۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۱۶
عقیق: نشستهای تخصصی آهات که با همکاری مرکز تخصصی احیاء امر و گروه فرهنگ و هنر دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) برگزار میشود، در فصل مداحان که تاکنون ۳ دوره از آن برگزار شده است، به تحلیل هنری و اجتماعی عزاداریهای ماه محرم و ایام فاطمیه پرداخته شد و امسال در دوره اول فصل نوحهسرایان با رویکرد تحلیل و بررسی سرودهها و نوحههای نوحهسرایان برگزار میشود. در بخش نخست از این دوره نوحهها و اشعار نوحهسرایان پیشکسوت مورد بررسی قرار میگیرد.
نخستین نشست این دوره با حضور حاج علی انسانی مداح و شاعر اهل بیت علیهم السلام، محمدرضا سنگری عضو هیأت علمی اندیشکده هیأت به عنوان کارشناس محتوایی، سیدمهدی طباطبایی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی به عنوان کارشناس ادبی و هوشنگ جاوید کارشناس موسیقایی در دانشگاه امام صادق (علیه السلام) برگزار شد.
شاعران، پردازندههای اصلی معنا و محتوا در جلسات حسینی هستند
محمدمهدی سیار دبیر نشست آهات در ابتدای این جلسه اظهارداشت: جلسهای دیگر از نشستهای آهات اما این بار با محوریت شاعران نوحهپرداز و نغمهپرداز آیینی و حسینی را آغاز میکنیم. در چند دوری که نشستهای آهات را برگزار کردیم به مداحان شاخص و تأثیرگذار در کشور پرداختیم اما در این دور میخواهیم به شاعرانی که در واقع پردازندههای اصلی معنا و محتوا در جلسات حسینی هستند، بپردازیم.
مخاطب با نوحههای انسانی به دلیل زبان سادهاش ارتباط میگیرد
سیدمهدی طباطبایی عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی در این نشست پس از بیان اینکه موضوع این نشستها انتخاب خوب و موضوع ارزشمندی است که به آن کمتر پرداخته شده است، پیرامون دعوت از حاج علی انسانی اظهار داشت: جامعیت و مقبولیت او در این حوزه حائز اهمیت است و میتوانیم با ارزیابی نوحههای او یک شمای کلی از نوحه داشته باشیم. فضای نوحه گرفتار معضلات کلی نیز شده است و «انسانی» الگوی مناسبی نیز میتواند باشد و جلوگیری کند از مشکلاتی که در این فضا وجود دارد.
طباطبایی سپس به بیان شاخصهایی پرداخت که در نوحه حاج علی انسانی مشاهده میشود: اولین عاملی که در آن درنگ میکنیم، زبان سادهای است که دارد و کمک میکند مخاطب با نوحه ارتباط بگیرد.
من نگویم مرو ای ماه برو
لیک قدری بر من راه برو
انسانی برای تمام مقولههای عاشورا شعر دارد
وی ادامه داد: شعر ابهامی در ذهن مخاطب ندارد و هنر شاعر این است که مخاطب را همراه کند. نکته دیگر تنوع مضامین است. کمتر مقولهای از جریان عاشوراست که استاد به آن نپرداخته باشد، فعلاً به قوت و ضعف آن کاری نداریم اما اینکه سعی کردند موضوعی را فروگذار نکنند ارزشمند است. اشعار او، نمایشگاه کوچکی از عاشورا است. حتی بعد از عاشورا را پوشش داده است. شاخصه دیگر تصویرپردازیهای زیبا و گویا بودن آنهاست.
اشک و مژگان آب و جارو کرده آن ویرانه را
بین چه با احساس طفلی میزبانی میکند
.
دیده اختر شمارش بر پدر روشن شده ست
مه به روی دامن و اختر فشانی میکند
نوحه باید جای پای ما را در ذهن مخاطب بگذارد
طباطبایی تصریح کرد: شاخصه دیگر اشعار ایشان حفظ ساختار سنتی نوحهها است. جریانهایی بوجود آمده است که میخواهد ریتم نوحه را افزایش دهد. اوزانی را که او استفاده میکند، میتوان ریتمیک هم خواند اما لنگرگاهی ایجاد میکند که نتوان سریع خواند. ذائقه ما این است که نوحه حزین باشد و هر چه حزینتر باشد دلنشینتر است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: علمای خارجی به ما میگویند موسیقی رقصیدن است و نثر جای پا گذاشتن. در نوحه باید جای پای ما در ذهن مخاطب بماند. شاخصه دیگر این است که از روح نوحه که تقدس است، فاصله نمیگیرد. خیلیها میخواهند روح نوحه را از آن بگیرند. دستهای زیادی هست که میخواهند این کار را انجام دهند. کاتالیزم یعنی اجرا بدون تقدس، استاد میخواهد این تقدس را نگه دارد. شما وقتی مجموعه اشعار او با عنوان «یک دم» را بررسی میکنید، میبینید اصطلاحات خاص غیردینی در آن نیست. عبارات موهوم یا درباری استفاده نمیکنند اگر هم هست در نوحههای او کم است.
انسانی در اشعارش شأن اهل بیت(ع) را حفظ میکند
وی افزود: تقیدات مذهبی و حفظ شأن اهل بیت(ع) را در اشعار او میبینیم. باید متوجه باشیم رو به روی چه کسی هستیم و در چه موردی داریم صحبت میکنیم و به عناصر خیال هم هر اجازهای نمیدهد. نکتهای که در این کتاب ندیدم این بود که به تحریفات نپرداخته است تا مشکلات دیگری بوجود بیاورد.
گفتی از نالـه تـو دوری کن، چشم
هر چه دیدی تو صبوری کن، چشم
دستی از لطف برآر، روی قلبم بگذار
ای امید دل من، همۀ حاصل من
طباطبایی افزود: فضای مجازی آفتی شده است. اگرچه امکاناتی دارد و ما حس میکنیم عالم میشویم اما اینگونه نیست، این قضیه وقتی وارد موضوعات دینی میشود، خطرناکتر است. اشعار از روی خرد و دانش سروده شده است.کتاب نوحههای او نیز هوشمندانه نامگذاری شده است: یک دم. دمهایی نیز که توسط ایشان انتخاب شده است، هوشمندانه بوده است: خسته خوابی بخواب. إنی ابوالفضل. خیز ای همسفرم. قائلیم که این دم در نوحه همان بندی است که در ترجیعبند تکرار میشود.
طباطبایی در ادامه به شعری از انسانی اشاره کرد و گفت:
ای کوفیان آوردهام شش ماهه مهمان
بر روی دست من بود یک جزء قرآن
.
این آخرین یار من است ای اهل کوفه
این مهر طوفان من است ای اهل کوفه
از سوی دیگر ما در اشعار و نوحهها میخواهیم جریان عاشورا یک حلقه اتصال باشد، هم گذشته را روایت کند و هم حلقه زنجیری را که هست و تا امروز ادامه دارد، بگوید و این در مجموعه نوحههای استاد هست.
ببین احسان یک بانو سرم بگرفته بر زانو
به چشم پر ز خون دیدم گرفته دست بر پهلو
حاج علی انسانی در زبان حال کاملاً زبان مقتدری دارد
این استاد دانشگاه تصریح کرد: شاخصه دیگر استفاده از زبان حال است. امروزه خیلی از شاعران خود را جای ائمه میگذارند و باید توجه داشت اگر آن شأن رعایت نشود نوعی تحریف محسوب میشود. حاج علی انسانی در زبان حال کاملاً زبان مقتدری دارد:
دید دارم از خجالت سر، به زیر
گفت ما را بین و سر بالا بگیر
دید از غم تنگ گشته سینهام
پاک کرد از زنگها آیینهام
من دگر «او» گشته و خود نیستم
آنکه همره با شما شد نیستم
حُر نبوده حُر، به لطفش حُر شده
بوده آب، آلوده اما، کُر شده
وی ادامه داد: شاخصهی دیگری که در اشعار وجود دارد ایجاد شور در مخاطب است. دوست داریم در نوحه هیجان و تپش دگرگونه رخ بدهد.
به دور خیمه ای گشتم که در آن خیمه زینب بود
منم ماهی که شب دُور سر خورشید گردیده
.
جدا دست و دو تا فرق و تهی مشک و به چشمم تیر
ببین عاشق برای تو بساط عاشقی چیده
شاخصه دیگر اشعار ایشان نگاه غیرزمانمند است. ما نباید با نگاه اتفاق تاریخی که اتفاق افتاده و تمام شده است به عاشورا نگاه و روایت کنیم.
طباطبایی گفت: از سوی دیگر شاعر با توجه به سبقهای که دارد، موسیقی و وزن را در نوحهها کاملاً در اختیار گرفته است. گاه نوحه به قدری قوی است که میتوان برخی از ابیات آن را به عنوان نمونه ترکیبسازی سر کلاس آورد و آموزش داد؛ مسلم نمایان بهجای اهل کوفه، نامردم کوفه به جای مردم کوفه. همچنین با بازیهای زبانی رو به رو هستیم؛ تنها و تنها و مِنها و مَنها.
حاج علی انسانی، شاعری زبانآور و آرایهآور است
سیار در تکمیل سخنان طباطبایی اضافه کرد: حاج علی انسانی، شاعری زبانآور و آرایهآور است و به سادگی دست پیدا کرده است. شعرهای پر پیچ و خم مکتوب نیز دارند اما در نوحه هم به سادگی رسیدهاند.
شعر هیأت باید معرفتافزایی داشته باشد
طباطبایی به بیان ادامه تحلیل خود پرداخت و گفت: من نوحهها را با نگاه ادبی تحلیل کردهام. در نوحهها گاهی لحن کاملاً عاطفی قوی است و مخاطب میخواهد مجدداً آن را بشنود.
میبارد از هر بام و در سنگ ملامت
از من گذشت اما سر زینب سلامت
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در برخی موارد بیان نوحه مانند نمایشنامههاست. از سوی دیگر باید توجه داشت هیأت بزرگترین پایگاه ملی و دینی ماست و اشعاری که از استاد در دست داریم میتواند نماینده شعر هیأت و همچنین الگویی برای سرودن باشد. یکی از ویژگیهای شعر هیأت این است که باید معرفت افزایی داشته باشد.
برخی در سرودن مرثیه فقط به عاطفه میپردازند
حاج علی انسانی در ادامه این جلسه اظهار داشت: این جلسات لازم است و لازم بود. به ما لطف کردهاند و داریم در مورد مباهله کار میکنیم. در مورد غدیر نیز کم کار شده است و باید بینهایت کار شود. چرا نباید در مورد مباهله کار شود؟ آیتالله جوادی می فرمودند مباهله واجب رکنی است. در غدیر دو معصوم آمدند اما در مباهله پنجتن آمدند.
وی در ادامه به اجرای یکی از نوحههایی که در جلسه مورد بررسی قرار گرفته بود پرداخت و سپس افزود: به لطف امام حسین(ع) در وادی ذکر بیشتر شناخته شدیم. در گذر زمان متأسفانه نوحه با گذشته، فرق چشمگیری کرده است و سرودهها با انگیزههای نامقدسی همراه شدند. در رابطه با مرثیه، بعضی فقط به عاطفه میپردازند در حالیکه باید همه ابعاد درنظر گرفته شود.
خوبیهای استادانم را گرفتم و بدیهایشان را واگذاشتم
انسانی گفت: کتابی است به نام عزادار حقیقی که در آن آمده است، دشمنان اذعان داشتهاند که ما برای سرنگون کردن ایران با دو معضل رو به رو بودیم؛ یکی مراجع و دیگری عشق و گرایش به اهل بیت علیهم السلام. میلیونها دلار گذاشتیم برای مداحان شهرتطلب، سودجو و بیسواد. آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.
اگر غلط نکنم دست غیر در کار است
که دزد در پی آشفتگی بازار است
دریغ اینکه بزرگان ما خاموش شدند
زبان نقد فرو بستهاند گوش شدند
این مداح و شاعر آئینی در ادامه به توضیحاتی پیرامون نوحهها و مسیر نوحهسرایی پرداخت و گفت: درباره ملودی بعضی مواقع هر جا که دست من را گرفت، روی نوحه آمد و همان گل کرد؛ دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد. بارها شده شعری که چندین بار پاک نویس و بازنویسی شده است، خوانده شده اما گل نکرده است. از طرف دیگر آنها که محبوب شده است، از ذهن و زبان مردم گفته شده است. استادهای زیادی داشتم اما هیچکدام راضیام نمیکردند و از هر کدام خوبیها را میگرفتم و نقصها را وامیگذاشتم.
ماجرای دو مباهله رخ داده در واقعه کربلا
محمدرضا سنگری عضو هیأت علمی اندیشکده هیأت به عنوان کارشناس محتوایی در این نشست به تحلیل محتوایی نوحههای حاج علی انسانی پرداخت و گفت: در زیارت اربعین داریم که أعطیته مواریث الأنبیا، همه مواریث انبیا به اباعبدالله داده شده است یعنی حسین همه است و همه در او جمع شدهاند؛ اگر کسی به اباعبدالله رسیده باشد، به نوح (علیه السلام)، به ابراهیم (علیه السلام) و به خاتم الانبیا(ص) رسیده است. به همین سبب کربلای اباعبدالله همهی رخدادهای تاریخ اسلام از جمله مباهله را هم در خودش دارد.
وی افزود: در کربلا دو مباهله داشتیم. یک مباهله مباهله بریر بن خضیر همْدانی است. بین اصحاب بعد از حبیب که والاترین مقام را داشته است ظاهراً هیچ کس منزلت علمی و معرفتی بریر را نداشته است. به همین سبب اباعبدلله وقتی ميخواهد کسی را برای گفتوگو بفرستد، او را میفرستد. بریر در کربلا با دشمن مباهله میکند و پیروز میشود.
شهیدی از کربلا که در رجزش از مباهله گفت
سنگری ادامه داد: همچنین در کربلا یک نفر مباهله را «مطرح» کرد و او عبدالرحمن بن عبد رب انصاری است. در کربلا هفت نوع خیمه داشتیم که یکی از آنها محل نگهداری اسلحهها بود. مسئولیت خیمه اسلحه با جون بن هوی بوده است. خیمهای هم به نام خیمه نظافت بوده است. برای به اشتباه میگویند در آنجا «نوره» کشیدهاند، درحالی که نوره نبوده است بلکه «توره» بوده است. توره یک ظرفی است که در آن مواد خوشبوکننده میگذاشتند.
این عاشورا پژوه گفت: عبدالرحمن در صفی است که دارند میروند سمت آن چادر نظافت تا خود را خوشبو کنند. امام نیز میفرمایند آنجا که رفتید لباسها را عوض کنید. وقتی دارند میروند در این موقعیت بریر بن خضیر همدانی شروع میکند با عبدالرحمن شوخی کردند. همه ما این را شنیدهایم. این گزارش را غلام عبدالرحمن بعداً میدهد. برگشت گفت این چه زمان شوخی کردن است. پاسخ داد مگر نمیبینی بین ما و دوست یک شمشیر فاصله است؟ من شادی نکنم؟ عبدالرحمن در هنگام رفتن به میدان موضوع مباهله و غدیر را با هم مطرح کرد اما تکیه اصلی را روی مباهله قرار داد.
علی انسانی موسیقی را خوب میشناسند
وی با اشاره به اینکه تحلیل نوحههای علی انسانی دشوار است از این جهت که ذووجوه است، گفت: هم موسیقی، هم شعر و هم اجرا در او جمع شده است. هم طراز اوکسی را نداریم. موسیقی را خوب میشناسند و چون شعر مخلوق وجود اوست، خیلی خوب عرضه میشود. ما در مجالس بعضاً کاستی در اجرا را میبینیم و تکیهگاههای ناروا و... اما او اینگونه نیست.
سنگری تصریح کرد: وجه دیگر، پشتوانه فرهنگی بزرگی است که استاد دارند. کمتر داریم شاعری که گذشته را درک و هضم کرده باشد و اینها مثل جویبارهایی که بیایند و پشت سد جمع بشوند خوشبختانه در سرودههای او هست. استاد در قالبهای گوناگون کار کردهاند؛ به همان اندازه که در غزل کار کردهاند در مثنوی هم به همین صورت است. بعضی به استقبال اشعار او رفتند ولی هیچ کدام طراز او را پیدا نکردند.
بیشتر نوحههای علی انسانی با خطاب شروع میشود
این عاشورا پژوه گفت: ضرباهنگهای آغازین نوحههای او نیز بسیار قابل توجه است. در مباحث رسانهای میگویند امروز اگر شش ثانیه اول مخاطب را جذب نکرد آن را تغییر دهید. اینها رهاورد آزمونهای فراوان است، نوحه بیشتر با خطاب شروع میشود.
وی گفت: استاد انسانی از پس تلفیق چند عنصر همزمان خوب برمیآید. نوحه چند کارکرد ذهنی دارد؛ یکی موسیقی و دیگری تخیل است. به علاوه شعر هم هست و هم باید به مخاطب توجه داشته باشد. شاعر معلوم نیست در لحظه سرودن به مخاطب فکر کند. سطوح مختلف و گوناگون مخاطب وجود دارد. باید هویت شعری را که تکیه بر تخیل دارد رعایت کنند. طرازمندی و فرازمندی استاد در این چهار قلمرو قابل توجه است.
سنگری تصریح کرد: این سرودهها تنها با یک جهان واقعی شعری، ما را مواجه نمیکنند بلکه با یک جهان پنهان یا ملکوتی که وجود دارد، مواجه میکنند که من اسم آن را شعر مؤید میگذارم. ما در این قلمرو به شعر مؤیَد معتقدیم. همه ما میدانیم حسان بن ثابت وقتی در غدیر پیامبر شعر خواند میگویند این از تو نبود همان فیض روح القدس بود.گاه شاعر با خودش میگوید: این شعر را من گفتم؟! کارهایی بینظیر مانند شعر محتشم از شعرهایی است که تأیید شدهاند. این الهامها را نیز باید مدنظر قرار داد. وحی براساس آنچه در قرآن میبینیم در سه شکل ظاهر میشود. گاهی با صدا میرسد. گاهی در خواب بوده است و گاهی صحنهای را میدیدند مانند دیدن حضرت جبرئیل یا دیدن درختی مانند ماجرای حضرت موسی علیه السلام.
مصرعی که به علی انسانی الهام شد
سنگری در ادامه از حاج علی انسانی درخواست کرد به اشعاری که به این صورت سروده شده است اشاره کنند. علی انسانی نیز به برخی از این اشعار اشاره داشت و گفت: شعری داشتم:
من سفره دارم و نمک خوان من علی است
رحمتم به عالم و باران من علی است
شاعر نیام ولی همه دیوان من علی است
به اینجای شعر که رسید هیچ به ذهنم نمیرسید و در سرایش مصرع بعدی ماندم. یک لحظه دستم روی کاغذ رفت و نوشتم: «جانان من خداست ولی جان من علی است»
رسوب اشعار انسانی در اذهان نسل جدید قابل اعتناست
سنگری در ادامه پس از مقایسه دو شعر از حاج علی انسانی که پیرامون حضرت قاسم سروده شده بود، به توضیح نگاه حماسی در یک شعر و نگاه نازل در شعر دیگر پرداخت و افزود: یکی از مؤلفهها در شعر او تعادل است. بعضی شاعران شعرهایشان آنقدر تصویر دارد که در ترافیک تصاویر گم میشویم. تعادل اینها را در شعر آقای انسانی میبینیم. مردم معمولی نیز استفاده میبرند. یکی دیگر از ویژگیهایش این است که رسوب شعری او در این نسل زیاد است. رسوب اشعار او در حافظه نسلی ما قابل اعتناست.
وی افزود: خاج علی انسانی به تاریخ شعر شعاع زده است. کاملاً میتوانید تأثیر او را در خیلی از شاعران ببینید حتی در آقای سازگار. او حتی در ساختارهای روایی و داستانی هم موفق است. با اینکه در ساختار عامیانه هم قرار دارد آنجا هم بسیار موفق است.
آیینورز باید در خودش ببیند که میتواند درون کسی را که به دنبال تغییر است، تغییر دهد یا نه
هوشنگ جاوید در مقام کارشناس موسیقایی در این نشست اظهار داشت:«وقتی میخواهیم به سمت چیزی به نام موسیقی آیینی بیاییم و اینجا صرفاً موسیقی نوحه، کار خیلی سخت است. آیین را باید بشناسی؛ آیین تجسد باور است. وقتی یک نفر به عنوان یک آیینورز میآید و در میدان قرار میگیرد، تنها کارکردش این است که میخواهد درون مخاطب را تغییر دهد. چرا مخاطب ما میآید هیأت؟ دنبال یک چیز است. ساده ترین پاسخ این است که دنبال توسل میآید؛ یک چیزی کم دارد که میخواهد به دنبال توسل برود. آیینورز باید در خودش ببیند که میتواند درون کسی را که به دنبال تغییر است، تغییر دهد یا نه
وی افزود: کتابی مانند طوفان بکا را میبینید و وقتی اشعار را میخوانید میگویید چه طور شده دویست سال پیش چنین شعری را سروده است؟ به مرور این فضای مرثیه اهل سنت را چنان دگرگون میکند که هم حنفی هم شافعی میآیند به سمت کربلا و شروع میکنند شعر گفتن. هیچ شعری به پای آن شعر شیخ رضا طالبانی نمیرسد:
«خون سیاوش شد هبا در ماتم آل عبا»
بعد آن جغرافیایی را که شیعه زمان خودش دارد، نشان میدهد:
بغداد گردد لالهگون در روز عاشورا به خون
و از کاظمین آن سیل خون تا طاق کسرا میرود
و از طاق کسرا سرنگون ریزد به پای بیستون
و از بیستون آید برون سوی بخارا میرود
خون سیاوش شد هبا در ماتم آل عبا
یا مثلا شاعر عزیز سیف فرغانی در قرن ۶ سروده است؛
ای قوم براین عزا بگریید
بر کشته کربلا بگریید
این در یک حال قرار میگیرد، چون «حال» قرار گرفتن انسان در زمان است.
حاج علی انسانی در شعرهایش به یغما نزدیک میشود
جاوید در ادامه افزود: در دوره اول نوحهها، ما با شاعرانی نظیر یغما و صباحی بیدگلی رو به رو هستیم. یغما شعری که میگوید تصویر سینمایی است. حاج علی انسانی در شعرهایش به یغما نزدیک میشود. فرهنگ، باور و زیباییشناسی و هستیشناسی است. ستایشگران، فرهنگی پدید میآوردند که فرهنگ ستایشگری مینامیم. چگونگی استفاده از نغمه مهم بوده است. اصلاً بحث ریتم مهم نیست. وقتی زبان حال میگوییم نغمگی مهم است.
به طور قطع بیش از۷۰ درصد آثار انسانی ارزشمند است چون از نظر نوع نغمگی تقلیدی نیست
این کارشناس حوزه موسیقی گفت: مشکل ستایشگران این است که ریتم را پایه قرار میدهند. باید جلسهای بگذاریم و تأثیرات تخریبی این ریتمها را بررسی کنیم. کار ما همیشه تقلید کردن است. نوحههای حاج علی انسانی را اگر صد در صد غربال کنیم حداقل ۷۰ درصدش ارزشمند است. چون از نظر نوع نغمگی تقلیدی نیست. ما نمیدانیم از کجا میآید، به حال انسان بستگی دارد. در رساله بهجت الروح، یک قسمتی دارد که میگوید یک سری آوازهاست که مداحان بر سر قبرها میخوانند هم شعر را میسازند هم آهنگ آن را میگویند این خودجوشی از کجا میآید؟ شناخت دقیق از ۱. ادبیات ۲. باورها. بستگی به چیزی دارد که دارد به آن فکر میکند
ته مایه آوازی علی انسانی نزدیک به موسیقی زورخانهای است
وی گفت: یک ساحت معنوی است که کسی نمیتواند توضیح بدهد و تبدیل اندیشه به نغمه است. امروزه به ریتم فکر میکنند اما به نغمه فکر نمیکنند. همه شوق را به سمت حرام میبرند. یک اپسیلون آن زمینهساز فرهنگی نمیشود. حاج علی انسانی جزو آخرینهای این نسل است. خیلی جالب است ته مایههای آوازی ایشان نزدیک به موسیقی زورخانهای است. برای من این مسئله مطرح است که فرکانسهایش همیشه متغیر است یک جاهایی به موسیقیهای تهران قدیم است و نشان میدهد علی انسانی با شیوههای نوحهگری تهران قدیم آشناست.
دانش مردمی علی انسانی بر دانش علمیاش میچربد
جاوید پیرامون جریان موسیقی در ایران اظهار داشت: از ۱۲۹۰ به این طرف تحولات تند و شتابزده موسیقی شروع میشود. هجوم گرامافون را داریم، کنسرتها دارد برگزار میشود و... که روند جریان نوحهسرایی متأثر از این چیزهاست. نوحه گرایان دو دستهاند؛ ستایشگرانی که بنیادی این شکل هستند یعنی ذاتاً ستایشگر هستند و خودشان میخوانند. عده دوم آنهایی هستند که قاب موسیقی را برمیدارند. نوحه حاج علی انسانی از درونش میجوشد. فرکانسش علل مختلف دارد. دانش مردمیاش بر دانش علمیاش میچربد. جوان امروز ما ماهوارهزده است و به موسیقی پر تپش علاقه دارد و وقتی به نوحه حاج علی انسانی میرسد تا یک اندازهای لذت میبرد.
این کارشناس موسیقی گفت: صدا و سیمای ما اولین مقصر این ماجراست و بعد هم جشنوارههایی که در آن داوران فقط به متن و ریتم توجه دارند. این ها صدمه میزند و اگر با همین روند برویم تا ده سال بعد ستایشگری ایرانی نخواهیم داشت. موسیقی حاج علی انسانی بیشتر ملودیک است تا ریتمیک.