کد خبر : ۱۲۳۴۴۰
تاریخ انتشار : ۲۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۵
انتقاد میرشکاک به شعر آیینی محتشم کاشانی؛

شاعران قدیم ماجرای عاشورا را در تشنگی امام خلاصه می‌کردند

میرشکاک گفت: در ترکیب‌بند محتشم کاشانی کشتی شکست خورده طوفان کربلا آمده است. درحالی که ماجرای عاشورا شکست نیست، همه آن پیروزی است.

سرویس شعر آیینی عقیق: یوسفعلی میرشکاک، شاعر، نویسنده و طنز‌پرداز در برنامه «آن» از شبکه دو سیما درباره شعر‌های آیینی و حماسه در ادبیات گفت: از زمان قدیم و دوران شیعیان اسماعیلیه و اثی‌عشری شعر‌های آیینی دیده می‌شد. در دوران سبک خراسانی شاهد غلبه لحن حماسی بر دیگر لحن‌ها بودیم.

میرشکاک گفت: انتهای دوران سبک عراقی و آغاز سبک هندی که تقریباً با حکومت صفویه و مذهب رسمی شیعه همزمان شده بود، با رویکرد تنزلی و رمانتیک شعر‌های آیینی رو‌به‌رو بودیم. رویکردی که غیرحماسی بود و به اشک، گریه و زاری غلبه می‌کرد.

این سراینده شعر‌های آیینی با بیان اینکه پیش از این شاعران سعی می‌کردند غیر مستقیم ماجرا‌های سوگ قهرمانان آن زمان را نقل کنند، گفت: قصد فردوسی از پرداختن به شهادت سیامک، ایرج، سیاوش و فرامرز در شاهنامه این بود که می‌خواست پایه‌ای ایجاد کند تا باورمندان به شهادت پاکان و نیکان با این موضوع مواجه شوند.

یوسفعلی میرشکاک گفت: هر چقدر که از صفویه به بعد حرکت می‌کنیم، ماجرای تحقیر اهل بیت بیشتر می‌شود؛ چراکه ماجرای عاشورا در تشنگی و مظلومانه کشته شدن خلاصه می‌شود. شاعران آن زمان هم متوجه این موضوع نبودند که داستان کربلا، داستان مرگ و تشنگی نیست.

به گفته میرشکاک، یکی از درخشان‌ترین منظومه‌های شعر عاشورایی، ترکیب‌بند محتشم کاشانی است که در آن منظومه کشتی شکست خورده طوفان کربلا آمده است. درحالی که ماجرای کربلا شکست نیست، همه‌ی آن پیروزی است؛ بنابراین اینجا زیستن حسینی مطرح نیست، بلکه گریستن بر حسین اصل است.

این سراینده شعر‌های آیینی در پاسخ به این سوال که آیا شیوه‌های عزاداری و سوگ در تاریخ ما ریشه تاریخی دارد، گفت: بله، از آنجایی که عزاداری و سوگ در تاریخ ما بوده، این آمادگی از سوی ما وجود داشته که به تشییع روی بیاوریم. به عنوان مثال، در اهل سنت می‌بینیم که از چهارتا خلیفه‌ای که داشتند، سه تاشون کشته شدند. ولی با این حال کسی عزاداری نمی‌کند.

به گفته میرشکاک، چراکه اعراب خاطره سوگ نداشتند. ایرانی بوده که تا گرفتن انتقام شهید، سوگواری را ادامه می‌داده است. به عنوان مثال، آنقدر که سوگواری ایرج طول می‌کشیده که حدود ۳۰ سال یا بیشتر زمان می‌برده است. یا تا زمان گرفتن انتقام سیاوش، سوگواری زمان می‌برد. جالب است بدانید که تا روزگار پهلوی اول در اشعارمان عزاداری و تعزیه برای سیاوش، فرامرز و... داشتیم. برای کسانی که شهریاران پاک بودند و به ستم شهید شده بودند، ایرانیان عزاداری می‌کردند.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین