۲۴ آبان ۱۴۰۳ ۱۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۲ : ۱۰
آیتالله ممدوحی در ابتدا با بیان اینکه خداوند متعال هر موجودی را که خلق میکند، حد خاصی برای او قرار داده است که از آن حد بیشتر نمیتواند بالا برود مگر اینکه نابود شود و به یک موجود دیگری تبدیل شود، گفت: در میان مخلوقات، یگانه موجودی که امکان آن را دارد که مسیر هستی و تکامل را به راحتی طی کند انسان است؛ او میتواند به بالاترین درجات برسد و هر چقدر تکامل پیدا کند از اصل وجودیاش خارج نمیشود و انسانیتش بر سر جایش باقی میماند.
وی با اشاره به اینکه خداوند در قرآن کریم هفت بار از آفرینش آسمان و زمین یاد میکند، تصریح کرد: یکی از این سماوات در قرآن کریم، آسمان دنیا است که خداوند متعال میفرماید آن را با ماه و ستارگانش زینت کرده است. لذا دنیا از ریشه «دنی» به معنای نزدیک است و سماءالدنیا در مقابل سماواتالعلی قرار دارد که آنجا بنا بر فرمایش حضرت امیر(ع) جایگاه ملائکه، ارواح طیبه انبیاء و ائمه اطهار علیهمالسلام است.
عضو مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد: خداوند متعال آنچه که در زمین و آسمان است را مسخر انسان کرده و آنها را به یمن وجود بشر آفریده است.
وی با اشاره به مراحل خلقت انسان اظهار داشت: براساس آیات قرآن کریم زمانی که خداوند متعال استخوانبندی انسان را محکم کرد و خلقت دیگری بر آن آفرید به یکباره اوج میگیرد و میگوید: فتبارکالله احسنالخالقین. بنابراین انسان میتواند از مقام جبرائیل هم بالاتر رود.
آیتالله ممدوحی با اشاره به کلام حضرت امیر (ع) مبنی بر اینکه خدای رحمان در بین مردم، انسانهایی را خلق کرد که با دو چشم ظاهری خود میتوانند باطن اشیاء را ببینند گفت: حضرت علی(ع) میفرماید دنیا، دوستی نیست که بتوان به آن اعتماد کرد. لذت تو (دنیا) حقیر است بنابراین وقتی انسان با این عظمت، خود را به دنیا بفروشد دنیایی که همه چیز آن حقیر، کم و کوتاه است بعدها حتما پشیمان خواهد شد.
شاگرد مرحوم آیتالله خوشوقت ادامه داد: واقعیت این است اگر انسان بتواند در این دنیا حرکت کند اما در آن متوقف شود و خود را به دنیا بفروشد صد برابر کسی که حضرت یوسف (ع) را ثمن اندک فروخت، ضرر میکند و نمیداند چه ظلمی به خود کرده است. مگر میشود انسان ابدیت خود را به دنیا بفروشد؟!
وی در ادامه با اشاره به شخصیت اخلاقی آیتالله خوشوقت تصریح کرد : من نظیر ایشان به این فضیلت و قناعت ندیدهام؛ بعضی اوقات که همراه هم از مسجد به خانه بازمیگشتیم نان خشک در آب میکرد و میخورد و میگفت من خشن، خور هستم.
آیتالله ممدوحی خاطرنشان کرد: وقتی خطبه متقین را نگاه میکردم مصداق تکتک مضامین این دعا، آیتالله خوشوقت است وقتی ما به ایشان میرسیدیم گویی به کتابخانه 500 هزار جلدی رسیدهایم و از این رو کوچکترین مشکلی در معارف نداشت. همچنین ایشان تحلیلگر تاریخ بود، مورخین را میشناخت و صحت و سقم مطالب آنها را میدانست.
وی با اشاره به مضامین دیگری از خطبه متقین خاطرنشان کرد: آیتالله خوشوقت اهل فضائل و منطقش صواب بود و هر چه میگفت صحیح بود و هر جا علم نافع میدید آن را فرا میگرفت. او میخندید اما هیچ گاه ندیدم خنده از دو لب آقای خوش وقت تجاوز کند.
عضو مجلس خبرگان رهبری، ادامه داد: برخی افراد اگر تمام دنیا را هم به آنها بدهیم باز هم نیاز دیگری طلب میکنند اما آقای خوشوقت بینیاز بود و آرزوها و احتیاجات اندکی داشت. همچنین ایشان نفس عفیف و نجیبی داشت و به قدری با ادب و نجیب بود و نسبت به ساحت علم و اساتید خویش خاضع بود.
وی اظهار داشت: آقای خوشوقت در انزوای صددرصد زندگی میکرد بنابراین آن مردی که خوشوقت بود آن خوشوقتی نبود که ما میدیدیم؛ سینهای خالی از اغیار داشت و مصداق بارز حدیث «القلب حرمالله» به شمار میرفت و کسی را به درون خود راه نمیداد.
آیتالله ممدوحی یادآور شد: آن شبی که بدن مطهر و منزه این استاد بزرگوار را به مسجد آورده بودند و بنده نیز از قم به مسجد آمدم همه مردم اشک میریختند اما عظمت جلسه طوری بود که نالهای در کار نبود و همه آرام میگریستند وقتی تابوت او را بلند کردند صدای ناله مردم بلند شد گویی که حتی نمیخواستند استخوانهای این استاد بزرگوار در زیر خاک دفن شود.
منبع: فارس