۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۰ : ۱۳
عقیق: فاطمه علی آبادی: مرجع فقید شیعه، حضرت آیت الله سید شهاب الدین حسینی مرعشی نجفی مصادف با اربعین حسینی در یک خانواده بزرگ علمی در نجف اشرف متولد شد. پدرش آیت الله سید شمس الدین محمود مرعشی از فقهای دوران خویش و مدرس در نجف به شمار میرفت. ایشان مقدمات و دوره سطح دروس حوزوی را در شهر نجف گذراند تا اینکه در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل شد. در آن دوران رسم بود طلاب در تعطیلات تابستانی حوزه که هوای نجف بسیار گرم و شرجی میشد به زادگاه خود ایران برگردند و اول مهرماه مجدداً عازم نجف اشرف شوند. مرحوم آیت الله مرعشی نجفی به جهت مشکلات مالی که داشت معمولاً تن به این سفر نمیداد و در نجف میماند. ایشان از این دوران چنین نقل میکنند «کل تابستان را با هم مباحثهای خود مشغول درس و بحث میشدم و برای اینکه بتوانیم هوای گرم تابستان را تحمل کنیم روزها داخل حوض آب میرفتیم و تا سینه در آب حوض قرار میگرفتیم و تا زوال آفتاب به مباحثه علمی میپرداختیم».
بعد از سن ۲۷ سالگی بود که برای دیدار اقوام و آشنایان و همچنین زیارت حضرت علی بن موسی الرضا (ع) عازم ایران میشود. این سفر با بهره گرفتن از کلاسهای برخی اساتید برجسته تهران و زیارت مضجع نورانی حضرت معصومه (ع) همراه شد. زمانی که ایشان در قم مستقر بودند با مرحوم آیت الله حائری ملاقات میکنند و در این ملاقات آیت الله حائری به ایشان میفرمایند رضا خان با جدیت به دنبال از رونق انداختن حوزه علمیه است و ما امروز به مدرسان خوبی چون شما نیاز داریم؛ همین شد که آن مرحوم به درخواست حاج شیخ عبدالکریم حائری جواب مثبت داد و به عنوان مدرس رسمی بزرگ در قم ماند و تا آخرین لحظات عمر در این دیار زندگی کرد.
یادآور میشود آیت الله مرعشی نجفی در نجف و ایران اجازه اجتهاد دریافت کرده بود و همچنین آن مرحوم با هدف تقریب مذاهب ارتباط خوب و قوی با اهل سنت داشت و بسیار مورد توجه آنان بود؛ در این زمینه کتابهای بسیاری از ایشان چاپ و منتشر شده است. بر همین اساس به منظور شناخت بیشتر با کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی که مجموعهای عظیم از ذخایر اسلامی است با فرزند آن مرحوم، حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمود مرعشی نجفی به گفتگو پرداختیم که در ادامه میخوانید:
*آیت الله مرعشی نجفی از چه زمانی به جمعآوری کتابهای اسلامی علاقمند شدند؟
مرحوم پدربزرگم به کتابخوانی و جمعآوری کتاب علاقه بسیاری داشتند اما پدرم بیش از ایشان به این امر اهمیت میداد و علاقه داشت. پدرم در یکی از خاطراتش میگفت یک روز که از بازار نجف عبور میکردم متوجه شدم تعداد زیادی از طلاب و محصلین حوزه نجف به کاروان سرایی به نام قیصریه در بازار رفت و آمد میکنند، کنجکاو شدم و با پرس و جویی که انجام دادم متوجه شدم در آن کاروانسرا کتابهای علمایی که فوت میشوند به چوب حراج گذاشته میشود.
در همان کاروانسرا بود که آیت الله مرعشی نجفی متوجه شد بیشتر این کتابها را فردی با نام کاظم دلال خریداری میکند. کاظم دلال نماینده پیر استعمار در بغداد بود او روزهای جمعه از نماینده انگلیس پول دریافت میکرد تا طی هفته با حضور در کاروانسرا کتابهای خطی نفیس علما را خریداری و سپس به نماینده انگلیس تحویل دهد. ایشان میگفت با دیدن این صحنه بسیار متأثر شدم و با توسل به حضرت علی (ع) ارادهام را عزم کردم تا اجازه ندهم این کتب خطی ارزشمند از نجف خارج و در دستان بیگانگان قرار گیرد.
البته مرحوم پدرم به دلیل شرایط مالی ضعیفی که داشت مجبور شد تا یک وعده غذای خود را حذف و شبها بعد از فراغت از درس و بحث در یک کارگاه برنجکوبی مشغول کار شود و همچنین در حجره نیز تا پاسی از شب نمازهای استیجاری به جا میآورند تا بتواند مجموع این دریافتیها را صرف خرید کتاب کند.
بنابراین میتوان گفت جمعآوری کتاب توسط آیت الله مرعشی تقریباً از سن ۱۸ سالگی یا زودتر آغاز شد و زمانی که به ایران آمدند کتابهای زیادی جمعآوری نشده بود. مرحوم پدر در ایران نیز به جمعآوری کتاب ادامه دادند و بیشترین کتابهای ایشان در ایران جمع شد. از لحاظ کتابهای اسلامی شیعی نخستین مجموعه در دنیا به لحاظ حجم مجموعه کتابهای پدرم است، از جمله این کتابها میتوان به کتابهایی با خطوط بزرگان از سده ۴ تا عصر حاضر اشاره کرد. کتابخانه بزرگ و جهانی مرحوم مرعشی بسیار مورد توجه دانشگاهیان و مراکز علمی داخلی و خارجی است، این کتابخانه روزی قریب به ۳ هزار مراجعه کننده ایرانی و خارجی دارد.
*ایشان از چه زمانی به فکر تأسیس کتابخانه افتاد؟
همان دورانی که میگفتند علمایی که با دانشگاهیان ارتباط دارند کافر هستند، حاج آقا با دانشگاهیها ارتباط داشت و هر هفته تعدادی از استادان دانشگاهی از جمله مرحوم بدیعالزمان فروزان فر، عباس اقبال آشتیانی، محمود شهابی، ایرج افشار، حسین کریمان و… برای استفاده از منابعی که در منزل ایشان وجود داشت به قم میآمدند، معمولاً روزهایی که پدر مهمان داشت مادرمان برای ناهار با آش جو و کتلت از مهمانها پذیرایی میکرد گاهی هم بحث علمی بین ایشان صورت میگرفت.
به مرور کتابها که زیاد شد در منزل جایی برای آنها نبود آیت الله مرعشی نجفی به فکر تأسیس کتابخانه افتاد، پدر چهار مدرسه علمیه برای طلاب بنا کرده بودند. در یکی از این مدرسهها که در خیابان ارم سابق خیابان فعلی آیت الله مرعشی نجفی در نزدیکی حرم بود دو حجره را به کتابخانه اختصاص دادند، مدتی که گذشت مراجعه کنندگان به قدری زیاد شدند که باز هم جا کم آمد در نهایت طبقه سوم آن مدرسه را برای تأسیس کتابخانه ساختند، آن کتابخانه هم بعد از یک سال با کمبود جا مواجه شد سرانجام زمین کتابخانه فعلی خریداری و در چند طبقه ساخته شد، باز هم کتابها و مراجعات زیادتر از ظرفیت بود امام راحل (ره) مبلغی به بنده پرداخت کردند و فرمودند این کتابخانه آبروی تشیع و حوزه علمیه است منازل اطراف را بخرید و کتابخانه را تجهیز کنید، حسب امر امام ۱۲ خانه دیگر را خریداری کرده و ساختمان دوم را که ۱۶ هزار متر زیربنا دارد به کتابخانه اضافه کردیم، امروز کتابخانه مرحوم مرعشی نجفی مجموعاً دارای ۲۵ هزار متر زیربنا و مجهز به مدرنترین تجهیزات و تأسیسات و آخرین متد عکس برداری و اسکن کتابها است.
*ایشان برای به دست آوردن کتابها با چه سختیهایی مواجه شدند؟
جمعآوری کتابها گاهی با مشکلات و سختیهای جدی همراه میشد از آن جمله به خاطرهای از پدر در این خصوص اشاره میکنم؛ مرحوم پدر یک روز در بازار نجف پیرزن تخم مرغ فروشی را میبیند که کتابی فروشی همراه داشت ظاهراً کتاب هم از کتابهایی بوده که حاج آقا سالها به دنبال آن بودند، مرحوم پدر پول همراه خود نداشته از پیرزن خواهش میکند که با او به مدرسه بیاید تا پدر بتواند پولی قرض از طلاب مدرسه کرده و کتاب را از او خریداری کند پیرزن هم قبول میکند در این هنگام کاظم دلال که همیشه مراقب مرحوم پدر بود از راه میرسد و به پیرزن میگوید هر چه این سید پول کتاب میدهد من دو برابر آن را میدهم کتاب را به من بفروش پیرزن قبول نمیکند کاظم دلال پیرزن را تهدید به زندان میکند پیرزن هم میترسد و راضی میشود کتاب را با کاظم دلال بدهد، آنجا پدر رو به گنبد امیرالمومنین (ع) کرده و به ایشان متوسل میشود بالاخره پیرزن کتاب را به مرحوم پدر میفروشد. یکی دو ساعت بعد شرطه های پلیسها به مدرسه میآیند و پدر را دستگیر کرده و نزد نماینده نظامی کنسول انگلیس در نجف اشرف میبردند آنجا به حاج آقا میگویند که یا کتاب را به ما بده و یا باید به زندان بروی، مرحوم پدر به آنها میگوید من کتاب را به شما میدهم ولی اجازه بدهید ما رونوشتی از آن تهیه کنیم بعد کتاب را بگیرید که آنها هم قبول میکنند.
این ماجرا یکی از مشکلاتی بود که سر راه جمعآوری کتاب رخ میداد، مشکلات دیگری نیز از جمله رنج و سختی سفرهای متعدد به شهرها و روستاهای گوناگون وجود داشت، بنده هم که از سن ۱۴ سالگی در این امر به پدر کمک میکردم شاهد اتفاقات و سختیهای زیادی در این مسیر بودم، برای مثال یک روز نامهای به دستم رسید که تعدادی کتاب در بابل برای فروش وجود دارد با شرایط آن زمان و نامناسب بودن راهها سختی و مشکلات مسافرت را به جان خریدم و در برف و باران زمستانی راهی بابل شدم خاطرم هست در این مسیر چندین بار نزدیک بود به دره سقوط کنم.
آنقدر به این کار عشق داشتیم که هر جا میشنیدیم کتابی هست مانند عقاب به شکارش میرفتیم، یک بار در بروجرد به درهای پرت شدم اما به لطف خداوند به دلیل برف زیادی که آمده بود به سنگ و صخره سختی برخورد نکردم. بیشترین کتابها از شهرستانها و روستاها تهیه شده است.
*در زمان حیات آیت الله مرعشی چند هزار نسخه جمعآوری شد؟
مجموعه کتابهای ایشان قریب به ۳۰ هزار نسخه خطی میرسید اما امروز حدود ۶۰ هزار عنوان کتاب، ۴۰ هزار مجموعه و بالغ بر ۸۵ هزار عنوان در کتابخانه موجود است. کتابهای کاغذی و پوستی هستند اما بیشتر قرآنها روی پوست نوشته شده، یک قرآن با اوراق پوستی نیز در کتابخانه وجود دارد که منسوب به امام سجاد (ع) است. که یکی از کارشناسان برجسته جهانی از اهالی ترکیه در این باره اظهار نظر کرده ثابت نموده این کلام الله به خط امام سجاد (ع) است.
*چرا مرحوم آیت الله مرحوم مرعشی نجفی را احیاگر کتابخانههای شیعی مینامند؟
زمانی که پدر به دنبال کتابهای خطی بود جو جامعه علمی حوزوی به گونهای بود که کسی اعتنایی به کتابهای خطی نداشت اما ایشان کاری به حرفها و جو موجود نداشت و با جدیت به جمعآوری کتاب میپرداخت.
*اگر در این زمینه خاطرهای دارید برای ما بفرمائید:
خاطره عجیبی در این خصوص دارم زمانی از یکی از شهرهای شمالی به ما پیغام دادند که کتاب برای فروش دارند، زمستان بسیار سردی بود بنده رفتم کتابها را که آوردند در کمال تعجب دیدم دو جلد از کتابها خط شیخ طوسی و مربوط به هزار سال پیش است، کتاب را به قیمت رساندم و بعد از خریداری کتاب آن را بغل کرده و شروع کردم به گریه کردن، صاحب کتاب گفت آقا چرا گریه میکنی گفتم این خط شیخ طوسی است و آن مبلغی که ما برای این کتاب در نظر گرفتیم بسیار کم است این کتاب بسیار ارزشمند است صاحب کتاب گفت من راضی هستم، ساعت ۲ بامداد بود با پدرم تماس گرفتم و اعلام کردم که خط شیخ را پیدا کردم پدر گفتند من نمیخوابم تا شما از شمال برگردی، وقتی که کتاب را آوردم پدر نیز از شدت خوشحالی شروع به گریه کردن کردند و دو رکعت نماز شکر به جا آوردند و گفتند این بهترین هدیه است اگر تمام عالم را هم به من میدادی آنقدر خوشحال نمیشدم.
مرحوم شیخ طوسی بزرگترین عالم و مؤلف شیعه در حدیث، مؤسس حوزه علمیه هزار ساله در نجف اشرف و حقیقتاً افتخار شیعه هستند دو کتاب استبصار و تهذیب الاحکام ایشان از چهار کتاب اربعه شیعه است. که کهنترین نسخه موجود ما در این کتاب خانه قرار داد.
*قدیمیترین کتاب کدام است؟
قرآنی است که متعلق به اوایل قرن دوم و منسوب به امام سجاد (ع) است، بعد از آن قرآنی به خط ابن بواب معروف به علی بن هلال شاگرد ابن مقله است و در سال ۳۹۲ در بغداد کتابت شده، این کتاب قبلاً در کتابخانه ناصرالدین شاه بوده و بعد از مرگش حراج شده و در نهایت به کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی منتقل شده است، کتابهایی نیز مربوط به قرن پنجم به عربی و فارسی در کتابخانه موجود است.
*کتابهای چه افراد مهمی در کتابخانه است؟
از تمام علمای مهم شیعه از جمله ملأ عبدالله شوشتری، سیدنعمت الله جزایری، شیخ بهایی، فیض کاشانی، ملأ صدرا، میرداماد مرعشی، علامه حلی ابن الانباری شیعی، ابن بطریق، فخر المحققین فرزند برومند علامه حلی، علامه مجلسی، محقق حلی، مرحوم نراغیها شیخ اعظم انصاری، شیخ فضل نوری شهید در این کتابخانه کتاب خطی موجود است، هیچ گنجینهای در دنیا اینگونه نیست. ضمناً مقداری از آثار علمای اهل سنت نیز در این کتابخانه به خطوط خودشان موجود است از آن جمله صفدی و غیره.
*این کتابخانه مراجعات خارجی هم دارد؟
بله، مراجعین خارجی نیز بسیار هستند، که همه هفته از اروپا، آسیا، آفریقا البته قبل از بلای کرونا میآمدند و از منابعی که در این کتابخانه بزرگ جهانی موجود است بهره میبردند.حاج آقا ۷۰ سال اقامه نماز جماعت در سه وعده در حرم مطهر حضرت معصومه (س) داشتند، تولیت سابق حرم به پاس خدمات ایشان قبری در سه متری قبر حضرت معصومه (س) در سرداب زیر ضریح مطهر برای ایشان اختصاص داده بودند اما ایشان در وصیتنامهشان نوشتند من از این قبر میگذرم و دوست دارم قبری در راهروی ورودی کتابخانه زیر پای افرادی که برای مطالعه کتب آل محمد (ص) به کتابخانه مراجعه میکنند دفن شوم. و میخواهم خاک پای آنها شده سرمه چشم باشم.
*در پایان اگر نکته هست بیان بفرمائید:
در خاتمه یادآوری میشود اصل عقدنامه حضرت امام خمینی و آثار علمی مرحوم آیت الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی فرزند برومند حضرت امام که حسب الامر آن امام بزرگوار به این کتابخانه بزرگ اهدا گردید. در میان ذخایر این کتابخانه صدها هزار اسناد دستنویس وجود دارد که ممهور به مهرهای عالمان بزرگ و سلاطین صفوی زندیه، قاجار میباشد. بخشی از نفایس موجود این کتابخانه کتب چاپی است که افزون بر چهارصد سال قبل باختن عربی در اروپا چاپ شده است. از جمله متن عربی کتاب القانون در پزشکی و کتاب النجاه در منطق هر دو در سال ۱۵۹۳ میلادی در شهر رم ایتالیا چاپ شده که ظاهراً آن زمان چون حروف بیشتر چوبی بوده افزون بر یکصد نسخه بیشتر منتشر نکردهاند. تعداد بسیاری از اینگونه متون چاپی کهن در این کتابخانه بزرگ جهانی وجود دارد. همچنین نخستین کتابهایی که در ایران، ترکیه، هند و غیره چاپ شده در این کتابخانه موجود میباشد.
منبع:مهر