عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۹۱۰۳
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۳۳

 عقيق: ابتدا به برخى از پیامدهاى خشم اشاره مى‌کنیم :

 1-   تیرگى عقل : امام على علیه السلام فرمود: الْغَضَبُ یُفْسِدُ الْأَلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّواب /  خشم خردها را تباه مى‌کند و آدمى را از مسیر درست دور مى‌سازد .

2- ویرانگرى و تبهکارى:اگر انسان خشمگینى را که لجام عقل را گسیخته و سراپاى وجودش را آتش غضب مشتعل ساخته، به دیوانه‌اى زنجیرى یا درنده‌اى وحشى تشبیه کنیم، گزاف نگفته‌ایم. حضرت على علیه السلام فرمود: شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ /  خشم شدید، منطق را تغییر مى‌دهد، ارتباط اجزاى استدلال را قطع و موجب پراکندگى فهم و فکر مى‌شود .

3- پشیمانى:به‌تدریج با فرونشستن شعله‌هاى خشم، دیدگان خرد به روشنى مى‌گراید، قدرت تفکر و اندیشه فرد به کار مى‌افتد و آنچه را که در دوره کوتاه تسلّط خشم، بر او گذشته به ارزیابى مى‌نشیند. سخنان زشت، نسبت‌هاى ناروا، پرده‌درى‌ها، خارج‌شدن از چارچوب فضایل انسانى، ارتکاب جرم، جنایت جبران‌ناپذیر و  ... تصویر زشتى براى همیشه در ذهنش به جا مى‌گذارد، تصویرى که اگر محکمه، قاضى و مجازاتى هم در کار نباشد، یادآورى آن پیوسته او را عذاب خواهد داد که:چرا چنین کردم؟! ... اى کاش بر خود مسلّط بودم و ... . او پشیمان است و افسوس مى‌خورد، ولى دیگر پشیمانى سودى ندارد. از همین رو است که امام على علیه السلام فرمود : إِیَّاک وَ الْغَضَبَ فَأَوَّلُهُ جُنُونٌ وَ أخِرُهُ نَدَمٌ /  از خشم دورى کن که آغازش دیوانگى و پایانش پشیمانى است .

مواقع عصبانیت چه کنیم؟

در این خصوص دستورات جزئى‌ترى از اولیاى بزرگوار اسلام رسیده که برخى را یادآور مى‌شویم :

1- پناه‌بردن به خدا از شرّ شیطان و وسوسه‌هاى او، به این‌که بگوید: أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ» و این دستورى است که گاهى رسول خدا صلى الله علیه و آله به افراد خشمگین مى‌فرمود.

2- وضوگرفتن یا غسل‌کردن با آب سرد: پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود : إِذا غَضِبَ أَحَدُکمْ فَلْیَتَوَضَّأْ بِالْماءِ الْبارِدِ، فَإِنَّ الْغَضَبَ مِنَ النَّارِ/ هرگاه یکى از شما را خشم فرا گرفت، با آب سرد وضو بگیرد، زیرا خشم از آتش است .

3- سکوت و آرامش: امام على علیه السلام فرمود: وَ داوُوا الْغَضَبَ بِالصَّمْتِ /  خشم را با سکوت درمان کنید .

4-تغییر وضعیّت از حالت ایستاده به نشسته یا به‌عکس نیز در برخى از روایات توصیه شده است. امام باقر علیه السلام فرمود: أَیُّما رَجُلٍ غَضِبَ وَ هُوَ قائمٌ فَلْیَجْلِسْ، فَإِنَّهُ سَیَذْهَبُ عَنْهُ رِجْزُ الشَّیْطانِ وَ إِنْ کانَ جالِساً فَلْیَقُمْ/ هر که در حال ایستاده خشمگین شد، زود بنشیند، با این کار، وسوسه شیطان از بین مى‌رود و نیز اگر نشسته است، زود برخیزد .

5-یادآورى فضیلت کظم غیظ و نیز پاداش عظیمى که خداى متعال براى دارندگان این صفات تعیین کرده، از جمله این‌که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: مَنْ کفَّ غَضَبَهُ کفَّ اللَّهُ عَنْهُ عَذابَهُ /  آن که خشم خود را باز دارد، خداوند عذاب خود را از او باز خواهد داشت .

6-  یادآورى عظمت عذاب الهى، گستردگى قدرت و حاکمیّت او و این‌که‌توانایى انسان بر کسى که مورد خشم او قرار گرفته، در برابر قدرت لایزال خداوند نسبى و ناچیز است و نیاز او به عفو و اغماض الهى به مراتب بیش‌تر از نیاز مردم به عفو اوست. در این باره امام صادق علیه السلام چنین فرمود: إِنَّ فِى التَّوْراةِ مَکتُوباً یَا ابْنَ أدَمَ، اذْکرْنى‌ حینَ تَغْضَبُ، أَذْکرْک عِنْدَ غَضَبى‌ .../ در تورات نوشته شده: اى فرزند آدم، مرا به هنگام خشم خویش به یاد آور تا تو را به هنگام خشم خود یاد آورم.

نمونه عملی از فرونشاندن آتش خشم

روزى کنیز امام زین العابدین علیه السلام روى سر آن حضرت آب مى‌ریخت . بر اثر غفلت او، ظرف آب از دستش رها شد و به سر ایشان خورد و آن را شکافت و خون جارى شد. حضرت سر بلند کرد و وى را نگریست. کنیز قسمتى از یک آیه را که حاوى ستایش از دارندگان صفت «کظم غیظ» بود، خواند: وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ / آنان که خشم خویش را فرو مى‌نشانند . آن حضرت فرمود: «خشم خویش را فرو نشاندم.» کنیز چنین ادامه داد: وَالْعافینَ عَنِ النَّاسِ و آنان که از لغزش مردم درمى‌گذرند. امام فرمود: «من هم تو را بخشیدم و از خطایت درگذشتم.» کنیز باز هم ادامه داد:وَاللَّهُ یُحِبُّ الُمحْسِنینَ /  و خداوند نیکوکاران را دوست دارد . حضرت فرمود: برو؛ تو در راه خدا آزاد هستى. گفتنى است که فرونشاندن هیجان درونى و آتش خشم لزوماً به معناى عفو و اغماض طرف متقابل نیست، بلکه مقصود از فرونشاندن خشم این است که انسان خشم ‌باطنى خود را برون نیفکند و خود به اعمال خشم و انتقام‌جویى دست نزند و پس از واپس‌زدن این هیجان اگر فرد خطاکار را شایسته عفو مى‌داند، از او بگذرد و گرنه او را از طریق قانون و محکمه عدل مجازات کند و اگر جاى احسان بود آن را معمول دارد، چنان که حضرت سجّاد (علیه السلام) مراحل سه‌گانه را در سرگذشت یاد شده یکى پس از دیگرى به اجرا درآورد .

 

 


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین