عقیق | پایگاه اطلاع رسانی هیئت ها و محافل مذهبی

کد خبر : ۱۹۶۹
تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱۳۹۱ - ۲۰:۰۰
قدم به قدم تا عاشورا/
ای عایشه! پدرت ابوبکر و عمر با نزدیک نمودن خود به پیامبر(ص) او را آزار دادند و آن حقی که خداوند با زبان پیامبرش به آنها امر کرده بود را رعایت ننمودند.

عقیق: ارباب من حسین جان! حالا که چهل قدم مانده! تا عزادار شدنم، تا سینه چاکی ام، پس بگذار به استقبالت بیایم اربابم و ورودی شهر کرب و بلا سجده به قدمگاهت بزنم که اربابم حالا که داری برای بندگی خدا آماده میشوی این من نا چیز، این من کمترین می آیم و چله نشینی را آغاز میکنم تا بگویم هر روز روایتی از سرشت آسمانیت را...


پاسخ قاطع امام حسین(ع) به عایشه

امام حسین(ع) در کنار جنازه برادرش امام حسن(ع) خطاب به عایشه فرمودند: « تو و پدرت از قبل پرده حریم را دریدید . تو جنازه کسی ( ابوبکر) را به خانه پیامبر (ص) آوردی که آن حضرت دوست نداشت در نزدیک او باشد. خداوند در مورد این کار از تو بازخواست خواهد کرد. ای عایشه! پدرت ابوبکر و عمر با نزدیک نمودن خود به پیامبر(ص) او را آزار دادند و آن حقی که خداوند با زبان پیامبرش به آنها امر کرده بود را رعایت ننمودند.

مراسم حج و خطابه بر ضد معاویه

دو سال قبل از مرگ معاویه ( سال 58 هجری) امام حسین(ع) در مراسم حج شرکت کرد. در این مراسم بسیاری از بنی هاشم و اصحاب که بیش از هزار نفر بودند شرکت داشتند. امام حسین(ع) در جمع آنها خطابه آتشینی فرمود:

« می دانید که طاغوت معاویه با ما و پیروان ما چه می کند؟ من ترس آن دارم که با این روش معاویه، حق پایمال و نابود شود. ولی بدانید خداوند نورش را کامل می کند هر چند که مشرکان را خوش نیاید.»

برخورد شدید امام حسین(ع) با مروان

روزی مروان به امام حسین(ع) گفت: « اگر فاطمه(س) مایه افتخارتان نبود، شما به چه چیز فخر می کردید؟ » امام حسین(ع) که شخصی قوی پنجه بود برآشفت و گریبان مروان را گرفت و چنان فشار داد که دستارش بر گردنش پیچید و بی هوش به زمین افتاد. پس او را رها کرد و به میان مردم آمد و فرمود: « شما را به خدا سوگند اگر راست گفتم مرا تصدیق کنید . آیا در روی زمین کسی جز من و برادرم حسن(ع) هستند که محبوب دل پیامبر(ص) باشد؟ آیا در روی زمین غیر از من و برادرم کسی هست که فرزند دختر پیامبر(ص) باشد؟ من در سراسر زمین کسی را پلیدتر و ملعون تر از مروان و پدرش که تبعید شده پیامبر(ص) بود، نمی شناسم.»

پاسخ قاطع امام حسین(ع) به گستاخی معاویه

وقتی معاویه« حجر بن عدی» آن مبارز بزرگ و یارانش را به شهادت رسانید، در همان سال برای انجام حج به مکه رفت. در حجاز امام حسین (ع) را ملاقات نمود و گفت: « یا ابا عبدالله(ع) آیا از آنچه به حجربن عدی و یارانش انجام دادیم خبر داری؟ و خبر برخورد شدید ما با پیروان تو و پدرت به شما رسیده است؟ » امام حسین(ع) فرمود: «چه کردی؟ » عرض کرد: « آنها را کشتیم . کفن کردیمو بر آنها نماز خواندیم و دفن نمودیم. » امام حسین(ع) خندید و فرمود: «ای معاویه! قوم بنی هاشم را با این کارهایت دشمن خود کرده ای. ولی اگر ما پیروان تو را بکشیم، نه آنها را کفن می کنیم و نه نماز بر آنها می خوانیم و نه آنها را دفن می کنیم.به من خبر رسیده که وقیحانه به علی(ع) بدگویی می کنی و نسبت به بنی هاشم بد می گویی. آیا ما را به قیام و دشمنی وا می داری؟ ای معاویه به وجدان خود رجوع کن و از آن بپرس که حق با تو یا بر ضد تو است. » 


منبع: چشمه های معرفت         

کدخبرنگار: 211001

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین