عقيق: علي دايي چند سال قبل از رحلت آيت الله بهجت خدمت ايشان رفته بود كه تجديد خاطره آن ديدار خالي از لطف نيست. خودش ميگويد: من همیشه دنبال کسی میگشتم که سیاسی نباشد و مردم دوستش داشته باشند. چندین بار نزد ایشان رفتم اما همان یک بار نماز خواندن پشت آقای بهجت همه چیز را به من نشان داد. بعد از آن هم دوست داشتم خیلی نزدشان بروم. قوت قلبی از حضور پیش ایشان میگرفتم. همیشه ایشان را در دالان کوچکی در مسجدش میدیدم که همان دیدار سه، چهار ماه من را شارژ میکرد.
ایشان نه من را میشناخت و نه میدانستند من چه کارهام. تازه قشنگی کار اینجا بود که روز اول با من عربی صحبت کردند که من به ایشان گفتم من فارسی صحبت میکنم و از دفترشان من را به او معرفی کردند. از آنجا که مراجعه کنندگان عرب به ایشان زیاد بودند و به هر کسی اجازه نمیدادند که نزد او بروند، فکر میکردند من عرب هستم.
من الان بعضی اوقات پیش آیت الله وحید خراسانی میروم. ایشان هم جزو بزرگان هستند و همان حس را به من میدهند. فکر میکنم در این مسائل آدمها و راههایی که انتخاب کردم خیلی درست بودهاند. سعی کردهام همیشه دنبال کسی بروم که هم ارزش دنیوی داشته باشد و هم اخروی.
منبع ايسنا
قابل توجه شما:
منظور آقای دایی از سیاسی نبودن
سیاست بی پدر است سیاست آبرو بردن از مردم سیاست دغل و کلک است
ومسلما این سیاست عین دیانت نیست.
امثال بزرگانی چون بهجت و خوشوقت یاران ولایت بودند و هستند ...