خاطره ای از شفا گرفتن کودک سرطانی

عقیق:نشست کرامت گویی از حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها توسط محرم رشید پارچین خادم رسمی آستان مقدس بانوی کرامت در انتظامات صحن جواد الائمه علیه السلام و محمدتقی عبداللهی خادم بازنشسته حرم مطهر روز گذشته در کتابخانه فاطمی برگزار شد.

عبداللهی با بیان خاطره ای از کرامات حضرت معصومه سلام الله علیها گفت: من در زمانی که در حرم مطهر خادم رسمی بودم مسئول ثبت کرامات بودم و یکی از کراماتی که خود من از حضرت دیدم در سفرهایی که سفیران کریمه به شهرهای دیگر دارند در بیمارستان افشار یزد مسئولان بیمارستان فقط اطلاع داشتند و اولین مریضی که ما داخل اتاق رفتیم دیدیم که بچه سرطانی روی تخت نشسته بود و مادربزرگش تا ما را دید شروع به گریه کرد و گریه امانش نمی داد.

وی ادامه داد: وقتی مادر این بچه آمد او هم شروع به گریه کرد و بعد از چند دقیقه که گریه آنها بند آمد علت این گریه را از آنها پرسیدیم که مادر بچه گفت نماز صبح را که خواندم به خواب رفتم و در عالم رویا دیدم حضرت معصومه سلام الله علیها هم اینجا بود و دستی روی سر این بیماران کشید و من مطمئن هستم که خود حضرت شما را فرستاده و عنایتی به این مریض ها داشته اند؛ سال بعد که ما به میبد یزد رفتیم یک خانواده اصرار داشتند که به منزل آنها برویم و وقتی رفتیم دیدیم که این بچه همان بچه ای است که پرچم را روی سرش کشیدیم و شفا گرفته بود.

خادم بازنشسته حرم مطهر بانوی کرامت گفت: یک روز من در دفتر نشسته بودم که یکی از خطبای حرم آمد و گفت یک سید از آلمان آمده و کرامتی از حضرت را می‌خواهد بگوید؛ وقتی پیش او رفتیم گفت من سالها قبل در قم طلبه شده بودم و اواسط ماه پولم تمام شده بود و مهمان هم آمده بود و مستأصل شده بودم؛ آمدم روبروی ایوان طلا با حضرت صحبت کنم، دیدم یک خانمی پوشیه زده آمد و با لهجه عربی با من صحبت کرد و یک پاکت را به من داد و گفت این پاکت برای شما است؛ من این پاکت را گرفتم و چند قدم که رفتم برگشتم دیدم آن خانم نیست و پاکت را که باز کردم دیدم مبلغی پول در آن است و الان هم در مرکز اسلامی هامبورگ کار می کنم و تا حالا هم هیچ وقت دیگر محتاج پول نشده ام.

وی ابراز کرد: وقتی در خوزستان سیل آمده بود، ما با گروهی از طرف آستان مقدس کمک های مردمی که در حرم مطهر جمع شده بود را به خوزستان بردیم؛ وقتی ما به خوزستان رسیدیم شب را در اقامتگاه سپاه خوزستان استراحت کردیم، نزدیک صبح که شد یکی از آقایان گفت، سریع آماده شوید تا به مراسم وداع یک شهید برویم در حالی که این برنامه اصلا در برنامه های ما نبود وقتی ما به سپاه استان رفتیم، شهید علی صدر که در سوریه شهید شده بود را آورده بودند و ما خصوصی رفتیم گل گذاشتیم و فاتحه خواندیم.

عبداللهی گفت: وقتی خانواده شهید آمدند خیلی گریه می کردند و وقتی علت این بی تابی را پرسیدیم، خانواده این شهید به ما گفتند که این شهید خیلی علاقه مند حضرت معصومه سلام الله علیها بود و زیاد به قم می رفت و اسم اولین دخترش را هم معصومه گذاشت و ما معتقدیم که خود حضرت سفیران خود را فرستاده اند و طوری شد که همه فکر می کردند که ما برای تشییع جنازه این شهید از قم به خوزستان آمده ایم و خود ما هم به این باور رسیدیم که حضرت عنایت ویژه ای به این شهید داشته اند.

گفتنی است: این برنامه با همکاری نهاد کتابخانه‌ها و جامعة الزهرا سلام الله علیها در بستر فضای مجازی به صورت زنده پخش شد.

منبع:حوزه