۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۲ : ۲۲
عقیق: امروز هشتم شوال المعظم مصادف با «یوم الهدم» یا سالروز تخریب قبرستان بقیع در سال ۱۳۴۴ هجری قمری است.از «یوم الهدم» به عنوان یکی از غم انگیزترین روزهای تاریخ اسلام و به ویژه شیعه یاد میشود، روزی که مظلومیت اهل بیت عصمت و طهارت را بار دیگر به رخ جهانیان میکشد.قبرستان بقیع یکی از قدیمی ترین قبرستانهای تاریخ و از مکانهای مقدس و مورد احترام مسلمانان بهشمار میرود که در اهمیت آن، احادیث و روایاتی نیز از ائمه معصومین (ع) وجود دارد، به طور مثال پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «از بقیع هفتاد هزار نفر که صورتشان مانند ماه چهارده شب است، محشور خواهند شد و بدون حساب وارد بهشت میشوند». در روایتی دیگر از آن حضرت آمده که در روز قیامت، هفتاد هزار تن با صفات نیکو از بقیع محشور میشوند، ایشان به کسانی که در بقیع دفن شوند، بشارت داده که شفاعت خواهند شد.
ابن اثیر، مورخ جهان اسلام در کتاب «الکامل فی التاریخ» نوشته است: «در لغت بقیع به محل وسیعی که دارای درخت و یا ریشه درخت باشد، گفته میشود و چون مکان بقیع پیش از آن دارای درخت غرقد و ریشههای آن بود پس از قطع این اشجار نیز با همان اسم معروف گردید». در قرن اول و دوم بهموازات توسعه ساختوسازها در بقیع مسلمانان به دفن امواتشان در بقیع نیز اهتمام داشتهاند. در قرن سوم کماکان برخی افراد در بقیع ساکن بودهاند و مهمترین بنای عمومی بقیع که مورد توجه ابن شبه نیز قرارگرفته مسجد فاطمه (س) است؛ در قرن چهارم کسی در بقیع ساکن نیست و تنها ساختمان این قبرستان، مسجد فاطمه(س) است تا اینکه در اواخر قرن پنج اولین بقعههای بقیع بنا میشوند.براساس روایات در قرن ششم ابن مازه در سال ۵۵۲ قمری، سه قبه بقیع را گزارش کرده اما ۲۸ سال بعد ابن جبیر از قبه مالک بهعنوان چهارمین قبه بقیع خبر میدهد؛ ابن مازه از مکانی بنام «مسجد فاطمه(س)» نام میبرد اما ابن جبیر آن را «بیتالحزن» نامیده و آنجا را «بیت فاطمه(س)» میداند؛ اما هروی از آن با عنوان «بیتالاحزان» یادکرده و آن را مدفن حضرت فاطمه زهرا (س) معرفی میکند، اما نکته مهم در گزارشهای این قرن معرفی خانه امیرالمؤمنین (ع) در بقیع است. هرچند در این قرن برای اولین بار از گنبد عقیل و فاطمه بنت اسد سخن به میان آمده اما منابع این قرن به مسجد فاطمه (س) یا بیتالاحزان و یا خانه امیرالمؤمنین (ع) هیچ اشارهای نکردهاند.
در قرن هشتم و نهم گمانه زنیها در خصوص بیت الاحزان ادامه داشت. ابن حجر در صحت انتساب قبه فاطمه بنت اسد و عقیل تردید دارد و اولی را متعلق به سعد معاذ و دومی را مربوط به ابوسفیان حارث میداند. تنها اختلاف نظر دیار بکری با انصاری نیز معرفی بیتالاحزان است وگرنه در سایر موارد شبیه هم هستند. مجموعاً در این دوره مطلب جدیدتری نسبت به قرن پیشین به چشم نمیخورد. در این قرن هیچکس راجع به بیتالاحزان صحبت نکرده است، توصیف سید کبریت از بقیع همانند دیار بکری است با این تفاوت که او اولین نفری است که از مسجد ابی بن کعب سخن گفته است؛ گزارش عباسی مشابه توصیفات سمهودی است با این تفاوت که از خانه امیرالمؤمنین (ع) صحبت نکرده و برای اولین بار جایی را بهعنوان مقبره ابوسعید خدری معرفی کرده است. گزارش فرشی سه نوآوری دارد: ذکر قبه صفیه، بیان جایی بهعنوان قبر حلیمه (هرچند در صحت آن تردید دارد) و بیان مکانی بهعنوان مزار شهدای احد. بعد از سمهودی (اواخر قرن ۹) فرشی اولین نفری است که از قبه ازواج مجدد سخن گفته است. او نیز به مسجد ابی بن کعب اشارهکرده، درحالیکه گزارش قیسی مطلب جدیدی ندارد اما عیاشی مشابه سمهودی سخن گفته با این تفاوت که بجای خانه امیرالمؤمنین (ع) از مسجد ابی بن کعب صحبت کرده و به مقبره حلیمه سعدیه هم اشاره دارد. توصیف بقیع در قرن دوازدهم هم مانند قرن یازده است؛ در قرن سیزده و چهارده نیز تعداد بقعههای بقیع تغییری نداشته است.در مرحله اول ساختمانهای بقیع از کاربری مسکونی به بناهایی جهت تکریم و گرامیداشت بزرگان تغییر شکل میدهند، در مرحله دوم بناهای یادبود ازنظر کمی توسعه مییابند. در مرحله سوم زیربنای برخی از همین ساختمانها گسترشیافته. در مرحله چهارم مسلمانان به حفظ و نگهداری این بناها پرداخته، طوری که ساختمانهای بقیع در طول تاریخ بارها مرمت و بازسازی شدهاند و مرحله پنجم نیز تزئین و آراستن برخی از بقعههای بقیع است.
مکان دفن پیکر چهار امام همام (ع) در قبرستان بقیع در کتب تاریخی و در فرهنگ شیعه بهعنوان مشهد و حرم اهل بیت (ع) تلقی گردیده است و در این حرم مطهر قبر چهار تن از ائمه هدی؛ امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام در کنار هم و به فاصله ۳ متری این قبرها، قبر عباس عموی گرامی رسول خدا (ص) قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است که متعلق به فاطمه بنت اسد مادر بزرگوار حضرت امیرالمومنین (ع) میباشد. قبل از ویرانی بقعه، همه قبور ششگانه در زیر گنبد و دارای ضریح زیبایی بودند همچنین شخصیتهای نام آشنا و متعدد دیگری از جمله «اسعد بن زراره» و «عثمان بن مظعون»، از اولین انصار و مهاجرینی که در این مکان دفن شدهاند، ابراهیم فرزند پیامبر (ص)، حلیمه دایه پیامبر، همسران پیامبر اکرم (ص) به جز حضرت خدیجه، دختران پیامبر (ص)، عثمان، مالک بن انس، نافع مدنی، ابوسعید خدری، امالبنین مادر ابوالفضل العباس (ع) و تعدادی از صحابه و علمای بزرگ اسلام نیز در قبرستان بقیع به خاک سپرده شده و این موجب عزت و اهمیت این مکان مقدس شده است.
سال ۱۲۲۰ هجری قمری و در زمان سقوط دولت اول سعودی، قبرستان بقیع تخریب شد و مدتی بعد مسلمانان مجدداً این قبرستان را بازسازی کردند. اما بار دیگر مجدداً در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری، به صورتی وحشیانه به این مکان مقدس حمله و این قبرستان برای دومین بار تخریب شد.
در سالهای پیش از انقلاب حضور در قبرستان بقیع و در اطراف قبور مطهر ائمه اطهار و سایر بزرگان شیعه بسیار سخت بود و گرد و خاک از همه جا بلند بود و مردم در شرایط بسیار سختی به آنجا رفت و آمد میکردند. متأسفانه وهابیها تخریب قبور و از بین بردن آثار مرتبط با شیعه را در دستور کار داشتند و با جدیت آن را دنبال میکردند. حتی خیابانهای اطراف بقیع را نظافت هم نمیکردند و همه جا پر از زباله بود و به نظر میرسید این کار عمدا صورت میگیرد.همان زمان شنیده شد که امام سید موسی صدر در سفری به عربستان سعوید برای فریضه حج با مقامات سعودی صحبت کرده و آنها را مجاب ساخته که باید قبرستان بقیع از این وضعیت خارج شود و شرایط را برای زائران اصلاح کنند. لذا مقامات عربستان سعودی اقدام به خیابانکشی در داخل بقیع کردند و مسیر تردد زائران از وضعیت قبلی خارج شد و این کار از دست کسی غیر از امام موسی صدر برنمیآمد. این خدمتی بود که ایشان انجام داد و بعدها هم گسترش پیدا کرد.
امام موسی صدر پس از تلاشهایی که برای بازسازی قبرستان بقیع در دیدار با شاهزاده سعودی داشته، در محرم سال ۱۳۹۴ قمری نامهای برای یادآوری و درخواست دوباره مینویسد. ترجمه فارسی این نامه را در ادامه میخوانید:
«به نام خداوند بخشنده مهربان
سرور و برادر بزرگوارم، عالیجناب، شاهزاده امیر محسن عبدالمحسن بن عبد العزیز آل سعود
سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد که از حرمین و حجاج آن محافظت و صیانت میکنید و پایههای حکومتتان را بر احکام الاهی بنا نهادهاید و جایگاه مسلمانان را بالا بردهاید و چون آزمون فرا رسید، تحت رهبری آن رهبر پیروز، چنان موضعی اتخاذ کردیدکه سرزمین و امت و رهبری شما را در برابر دو ابر قدرت، به نیرویی الاهی و والا بدل کرد. آرزوها را بارور کردید و اعتماد و خرسندی را در جان اعراب و مسلمانان نشاندید. گوارایتان باد و پاینده باشید.در اینجا، سفر برادر و خویشاوند خود حضرت علامه هادی قمی را برای ادای عمره غنیمت میشمرم و این نامه را بدو میسپارم تا به وسیله آن پیمانم را تجدید کنم و به برادری گرامی که دیدار کوتاهش باعث شد احساسی عمیق و دوست داشتنی با اخلاص و احترامی همراه با محبت داشته باشم، سلامی برسانم و سپس، گفتوگویی را به آن سرور شاهزاده یادآوری کنم که در دیدار سال ۱۳۹۲ در دفتر جنابعالی درباره برخی تعمیرات و سازماندهیهای اطراف بقیع داشتیم.
در آن دیدار، با ملاحظه خاطر بزرگوار و همت بلند و روح مؤمن و دورنگری و روشنبینی جناب عالی، گفتم که ساختن بارگاه برای امامان اهل بیت، مورد اتفاق فقهای مسلمانان نیست و به همین سبب، برای پرهیز از حرج، چنین درخواستی نداریم، اما سر و سامان دادن به قبرستان و آسفالت یا سنگفرش کردن راههای داخلی آن و کاشتن اطراف آن و تبدیل آن به بوستانی آزاد با فواره و آبنما و مرمت دیوارها و گذاشتن سنگهای زیبا در آنها و تعبیه سایهبانهای مرتب گرداگرد آن و اقداماتی از این دست، موضع اتفاق فقهاست و موجب تکریم صدها هزار نفر زائر و عمرهگزار و حجگزار و دوستدار است و سبب تألیف قلوب گِردِ رهبریِ اسلامی درخشان و فزاینده شما خواهد بود؛ خصوصاً در این زمان که اعلیحضرت کوشش فراوانی برای وحدت مسلمین و همدلی آنان دارد.سرور و برادر من امیر بزرگوار! خداوند شاهد است ـ و همو برای شاهد بودن کافی است ـ که این پیشنهاد از قلبی پرخلوص و ذهنی آگاه بر آمده که ابعاد مسئله را درک میکند و خیرخواه همه شما به خصوص شخص جنابعالی است؛ چراکه دوستدار شما هستم.
پس خود را در صفحات تاریخ و در دل و زبان میلیونها بلکه صدها میلیون مسلمان، بلکه اجازه دهید بگویم، در جان رسول اکرم ـ که درود و سلام فراوان بر او باد ـ جاودانه کن. و از این فراتر، این کار را به مثابه دِینی بر گردن دوستارانت که من کوچکترینشان هستم قرار ده؛ دِینی که با دوستی و خدمت و ایثار دار و ندار هم ادا کردنی نیست.من بیتابانه منتظر پاسخ هستم و بسیار شادمان خواهم شد اگر هنگامی که در بیروت به استقبال شما میآیم یا هنگامی که برای زیارت بارگاه پیامبر اکرم و دیدار با نگهبان و پاسدار آن، امیر، به مدینه مشرف میشوم، درباره بسیاری از مسائل با هم گفتوگو کنیم.در خاتمه، ای بزرگوار، دعا و سلام و درودها و اشتیاق مرا بپذیرید. والسلام.برادر شما موسی صدر.»
به نظر می رسد راه حل پیشنهادی امام موسی صدر که به تعبیر مقام معظم رهبری اندیشمندی پیشرو، عالمی مبتکر و پرنشاط در صحنه منطقه حساس غرب آسیا و شمال آفریقا بودند، با توجه به تجدید روابط بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، می تواند وضعیت قبرستان بقیع را بهبود ببخشد و به تعبیر آیت الله صدر، موجب تکریم میلیون ها نفر زائر و عمرهگزار و حجگزار و تالیف قلوب مسلمین گردد.
منبع:مهر