهجای این سفر برایم خاطرانگیز و دوستداشتنی بود؛ اما سامرا رفتم خیلی سخت گذشت؛ پاهایم تاول زدند و کمرم گرفت. جالب است بدانید با کامیون و تریلی جابهجا میشدیم و ساعتها پیاده میآمدیم و شهر سوخته میدیدیم. دیوارهای سوراخ سوراخ و آن خوف و غربتی که وجود دارد. ترسی که خیلیها شاید از رفتن به سامرا داشتند و هر مسیری که میرفتیم و هرعطشی که داشتیم ساعتها انتظار میکشیدیم برای اینکه ماشینی پیدا شود. همه سختیها را میدیدم و میگفتم روز قیامت؛ آنجا این عشقم را با شما معامله میکنم.
او درباره کارهایی که درباره اربعین رادیو و تلویزیون انجام داده است، گفت: بیشتر گزارشگونه بوده و به نظر میآید سوژههای اربعین زیاد، متنوع و جذابند، چقدر پرداختن به زوایای مختلف اربعین لازم است تا تمام جهان با این پدیده مهم آشنا شوند و بدانند اینهمه راهپیمای حسین برای چه و با چه اهداف و احساساتی پا به میدان میگذارند. فیلمهایی که ماندگارند ساخته شود؛ نذر کنند سریالی در تلویزیون بسازند تا اربعین بینالمللی به تصویر کشیده شود تا همگان با ابعاد و زوایای آن آشنا شوند.
ماجرای چایی ریختن آقای مجری در کربلا
محمد سلوکی درباره این روزهایی که روزهای دلتنگی کسانی است که سفر کربلا را تجربه کردهاند و حسرتی که جاماندگان با خودشان به همراه دارند چرا در این جاده زیباییها قرار نگرفتند که الان به واسطه کرونا، فعلاً راهها بسته است. شما که چند بار این سفر را تجربه کردهاید چه حال و هوایی دارید؟، تأکید کرد: من خدا را شکر میکنم که چند بار این افتخار نصیبم شد سفر کربلا را تجربه کنم. دو بار با هنرمندان و یک بار همراه پدر و مادرم، این راه را پیاده رفتیم. مطمئناً این مسیر و سفر به داشتههای روحی و زیباییهای ذهنیام افزود.
وی افزود: بسیار خوشگذشت و دلچسب بود. اگر فرصت نمیشد با دوستان غیر از کار و مشغله صحبت کنیم آنجا درباره فلسفه امام حسین(ع) صحبت میکردیم. با رفتارهای شخصیتی هنرمندان آشنا میشدیم و البته در دلِ این اتفاقات، صحنههایی را میدیدیم که هنوز هم برایم کلاسِ درسی است. آن خلوص نیّت و احساسِ خوبی که از سوی زائرین منتقل میشد. شخصیتهایی که اعتبار شغلی و معرفتیشان آنقدر بالا بود که در مسیر مینشستند و خاکِ کفش زائران را میگرفتند. به شدت دلتنگ آن سفرم و امیدوارم هرچه زودتر قسمتم شود.
این مجری با اشاره به اینکه نمیتوانم زیارتِ امام حسین(ع) را فراموش کنم، گفت: من هیچوقت نمیتوانم آن شوق و ذوقِ ایرانیها را برای زیارتِ امام حسین(ع) فراموش کنم. وقتی از لحظه لجظه حضورشان با تمام مشکلاتی که وجود داشت بهره میبردند. تصاویر و عکسها را میبینم و پیش میآید تلویزیون میبینم همه آن زیباییها دوباره به یادم میآیند. انشاءالله باز هم این فرصت فراهم شود و برویم و لذت ببریم.
او درباره ماجرای چایی ریختن آقای مجری در کربلا، تصریح کرد: جالب است در موکب مسجد جمکران، کنار دوستان چایی میدادیم یا دستمال از سر میافتاد و یا عینک برمیداشتیم، مردم ما را میدیدند رودربایستی پیدا میکردند و میخواستند چایی را از ما بگیرند و خودشان این کار را بکنند. اما واقعاً لذتبخشترین و فوقالعادهترین اتفاقی که در زندگیام تجربه کردهام این بود. البته به اتفاق پدر و مادرم هم رفتم عینِ بهشت بود.
سلوکی افزود: فضای عرفانی که در بینالحرمین داشتم و تجربه کردم، برخی اوقات که گرفتاری و پیچیدگیهای زندگی درگیرم میکند آن سجاده، جانماز و مهر و تسبیح که مثل خیلیهای دیگر از این سفر به یادگار آوردهام به این فضا پناه میبرم. در این دلتنگیها از خدا میخواهم دوباره این لذت و حال خوش را به ما بدهد.
منبع:تسنیم