۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۵ : ۱۰
عقیق: هرچند واژهی اخلاص در قرآن به کار نرفته، ولی مشتقات آن ۳۱بار در قرآن آمده است که با صراحت، موضوع اخلاص را مطرح میکند. از این موارد برخی واژگان مانند: مخلصین به فتح و کسر لازم آمده است، و گاهی این دو واژه را به یک معنی گرفتهاند و تفاوتی میان آن قائل نشدهاند، و گاهی قائل به تفاوت شده اند و گفته شده مخلصین به کسر لام به کسانی میگویند که درحال خودسازی و خالص نمودن دین از ناخالصی هستند، ولی مخلصین به فتح لام در عرف قرآن به کسانی میگویند که از ابتدای آفرینش به دلیل صفای باطن، ادراکات درست، سلامت روان و قلبهای سلیم دارای ویژگی اخلاصاند و آنچه دیگران با جهاد و مبارزه با نفس به دست میآورند آنان همان را بلکه بالاتر از آن را از ابتدا با عنایت حق تعالی دارا بودهاند.[۱] و برخی آیات به صورت ضمنی به بحث اخلاص پرداختهاند. در این نوع آیات با تأکید بر انحصار عبادت در خداوند، روی نهادن به سوی حق و دل بریدن از غیر او و انجام اعمال برای طلب رضایت الهی، منتهی به اخلاص میگردد. و در برخی از آیات با نفی شرک و ریا به موضوع اخلاص اشاره شده است. از آنجایی که شرک و ریا، انجام عمل برای غیر خداست و اخلاص انجام عمل فقط برای خداست، این دو با یکدیگر جمع نمیشوند.
رابطهی اخلاص با ریا
ریا ضد اخلاص است و از هر دری که ریا و شرک وارد شود، اخلاص از در دیگر خارج میشود. از آنجا که منشأ اخلاص و ریا، نیت است، در مقایسه با عمل از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چنان که امام صادق(ع) میفرماید:
«نیت افضل از عمل است، اصلاً نیت همان عمل است».[۲]
نیت انسان از اعتقادات او بر میخیزد و به عمل او شکل میدهد. در فرهنگ اسلامی، نیت یک نوع شاکله، یعنی مقیدکننده و شکلدهنده است گاهی به خود عمل و گاهی برتر از عمل شناخته میشود.[۳] از این رو گرچه عمل صالح به ظاهر عبادت تلقی میشود، اما چون نیت آن غیرالهی و ناخالص است، هیچ گونه پاداشی بر آن مترتب نمیگردد.
اینکه ریا در انفاق و در هرکار دیگری مقابل اخلاص قرار میگیرد، از آن روست که انجام آن به معنای شرک به خدا است؛ به بیان دیگر ریاکاری نشانهی این است که ریاکار ایمان واقعی به خداوند ندارد و به توجه مردم و خوشایند آنان نظر دارد و به رضای خدا و پاداش اخروی نمیاندیشد؛ بلکه نتایج دنیوی عمل یا انفاق خویش را میخواهد. خداوند در توصیف شخص ریاکار میفرماید:
«وَ الَّذینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَنْ یَکُنِ الشَّیْطانُ لَهُ قَریناً فَساءَ قَریناً»
«ریاکار، قرین شیطان است و چه همراه و قرین بدی است شیطان».[۴]
عوامل ریا
ریا در مقابل اخلاص قرار دارد و به معنای خودنمایی و انجام اعمال نیک به قصد جلب توجه مردم میباشد.[۵] ریا عوامل فراوانی دارد که به صورت مختصر به یکی از مهمترین آنها اشاره میشود. از مهمترین عوامل ریا باور نداشتن خدا و روز آخرت است. کسی که خدا و جزا و پاداش را باور ندارد اعمالش را برای جلب رضایت خداوند و یا کسب ثواب و نجات از عذاب انجام نمیدهد. از این رو، شخص ریاکننده هدفش جلب توجه مردم برای رسیدن به منافع دنیوی مانند: ثروت، قدرت، شهرت و محبوبیت میباشد. چنین شخصی با توسل به اعمال عوام فریبانه و به ظاهر صالح، تمام تلاش خود را برای نیل به منافع دنیوی صرف مینماید. در روایتی از حضرت رسول(ص) نقل شده است:
«خدا در قیامت از شهیدی که ظاهراً در راه او به شهادت رسیده است، درباره نعمت هایی که به او عطا شده سؤال میکند که با آنها چه کردی؟ او میگوید: در راه تو صرف نمودم و در راه تو جنگیدم تا به شهادت رسیدم، خداوند میفرماید: دروغ میگویی؛ زیرا برای هدف دیگری جنگیدی و آن این بود که به مردم بگویی، مردی دلیر و شجاع هستی. سپس دستور میدهد تا کشان کشان او را به دوزخ ببرند.
پس از آن عالمی را میآورند و همان سؤال را از او نیز میپرسند و او پاسخ میدهد: برای رضای تو درس خواندم و به مردم آموختم و برای تو قرآن خواندم. اما خداوند میفرماید: دروغ میگویی؛ بلکه به این نیت درس خواندی که مردم تو را به دانشمندی بستایند و قرآن خواندی که مردم بگویند، قاری قرآن است. سپس دستور میدهد تا او را نیز کشان کشان به دوزخ ببرند».[۶]
بسیار اتفاق میافتد که شخص ریاکار خودش هم متوجه نیست که ریا در اعمال او رخنه کرده و اعمالش ریایی و ناچیز شده است، زیرا حیلههای شیطان و نفس به قدری دقیق و باریک است و صراط انسانیت به گونهای نازک و تاریک است که تا انسان موشکافی کامل ننماید نمیفهمد چه کاره است. خودش گمان میکند کارهایش برای خداست، ولی برای شیطان است. انسان چون گرفتار حب نفس است، از این رو پرده خودخواهی معایبش را بر او میپوشاند.[۷]
مراتب اخلاص
از آیات قرآن استفاده میشود که اخلاص دارای درجات مختلفی است، و فضل و بخشش حق تعالی به هر شخصی به اندازه اخلاص اوست، سنگینی و سبکی ترازوی اعمال در آخرت به درجه اخلاص بستگی دارد. در سورهی بقره[۸] وضعیت کسانی که اموالشان را در راه رضای خدا انفاق میکنند، به باغی تشبیه نموده که در زمین نیکو باشد و بارانی بسیار بر آن ببارد و ثمرش را دو برابر ثمر دهد و یا دستکم بارانی اندک بر آن ببارد. بنابراین، همچنان که زمین نیکو همیشه ثمری نیکو میدهد، عمل صالح خالص نیز پیوسته نتیجهای نیکو دارد و عنایت الهی شامل آن میشود؛ چراکه خداوند بر اعمال انسان بینا است و از میزان اخلاص اعمال او آگاه است.
«و الله بما تعملون بصیر»[۹]
عارفان برای اخلاص، درجات گوناگونی بیان کرده اند، که در یک تقسیم کلی به دو نوع تقسیم میشود:
۱- اخلاص مطلق
اخلاص مطلق اخلاص صدیقان است که از هرگونه آمیختگی پیراسته است؛ با رسیدن به درجهی بالای اخلاص، حقیقت آیهی «الا لله الدین الخالص»[۱۰] در وجود شخص تجلی مییابد و در این حالت، سالک نه خود را میبیند و نه مخلوقات را؛ بلکه فقط در طریق دین و عبودیت گام مینهد.[۱۱] چنین شخصی، حتی به اخلاص خود نیز نظر ندارد.[۱۲] در این حالت، سلطان توحید بر سالک تجلی میکند و تعلق به غیر خدا از او زدوده میشود و انقطاع کامل برای او رخ میدهد. شاید به جهت همین ارتباط بین دو مقوله توحید و اخلاص است که «لااله الا الله» کلمهی اخلاص نامیده شده است،[۱۳] چنان که به سورهی توحید، سورهی اخلاص گفته میشود.[۱۴]
۲-اخلاص اضافی
اخلاصی که با نیت دستیابی به پاداش و رهایی از عذاب همراه است، اخلاص اضافی نام دارد؛[۱۵] از دیدگاه مخلصان واقعی، عبادت برای پاداش و یا ترس از عذاب، اخلاص کامل نیست و در آن شائبهای از شرک و خودپرستی به چشم میخورد، زیرا اینان برای رهایی از عقوبت و یا رسیدن به نعمت، خدا را عبادت میکنند، و چنانچه برای رسیدن به این هدف، راهی جز عبادت حق تعالی پیش روی خود میدیدند، آن را بر میگزیدند.[۱۶]
آثار اخلاص
قرآن کریم آثار متعددی را برای اخلاص برشمرده است که به برخی از آنان اشاره میکنیم:
۱- احساس امنیت
قرآن کریم میفرماید:
«بلی من اسلم وجهه لله و هو محسن فله اجره عند ربه و لاخوف علیهم و لا هم یحزنون»
«کسی که خود را تسلیم محض خدا میکند، از هیچ چیزی نمیهراسد و هرگز دچار ترس و اندوه نمیگردد». [۱۷]
در قرآن کریم همین اثر برای انفاق کنندهی در راه خدا دانسته شده است؛ آنجا که میفرماید:
«الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله… و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون»
« ترس و اندوهی برای انفاق کننده در راه خدا نیست». [۱۸]
در آیه ای دیگر میخوانیم:
«ایمان خالص، امنیت میآورد و ایمان ناخالص، دلهره و اضطراب در پی دارد».[۱۹]
امام صادق(ع) در مورد نقش امنیتی اخلاص بر روان آدمی میفرماید:
«اگر مؤمن خود را برای خدا خالص گرداند، خداوند هر چیزی را از او خواهد ترساند. حتی حشرات زمین، درندگان ]صحرا[ و پرندگان هوا را از او میترساند. هر چیزی در برابر مؤمن مخلص رام است و هیبتش بر همه آشکار است».[۲۰]
۲- پاداش مضاعف
اعمال خالص، بسان مزرعه ای در منطقهی مرتفع است که از خطر سیل محفوظ است، و مثل انفاق خالص نیز همانند مزرعهای در دامنههای کوه و زمینهای مرتفع است که همیشه سرسبز و شاداب است و چند برابر محصول میدهد. در قرآن کریم آمده است:
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه صد دانه باشد»[۲۱]
بنابراین، انفاق در راه خدا تا هفتصد برابر و یا برای برخی به مقتضای حکمت و رحمت واسعهی الهی بیشتر خواهد شد. گرچه انفاق در راه خدا در آیهی مذکور به انفاق در خصوص جهاد اشاره دارد، اما این پیامد و پاداش مضاعف شامل همه انفاقهایی که در راه خدا انجام میشود نیز خواهد بود.[۲۲]
۳- نجات از دشواری
امیر مؤمنان(ع) یکی از نتایج اخلاص را نجات انسان از پرتگاهها ذکر نموده است. حضرت یوسف(ع) از جمله کسانی است که اخلاصش مایهی نجات او گردید. قرآن کریم نجات یوسف(ع) را از گرداب خطرناکی که همسر عزیز مصر بر سر راهش ایجاد کرده، به خداوند نسبت میدهد و میفرماید:
«ما بدی و فحشاء را از یوسف دور ساختیم».
و باتوجه به این حقیقت که حضرت یوسف(ع) از بندگان مخلص الهی بود، این نکته فهمیده میشود که پروردگار متعال هرگز بندگان مخلصش را در لحظات بحرانی تنها نمیگذارد و کمکهای معنوی خود را از آنان دریغ نمیورزد، بلکه با الطاف باطنی و مددهای غیبی خود بندگان را از گزند حوادث و ظلمت معاصی حفظ مینماید و این در واقع، پاداش خدا به بندگان مخلصش به شمار میرود.[۲۳]
ویژگیهای مخلصین
در آیات متعددی، از برخی از افراد با عنوان «مخلصین» یاد شده است؛ مخلصین یعنی کسانی که خداوند آنان را برای خود خالص کرده است. و در سورهی «ص» به صراحت آمده است که خالص کنندهیاین افراد خداوند است؛
«انا اخلصنهم بخالصه ذکری الدار».
خدا همواره در میان انسانها، افرادی را بر میگزیند که اخلاص کامل داشته و دارای نفوس پاک، قلوب طاهر و فطرت مستقیم توحیدی باشند تا توحید در جامعهی بشری را حفظ کنند.[۲۴]
اینک به بررسی برخی از ویژگیهای مخلصین از دیدگاه قرآن میپردازیم:
۱- نجات از نابودی دنیوی و عذاب اخروی
خداوند در بعضی آیات خبر از نابودی مشرکان و گمراهان امتهای پیشین و نجات مخلصین داده و تأکید میکند که در آخرت نیز آن گاه که تکذیب کنندگان برای عذاب برانگیخته میشوند، مخلصین استثناء شده و احضار نمیشوند.
«فکذبوه فانهم لمحضرون، الا عباد الله المخلصین»[۲۵]
۲- عصمت
از جمله ویژگیهای مخلصین، نیل به نوعی علم و یقین است که خداوند شایستگی توصیف راستین خود را به آنان عطا فرموده است.
۳- بهرهمند از پاداش خاص آخرت
انسانها در آخرت به میزان اعمالشان پاداش میبینند؛ ولی مخلصین از این قاعده مستثناء هستند و برای آنان بالاتر از جزای عملی، از رزقی معلوم برخوردارند و مراد از رزق معلوم، رزقی خاص و جدا از رزق دیگران و بالاتر از آن ها است:[۲۶]
«و ما تجزون الا ما کنتم تعملون، الا عبادالله المخلصین، اولئک لهم رزق معلوم».[۲۷]
[۱] . المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۱، ص۱۶۲
[۲] . اصول کافی، کلینی.
[۳] . تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، ج۱۲، ص۲۴۸
[۴] . نساء/ ۳۸، ر.ک: ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۴، ص۵۶۴
[۵] . ر.ک: معارف و معاریف، حسین دشتی، ج۵، ص۷۴۱
[۶] . بحارالانوار، علامه مجلسی، ص۷۰و ۷۶
[۷] . شرح چهل حدیث، امام خمینی(ره)، ص۴۸
[۸] . بقره، ۲۵۶
[۹] . شرح چهل حدیث، امام خمینی(ره)، ص۴۸
[۱۰] . زمر/۳
[۱۱] . شرح منازل السائرین، خواجه عبدالله انصاری، ص۶۸
[۱۲] . کشف الاسرار، ابوالفضل رشید الدین میبدی، ج۱، ص۳۲۸
[۱۳] . لسان العرب، ابن المنظور، ج ۳، ص۱۷۳
[۱۴] . تاج العروس، حسینی الواسطی الزبیدی الحنفی، ج ۱۷، ص ۵۶۳
[۱۵] . جامع السعادات، ملا احمد نراقی، ج ۲، ص ۴۰۳
[۱۶] . المیزان، علامه طباطبایی، ج ۱۱، ص ۱۵۸-۱۶۱
[۱۷] . بقره، ۱۱۲
[۱۸] . بقره،۲۶۲
[۱۹] . انعام،۸۲
[۲۰] . کنزالعمال، فاضل هندی، ج۳، ص ۶۷۴
[۲۱] . بقره، ۲۶۱
[۲۲] . مجمع البیان، طبرسی، ج ۲، ص ۶۴۶
[۲۳] . تفسیر نمونه، آیه الله مکارم شیرازی، ج ۹، ص۳۷۷
[۲۴] . المیزان، علامه طباطبایی، ج ۱۱، ص ۱۷۳ و ۱۷۴
[۲۵] . صافات،۷۳و۷۴
[۲۶] . دایره المعارف قرآن کریم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، مقاله اخلاص.
[۲۷] . صافات/ ۳۹-۴۱
منبع:صراط
211008