عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۲۷۲۷
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۳۹۱ - ۱۸:۰۷
متن سخنان حجت الاسلام محمدجواد صابریان؛ مسجد جامع ابوذر؛ ۲۱ محرم الحرام:
قلب گاهی مریض می شود دیگر. اگر این قلب مریض شد، طبیبش فقط وجود رسول الله(ص) است. باید درِ خانه او رفت. آن وقت، پیغمبر در جواب خواهد گفت که به این همه ذکری که روزانه می گویی، فکر کن. فقط لفظ نباشد. باید طعم و لذت این مفاهیم را بچشی.
حجت الاسلام محمدجواد صابریان؛  ۲۱ محرم الحرام در مسجد جامع ابوذر سخنرانی کرد.علاقه مندانی که فرصت حضور در این برنامه را از دست داده اند،می توانند خلاصه ای از آن را اینجا بخوانند:

وجود مبارک حضرت ربّ و اولیاء و پیامبران الهی، خواستارِ این هستند که انسان در هیچ یک از مراحل زندگی، طعم ذلّت را نچِشد. تمام تعالیمِ حیات بخش قرآن و اهل بیت(ع)، انسان را به سمت عزّت سوق می دهد.
هیچ کدام از دستورات دینی مایه خفّت انسان، ذلت و بیچارگی انسان نیست. همه برای عزت انسان است. چرا که دستوراتِ دینی، انسان را به سمت پروردگار عالم سوق می دهد. رسیدن به منبع عزت، دریافت عزت از منبع حقیقی، مسلّماً نتیجه ذلت و خواری را نخواهد داشت.
منبعِ عزتی که امیرالمؤمنین(ع) در معرفیِ این منبع می فرماید :«کلّ عزیزٍ غیرِه ذلیلٌ و کلّ قوی غیره ضعیف»
غیر از خدا کسی عزیز نیست. هر چی غیر از خدا ذلیل است. خیال می کنی که بعضی ها قدرت دارند! همه بدون خدا ضعیف و ذلیل اند!
همه قدرت ها در مقابل او، عینِ ضعف و ذلت اند. لذا هر کسی را قدرتمند حساب کنی، بدون قدرت الهی، قطعا ضعف و ذلت در وجود او خواهد بود.
چون خداوند، مصدر خیر است، اسبابی را در این عالم فراهم کرده که هر که به این اسباب برسد عزیز و قوی است و هر که از این اسباب روی گردان شود، ذلیل و ضعیف است.
آیه ۲۶ سوره آل عمران، خداوند به پیغمبر می فرماید که با من این طور سخن بگو: «قل اللّهم مالکَ المُلْک» خدایا مالک همه حکومت ها تویی. «تُؤتی المُلْکَ من تشاء و تَنزِعُ المُلک مِمّن تشاء و تُعزّ مَن تشاء و تُذلّ من تشاء بِیَدک الخیر» تمام خیر بدون استثناء در دست توست، ذره ای از خیر غیر از تو نیست. هر چه خیر هست توئی. «إنّک علی کل شیء قدیر» تو به هر چیزی قدرت داری یقینا!
آیه ای شگفت آپر است،سال ها می توان راجع به این آیه حرف زد!! چند نکته پیرامون این آیه خدمت تان عرض می کنم. اولا این آیه از آیاتی است که فرموده اند صبح و شب بخوانید. زیاد یادِ این آیه باشید. زیاد تلاوت کنید. البته باید به مغز و جان این ذکر و آیه توجه کرد نه فقط لفظ.
در قرآن کریم بعضی آیات کلیدی است و دستور به تکرار آن داده شده است. که غالبا آیاتی است که محتوای توحید دارد. بحث عبودیت و تسبیح و تحمید خداوند است.
مثلا سوره حمد، در هر حالی باید در هر نمازی خوانده شود. این نشان از اهمیت آن است. این تکرار برای چیست؟ فقط برای شکر خداوند نیست. در حقیقت برای این است که از مبدأ و معاد و امامت و رسالت جدا نشوی. به یاد داشته باشی. اصلا نماز برای این است. اگر این طور شد نماز می شود«ان الصلوة تنهی عن الفحشاءو المنکر»
ما نماز می خوانیم اما در عین حال راحت گناه می کنیم. چون نماز از سطح زبان فراتر نرفته است. به فکر و قلب نرسیده است.
امیرالمؤمنین می فرماید: نماز مثل یک رود زلالی است که از جلوی منزل شما رد می شود. امکان ندارد که نتوانی کثیفی هایت را با این آب پاک کنی! معنی ندارد من کثیف باشم وقتی چنین رودی دارم!
فقط لقلقه زبان ماست. در حالی که در این سوره حمد، ارکان دین نهفته شده است. هم بحث توحید دارد، هم صفات خداوند. هم نبوت و امامت، هم معاد.
«بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین» این بیان توحید و صفات خداوند است. «مالک یوم الدین» بیان معاد است. «ایاک نعبد و ایاک نستعین» رابطه عبودیت و بندگی ست. «اهدنا الصراط المستقیم» نبوت و امامت را بیان می کند. در روایت دارد صراط مستقیم صراط علی بن ابی طالب است.
در آخر هم می فرماید: «غیرالمغضوب علیهم و لاالضالین» تبرّی. این یکی از ارکان دینَت است. خدایا مرا جزء گمراهان، کفّار و ظالمین قرار مده. من نرَوّم در سِلْک غاصبان حق امیرالمؤمنین. جزء هیچ کدام از این ها دوست ندارم باشم.
این را می گوییم اما بعد از نماز بلافاصله جزء گمراهان می شویم!! چرا؟ چون از زبان فراتر تنی رود. باید به فکر و قلب برسد.
قلب گاهی مریض می شود دیگر. اگر این قلب مریض شد، طبیبش فقط وجود رسول الله(ص) است. باید درِ خانه او رفت. آن وقت، پیغمبر در جواب خواهد گفت که به این همه ذکری که روزانه می گویی، فکر کن. فقط لفظ نباشد. باید طعم و لذت این مفاهیم را بچشی.
بعضی از فقرای مدینه آمدند خدمت رسول الله و گفتند یا رسول الله! ثروتمندانِ مدینه پول دارند، برده می خرند آزاد می کنند و ثواب می کنند. با پولشان صدقه می دهند و ثواب می برند. اما ما فقرا چه باید بکنیم؟ پیامبر فرمود: غصه نخورید. من تجارتی را یاد می دهم که سودش از کار آنان بیشتر است. روزی ۱۰۰ مرتبه بگویی الله اکبر. این کار اگر خالصانه باشد ثوابش از آزاد کردن ۱۰۰ برده بیشتر است. روزی ۱۰۰ مرتبه بگویید سبحان الله. ثوابش از ۱۰۰ حیوانی که صدقه بدهید برتر است. روزی ۱۰۰ مرتبه بگویید الحمدلله. روزی ۱۰۰ بار بگویید لااله الاالله. از تمام کسانی که در آن روز کار خیر انجام داده ثوابش بیشتر است. این روایت به ثروتمندان هم رسید و آن ها هم شروع کردند به ذکر گفتن. دوباره فقرا به پیامبر شکایت کردند که باز آن ها با این ذکر از ما سبقت گرفتند یا رسول الله. یامبر فرمود دیگر این فضل خداست. اگر خیلی مردی در ذکر از آن ها سبقت بگیر!
نه این که من فقط زبانم بچرخد. پس حقیقت ذکر چیست؟ حقیقتش این است که این ذکر با جان و فکر و نفس انسان عجین بشود. «سبحان الله و الحمدلله و لااله الا الله و الله اکبر». این که وجودت این ذکر را بگوید.
یعنی وجودت را به سمتِ خدا بکن. تمام زندگی ات خدایی بشود. تمام کارهایت به اعتبار امر خدا باشد.
زنده بودنت بوی خدا بگیرد. جلوه الهی در تمام لحظات زندگی ات باشد. ولیّ و دوست خدا در هیچ حالتی از خدا جدا نمی شود.
این اذکار برای این است که هر موقع اراده کنی با خداوند ارتباط برقرار کنی. خط آزاد باشد! سیم وصل باشد!
آن وقت در روایت دارد اگر بنده ای دستش را به جای خانه من، جلوی خانه بنده من دراز کند، ذلیلش می کنم.
 
کدخبرنگار:۲۱۲۱۱۳

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین