عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۲۰۳۱۳
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۲
۲۶ مهر سال ۱۳۸۸ شمسی «نورعلی شوشتری» به آرزویش رسید؛ مردی که روایت زیبایی از زندگی بود و خودش زیبایی زندگی‌ و مرگ را روایت کرده بود. این حکایت زندگی و مرگ به روایت شهید شوشتری است.

عقیق:امین رحیمی: انقلاب که شد، انقلابی بود و جنگ که شد مرد جنگ بود؛ همرزم شهید باکری و شهید برونسی بود و ۷ بار مجروح شد. در عملیات مرصاد هم فرمانده بود و «در تماس مرحوم حاج سید احمد خمینی با وی و ابلاغ گزارش پیشرفت عملیات توسط آن مرحوم به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری می‌فرمایند: در این دنیا که نمی‌توانم کاری بکنم. اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعا شما را شفاعت خواهم کرد.». بعد از جنگ هم در میدان بود برای امنیت مردم و جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه بود و همیشه می‌گفت: «آرزو دارم در میدان جنگ باشم و به شهادت برسم و جسم ناقابلم در راه خدا تکه‌تکه شود».

یک روز هم که کنار مردم بود و در «همایش وحدت اقوام و مذاهب سیستان‌و‌بلوچستان» بود در اثر انفجار تروریستی به آرزویش رسید و شد «شهید وحدت». در کنارش یارانش هم بودند و پرکشیدند و مردم هم بودند و سران عشایر و طوایف بلوچ هم بودند.


سردار شوشتری در یک انفجار تروریستی توسط گروهک جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی به شهادت رسید

ما همان آدم‌ها هستیم

درباره زندگی و اعتقادات شهید شوشتری لازم نیست کسی سخن بگوید؛ مردی است که خودش گفته است کیست و چه خوب هم گفته است. در آخرین سخنرانی‌اش از قول ایرانی‌ها به بدخواهان ایران گفته بود: «اگر امروز هم هر دیوانه و هر ابلهی دستش به این کشور دراز شود، دستش را قطع می‌کنیم. ما همان آدم‌ها هستیم و با همان انگیزه و همان اراده. حالا درست است که موهایمان سپید شده است، اما امروز برای شهیدشدن بیشتر آماده هستیم، چون آن روز یک آرزوهایی توی دلمان بود اما امروز همه آرزوهایمان تمام شده. امروز برای شهادت از هر روزی آماده‌تر هستیم».

حالا اگر درباره شهید شوشتری بیشتر بخواهیم وصیت‌نامه‌اش هم هست و پر از راز است؛ «دیروز از هر چه بود گذشتیم، امروز از هر چه بودیم گذشتیم. آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز. دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود. جبهه بوی ایمان می‌داد و اینجا ایمان‌مان بو می‌دهد. آنجا بر درب اتاق‌مان می‌نوشتیم یاحسین(ع) فرماندهی از آن توست؛ الان می‌نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید.
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم، بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم. آزادمان کن تا اسیر نگردیم».

 

منبع:فارس


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین