۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۱۲
عقیق:این روزها که بر اثر همهگیر شدن ویروس کرونا، نهتنها بیماری در کشورها رواج پیدا کرده، بلکه حتی همین ویروس عامل ایجاد فشار اقتصادی و تنگیهایی در زندگی برخی افراد شده است، در حقیقت به ویروسی که با خود بیماری، مشکلات اقتصادی و اجتماعی گوناگونی را در دنیا نشر داده است، میتوان با رویکرد ابزاری در جهت امتحان الهی نگاه کرد؛ ابزاری که میتواند محکزننده ایمان و اعتقاد افراد باشد تا معلوم کند چهکسانی از انواع میدانهای بیماری، فقر، گرههای اقتصادی و مالی، روابط اجتماعی، رسیدگی به همنوعان، رسیدگی به امور خانواده و بسیاری میدانها و آزمونهای الهی دیگر موفق بیرون میآیند و چهکسانی جزو مردودین این عرصه خواهند بود.
در گفتوگویی که با حجت الاسلام عباس ترابی، نویسنده و محقق مسائل حوزه اسلام و شیعه، انجام داده به بررسی دلایل ابتلا به بیماری و مریضی با رویکرد دینی و نقش این سختیها در امتحانهای الهی پرداختیم. آن طور که این پژوهشگر دینی توضیح میدهد، یک حدیث قدسی وجود دارد که نکات مهمی را به ما آموزش میدهد، حدیثی که آن را افرادی سینه به سینه از امام محمد باقر علیه السلام و آن حضرت از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل کردهاند که خدای متعال فرمود: «بهدرستی که از جمله بندگان مؤمن من، بندگانی چند هستند که امر دین ایشان، از برای ایشان به صلاح نمیآید و درست نمیشود، مگر به بینیازی و وسعت و توانگری و صحت و سلامتی در بدن. پس آنها را به بینیازی و توانگری و تندرستی آزمایش میکنم و امر دین ایشان با آن درست میشود. بهدرستی که از جمله بندگان مؤمن، بندگانی چند هم هستند که امر دین ایشان، از برای ایشان به صلاح نمیآید مگر به حاجتمندی و درویشی و بیماری و ضعف در بدنهای ایشان، پس ایشان را به حاجتمندی و درویشی و بیماری امتحان میکنم و امر دین ایشان با آن درست میشود و من داناترم به آنچه امر دین بندگان مؤمن با آن درست میشود.»
بیماری و سختی، زمینه امتحان الهی
میدانیم که مهربانی و بخشندگی خدای متعال نامنتها است، با وجود این، طبق برخی از روایتها عنوان شده که خداوند، بندههای خود را با سختی و بیماری امتحان میکند، چگونه این بیماری و مشکلات محک امتحان میشود؟
درست است که خداوند در نهایت مهربانی و بخشندگی نسبت به بندههای خود است، اما این موضوع با امتحان شدن ما از سوی حضرت حق منافات ندارد. اگر همیشه مردم در رفاه و آسایش باشند، زندگی یکسانی خواهند داشت و لازم است که سختیها و بیماریها باشد تا وسیله و ابزاری باشد تا مشخص شود که چهکسی در ایمان خود راستگو و صادق است. هرچند که رفاه و سلامتی هم ابزاری برای امتحانهای الهی هستند اما معلوم است که در شرایط بیماری و سختی به انسان فشار بیشتری وارد میشود.
بر همین اساس است که از امام صادق علیه السلام روایت شده که آن حضرت چند صفت را برای مؤمنان و شیعیان حقیقی عنوان فرمودند، از جمله اینکه فرمودند: «شیعه ما شخصی است که صدای او از گوشش تجاوز نکند.» یعنی هر اندازه که بر او فشار وارد شد، چه دیگران او را آزار دادند، چه به بیماری و رنجی مبتلا شد و یا سختی و تنگی معیشت به زندگی او وارد شد، در هر صورت صدای خود را بلند نکند و جز شکر و فروتنی در برابر خدا نداشته باشد.
در عین حال آن حضرت ادامه دادند: «شیعه کسی است که بیماری از بدنش بیشتر نرود.» به این مفهوم که بیماری و درد او فقط تن خود او را به رنج بیندازد، نه دیگران را. این مطلب به این معنا نیست که ما به کمک و رسیدگی به بیماران نرویم و یا آنها از اطرافیان خود درخواست کمک نداشته باشند، بلکه این مفهوم را میرساند که کسی که به بیماری دچار شد و بدنش در رنج مریضی افتاد، بنای گله و شکایت را نداشته باشد و تا قدری که میتواند باری بر دوش دیگران نباشد.
شرط موفقیت در امتحان الهی
باز هم این سؤال باقی است که؛ چرا بیماری ابزار امتحان الهی است؟ آیا اگر در شرایط مریضی شکایت نکنیم و شکرگزار باشیم، در آزمون الهی سربلند هستیم؟
جواب این سؤال را هم در احادیث باید پیدا کرد، آن طور که امام صادق علیه السلام فرمودند، بیماری و مشکلات عامل جدا شدن خوب از بد و یا حتی تبدیل بندههای خوب و بد به یکدیگر است، چهبسا فردی مدتها اعمال عبادی خود را بهدرستی بهجا میآورد، اما زمانی بهوسیله بیماری یا نقضی در اموال و زندگیاش امتحان میشود. این فرد اگر بنای ناشکری و ناسپاسی بگذارد، یعنی از بندههای خوب خدا جدا شده و به بدان پیوسته است.
در نقطه مقابل هم، چهبسا فردی در اوضاع بیماری چنان صبور، شاکر و مقاوم است که نامش در گروه بندگان شایسته و مؤمن خدا نوشته میشود. سایر گرفتاریها و مشکلات هم همین اثر را بر زندگی و نامه اعمال ما دارند.
امام جعفر صادق علیه السلام در این باره میفرمایند: «میان مردم جدا شدن (خوب از بد) و تبدیل (خوب و بد) و امتحان واقع شود، قحطی برای آنها پیش آید که نابود شوند و بیماری و بلایی که آنها را بکشد و اختلافی که متفرقشان کند، در این میان شیعه ما کسی است که چون سگ عوعو نکند و مانند کلاغ طمع نورزد و اگر هم از گرسنگی بمیرد، از دشمن ما چیزی نخواهد.»
صبر و مقاومت در کلام امام صادق علیه السلام
چه نکتههایی در این کلام امام علیه السلام وجود دارد؟
نکات بسیار مهمی که در این سخن وجود دارد، یکی آنکه در همه دوران امتحانها و بلاهایی روی میدهد که انسانها از حل کردن و درمان آن عاجز هستند. زلزله، سیل، فقر، ویروس، بیماری بخشی از این رویدادها است که ناتوانی انسان را نشان میدهد. این ویروس که این روزها در دنیا گسترش پیدا کرده، چه جنگ بیولوژیکی باشد یا خیر، در هر صورت نشانی از قدرت الهی است و زمینهای برای امتحان مردم است.
امام صادق علیه السلام در کلام خود اشاره ظریفی به صبر و بردباری در برابر قضا و قدر و حتی ظلمها دارند. البته صبری همراه با پایداری و مقاومت که شیعیان را متحد و زمینه رشد و بالندگی آنها را فراهم میکند. همان طور که ما در دورانی به قدرت هستهای رسیدیم، این زمان هم میتوانیم با تکیه و اعتماد به دانش و علم جوانان خود، درمان این بیماری را بهفضل الهی به دست بیاوریم، اما تا آن زمان لازم است صبور و مقاوم باشیم.
نیازهای اقتصادی و مشکلات داخلی نباید عامل کرنش و ضعف ما در میدان بینالمللی و در برابر دشمنان اسلام باشد، چون میدانیم آنها نهتنها دست یاری به ما نخواهند داد، بلکه مثل همیشه تنها خواهان نشان دادن ضعف از جامعه اسلامی هستند، بنابراین هم مردم و هم مسئولان باید در این شرایط صبور، مقاوم و پایدار باشند و در عین حال روحیه دینی و علمی خود را ارتقا دهند.
تفاوت در ابتلا به بیماریها
درست است که بیماری کرونا این روزها در دنیا همهگیر شده، اما در مجموع شاهد هستیم که گروهی از مردم هیچگاه در زندگی خود دچار بیماری حاد نمیشوند ولی عدهای مدام درگیر بیماری و رنج هستند، این سؤال برای عدهای به وجود میآید که؛ اگر خداوند همه مردم را امتحان میکند، چرا بیماری و مریضی فقط دامن عدهای را میگیرد؟
این طور نیست که بیماری تنها گروه خاصی از مردم را درگیر کند، نمونه آن همین ویروس کرونا است که فقیر و غنی یا مسئول و مردم عادی نمیشناسد و همهگیر است.
به هر حال کم نیستند مردمی که در زندگی خود بیماریهای سختی را تحمل میکنند، اما در مقابل، گروهی از بیماریهای سخت در امان میمانند و یا اگر دچار شوند، دوران بیماری کوتاهی دارند.
این مورد جزو امتحانهای الهی است و به اراده خدای متعال بستگی دارد، او است که میخواهد فردی از بندههای خود را با بیماری امتحان کند و فرد دیگری را با سلامتی.
بازخوانی یک حدیث قدسی
درست است، اما حکمت این نوع امتحانها چیست؟
یک حدیث قدسی در این مورد وجود دارد که بخشی از سؤال را جواب میدهد، حدیثی که آن را افرادی سینه به سینه از امام محمد باقر علیه السلام و آن حضرت از پیغمبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل کردهاند که خدای متعال فرمود: «بهدرستی که از جمله بندگان مؤمن من، بندگانی چند هستند که امر دین ایشان، از برای ایشان به صلاح نمیآید و درست نمیشود، مگر به بینیازی و وسعت و توانگری و صحت و سلامتی در بدن، پس آنها را به بینیازی و توانگری و تندرستی آزمایش میکنم و امر دین ایشان با آن درست میشود، بهدرستی که از جمله بندگان مؤمن، بندگانی چند هم هستند که امر دین ایشان، از برای ایشان به صلاح نمیآید مگر به حاجتمندی و درویشی و بیماری و ضعف در بدنهای ایشان، پس ایشان را به حاجتمندی و درویشی و بیماری امتحان میکنم و امر دین ایشان با آن درست میشود. و من داناترم به آنچه امر دین بندگان مؤمن با آن درست میشود.»
امتحانهای پیامبران علیهمالسلام
آیا ابتلای مؤمنان به بیماری و اینکه اشاره کردید این امر، امتحان الهی محسوب میشود، بین پیامبر و اولیای خدا علیهم السلام هم مصداقی دارد؟
بله. خداوند متعال هر یک از بندههای خود را بهاندازه توان و ظرفیت آنها و همچنین بهقدر ایمان آنها امتحان میکند، همان طور که در قرآن کریم میفرماید: «لایُکلّفُ اللّه نفساً الّا وسعَها» این امر بهنوعی سنت الهی است که در قرآن کریم به آن تصریح و تأکید شده است.
وقتی زندگی پیغمبران خدا علیهم السلام را مرور میکنیم هم به نمونههایی از ابتلای آنها به انواع بیماریها و سختیها برخورد میکنیم، چون آنها هم بهعنوان بندههای مؤمن خدا مورد آزمایش قرار میگرفتند و در این موضوع از سایر مردم مستثنا نبودند، در این مورد امام صادق علیه السلام در حدیثی فرمودند که: «پارهای از پیامبران به عطش گرفتار میآمدند تا از تشنگی میمردند. عدهای از آنها به برهنگی دچار میگشتند تا از برهنگی و سردی زیاد یا گرمی هوا میمردند. و گروهی دیگر به امراض و بیماری مبتلا میشدند تا هلاک و تلف میشدند. و پارهای دیگر نزد قوم خود آمده، آنان را به اطاعت خدا فرمان میدادند و بهسوی توحید الهی دعوت میکردند و با این حال قوت و غذای یک شب خود را نداشتند که رفع گرسنگی کنند (یا اینکه قومشان آنها را یک شب مهلت نمیدادند) و دست از آنان برنمیداشتند که سخن آنها تمام شود و گوش به ندایشان نمیدادند تا اینکه دست به کشتار آنها میزدند. راستی که خدای متعال بندگان خود را بهاندازه قدر و منزلتی که نزد او دارند مورد ابتلا و امتحان قرار میدهد.»
تأسی پیامبر خدا به امام حسین علیه السلام در گرفتاریها
نمونه این مطلب زندگی یکی از پیامبران خدا علیهم السلام بهنام اسماعیل علیه السلام است که خدای متعال در قرآن کریم او را صادق الوعد یعنی کسی که در وعده خود صادق است و به آن عمل میکند، نامیده است و درباره او میفرماید: «وَاذْکرْ فِی الْکتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَّبِیا؛ و در این کتاب (آسمانی) از اسماعیل یاد کن که او در وعدههایش صادق و رسول و پیامبری (بزرگ) بود.»
آن حضرت یکی از پیامبران از سوی خدای متعال بود که برای هدایت مردم آمده بود. وقتی آنها را هدایت میکرد، قبول نمیکردند و آزارش میدادند، تا اینکه در نهایت از شدت ظلم و ستمی که به او روا میداشتند، صورتش را خراشیدند و پوست سر او را کندند. آن طور که در روایتها آمده، همان موقع خدای متعال یکی از فرشتههای خود را بهسوی او فرستاد و به او گفت: «پروردگار جهان به تو سلام میرساند و میفرماید من آنچه را که مردم بر سر تو آوردند دیدم، بنابراین هرچه دلت میخواهد از من بخواه.» او عرض کرد: «ای پروردگار عالم، من در این مورد به حسینبن علی علیه السلام تأسی میکنم.»
البته خوب است به این نکته هم اشاره شود که امام صادق علیه السلام درباره این پیامبر خدا فرمودند: «این شخص، حضرت اسماعیل فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام نیست. بلکه یکی از دیگر از پیامبران خدا و همنام آن حضرت است.»
منبع:تسنیم