۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۱
روایات زیادی در فضیلت گریاندن و گریه بر مصائب امام حسین(ع) وارد شده است. از آن روایات استفاده می شود که گریستن و گریاندن در این زمینه، پاداش های بسیار زیادی دارد، گناهان را می ریزد و انسان را سعادتمند می کند. سؤال مهمی که مطرح می شود این است که آیا اعطای پاداش های فراوان در برابر گریه برای امام حسین - ارواحنا فداه - شامل هر گریه کننده ای با هر نیت و انگیزه ای و با هر اعتقاد و عملکردی می شود یا نه، مشروط و مقید به شرایطی است؟
پاسخ کوتاه به این سؤال این است که همواره در فهم آیات و روایات، باید همه آیات و روایات مربوطه، جمع بندی شوند و سپس نتیجه گرفته شود وگرنه فهم و تلقی ما از یک مسأله دینی، ناقص و غلط خواهد بود. به همین جهت، در این مسأله نیز باید همه آیات و روایات مربوطه را با هم جمع بندی نمود. به عنوان نمونه؛
آیات و روایات زیادی در لزوم نیت و انگیزه الهی و اخلاص، و نفی ریاکاری و خودنمایی در اعمال، وارد شده است. آیات و روایات زیادی در لزوم ایمان و انجام واجبات مانند نماز، روزه، مراعات حق الناس، و آیات و روایات زیادی در لزوم ترک محرمات مانند دروغ، تهمت، غیبت، زنا، اسراف، ظلم و پایمال کردن حق دیگران جهت رسیدن به سعادت و دور ماندن از شقاوت، وارد شده است.
آیات فراوانی از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) داریم که آن بزرگواران بر لزوم انجام تک تک وظایف دینی تاکید داشتند و کسانی را که به واجبات و محرمات و اخلاق اسلامی پایبند نبودند، نهی از منکر و مذمت می کردند و آنان را تشویق و ترغیب به دین و انجام وظایف دینی می نمودند. آیات و روایاتی وجود دارد که خداوند متعال تنها اعمال متقین را می پذیرد. «انما یتقبل الله من المتقین» (مائده/۲۷)
با جمع بندی روایات فضیلت عزاداری و گریه بر مصائب امام حسین علیه السلام با آیات و روایات فوق، نتیجه می گیریم که آن عزاداری و گریه ای مقبول درگاه خداوند متعال است و انسان را سعادتمند می کند که:
اولا با قصد تقرب به خداوند متعال صورت گیرد و از ریاکاری و خودنمایی به دور باشد.
ثانیا انسان عزادار، با گناه و آلودگی به ویژه در حق الناس، خود را از پاداش های گریه و عزاداری محروم نکند.
به بیان دیگر، گناهانی مانند ترک نماز، غیبت، تهمت، زنا، ظلم و تضییع حقوق مردم، و مانند آن مانع رسیدن عزادار به پاداش های گریه و عزاداری نشود.
در واقع، روایاتی که درباره ثواب و فضیلت گریه و عزاداری برای مصائب امام حسین علیه السلام وارد شده، در صدد نفی و رفع تکالیف و وظایف یک مسلمان یا جایگزینی آنها نیست بلکه به این خاطر بوده که با این کار، محبت و عشق به امام علیه السلام در قلب ها بیشتر شود و فرد و افراد جامعه در عقاید، اخلاق و اعمال، خودشان را به امامشان نزدیکتر کنند.
از این رو، رسیدن به فضیلت و پاداش های عظیم عزاداری و گریه بر امام حسین علیه السلام مشروط و مقید به این است که عزادار امام علیه السلام، تقوای الهی را تا حد توان، مراعات کند و از متقین باشد و از گریه و عزاداری کمک بگیرد تا معرفت و تقوایش روز به روز بیشتر شود.
عزاداری و گریه هیچگاه مجوز برای بی تقوایی و گناه نیست. بلکه باید مانع گناه شود. عزاداری و گریه مانند نماز است که انسان را از فحشا و منکرات باز می دارد. هر گریه و نماز به همان اندازه مقبول است که موجب اطاعت پروردگار شود.
گریه و عزاداری؛ هدف یا وسیله؟
گریه و عزاداری برای مصائب امام حسین علیه السلام فواید و برکات بی شماری دارد؛
برپایی عزاداری و رمز تأکید ائمّه اطهار علیهمالسلام بر حفظ آن، وقتی روشنتر میشود که بدانیم شیعیان در عصر صدور این روایات به شدّت در سختی به سر میبردند و تحت فشارهای گوناگون حکومت امویان و عبّاسیان چنان گرفتار بودند که قدرت بر انجام کوچکترین فعّالیّت و حرکت سیاسی و اجتماعی نداشتند. مجالس عزای امام حسین علیهالسلام آنان را نجات داد و در پناه آن، تشکّل و انسجام تازهای یافتند.
در واقع، هر ملت و مکتبی برای بقا و موفّقیّت خود محتاج عامل وحدت است. بهترین عامل وحدت پیروان اهل بیت علیهمالسلام که با کمترین زحمت و کمترین هزینه میتواند تودههای میلیونی را حول یک محور جمع کند، همین مراسم عزاداری حسینی است.
تأثر و اشک، قلب انسان را با معشوق پیوند می دهد و بر این اساس تلاش می کند به رنگ معشوق در آید. مجالس عزای امام حسین علیهالسلام باید مجالس تحوّل روحی و مرکز تربیت و تزکیه نفس باشد. در این مجالس مردمی که با گریه بر مصائب امام حسین علیهالسلام آن حضرت را الگو قرار میدهند، در واقع زمینه تطبیق اعمال و کردار خویش و همرنگی و سنخیّت خود را با سیره عملی آن حضرت فراهم میسازند.
افراد زیادی در این مجالس، دگرگونی عمیقی یافته و تصمیم بر ترک گناه و معصیت میگیرند و راه نجات را پیدا میکنند.
این مجالس به آدمی درس عزّت، آزادگی، ایثار، فداکاری و درس تقوا و اخلاق میآموزد. این مجالس مهد پرورش انسانهای حق طلب و عدالت گستر و شجاع است.
در طول تاریخ، این جلسات به مثابه کلاسهای درس برای مردم بوده و آنان را با معارف و حقایق دینی، تاریخ، رجال، احکام و موضوعات گوناگون دیگر آشنا میکرد.
گریه و عزاداری به این جهت است که روح ما با روح امام پیوند بخورد و پرتوی از روح امام حسین علیه السلام به روح ما بتابد، آنگاه در توحید، در عبادت، در اعمال صالح، در مراعات حقوق دیگران، در راستی و درستی، در ایمان و تقوا، در مبارزه با ظلم و فساد، در آزادی خواهی و زیر بار ذلت و ظلم نرفتن، پیرو امام خود باشیم؛ اگر چنین شد، یک قطره اشک، بیش از همه دنیا ارزش پیدا می کند.
اما اگر عزاداری، وسیله ای برای اهداف نادرست قرار گرفت؛ برای خودنمایی، برای رسیدن به قدرت کاذب، برای شهرت و شهوت، برای دنیا طلبی و مانند آن، این عزاداری نه تنها ارزشی ندارد، بلکه مخرب هم هست.
اگر عزاداری، هدف اصلی و نهایی دانسته شد و نتایج و ثمرات و کارکردهای مثبت آن، در نظر گرفته نشد، آن نیز به انحراف کشیده می شود. آنوقت هر رفتار و گفتاری در عزاداری ها درست قلمداد شده و از شعائر حسینی محسوب می شود.
شخصی که برخی او را مرجع تقلید معرفی می کنند، رسما می گوید: هیچ چیز جای قمه زدن روز عاشورا را نمی تواند بگیرد، لذا مؤمنان و محبان اهل بیت علیهم السلام سعی بر آن داشته باشندکه روز عاشورا قمه بزنند.
خب چنین فردی، یا از اسلام جز تیمم و غسل حیض و نفاس چیزی نمی داند و اسلام شناسی اش در محدوده همین مسائل است، یا با طرح این امور، دنبال اهداف سیاسی خود است!
خوب است به ایشان بگویند چرا خودتان بر کله مبارکتان چند ضربه قمه نمی زنید؟
بر فرض اگر مصلحت دیدند قمه هم زدند، خب این قمه زدن چه برکاتی دارد؟ چه آثار مثبتی دارد؟ کدام مسلمان خفته را بیدار می کند؟ کدام غیر مسلمان یا غیر شیعه را به سمت امام حسین علیه السلام می کشاند؟
برعکس، دیگران را می ترساند و وحشت زده می کند!
باید توجه داشت عزاداری های نادرست، برکات و ثمرات اجتماعی عزاداری های درست و صحیح را هم از بین می برد یا لا اقل، تحت الشعاء خود قرار می دهد.
حسینی و حسینی نما!
اشاره شد که گریه و عزاداری بر مصائب امام حسین علیه السلام، فلسفه عظیم و برکات و فواید بی شماری دارد، اما عزاداری های نادرست، برکات و ثمرات اجتماعی عزاداری های درست و صحیح را از بین می برد یا دست کم، تحت الشعاع خود قرار می دهد.
اگر عزاداری ها عامل بی تقوایی شد، باعث تضییع حقوق شد، دچار اسراف و تبذیر شد، با اولویت های دینی فاصله گرفت، با روح قیام حسینی فاصله گرفت، با اهداف قیام سیدالشهدا علیه السلام منافات پیدا کرد، آن عزاداری و دسته و هیئت، نه تنها مقدس و حسینی نیست، بلکه ضد دین و علیه امام حسین (سلام الله علیه) است گرچه نامش حسینی باشد!
پیام عاشورا، پیام پاکی و طهارت است. پیام مبارزه با ظلم است. پیام مبارزه با انحرافات دینی بنام دین است. پیام اصلاح امور دینی است. پیام هدایت و رشد است.
خیلی فرق و فاصله است بین حسینی و حسینی نما!
اولی قدم در مسیر معرفت و شناخت امامش می گذارد و روحش را با روح امام حسین علیه السلام پیوند می دهد و عقاید و اخلاق و اعمالش را روز به روز بهتر و سالم تر می کند، اما دومی، عزاداری را وسیله رسیدن به شهوات و تمایلات دنیوی خود می کند! عزاداری را وسیله توجیه اعمال و رفتارهای نادرست خود می کند. با نام حسین، اخلاق و رفتار غیر حسینی دارد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: بدهکار با من نیاید و شهید نشود، حسینی نما گمان می کند با هر نوع عزاداری، گرچه باعث اسراف و تبذیر و آزار و اذیت دیگران شود، همه گناهانش بخشیده می شود!
جلسات عزاداری باید انسان ها را به سمت معرفت خدا و پیامبر خدا و دین و سنت او و معرفت امام و روش و منش او و اصلاح عقاید و اخلاق و رفتار ببرد. اگر چنین شد، عزادار، حسینی است، اما اگر چنین نشد و عزاداری ها انسان را به سمت بی تقوایی سوق داد، به سمت گناه و معصیت برد، عزادار، حسینی نماست و با نام حسین علیه اهداف او عزاداری می کند.
به حسینی نما، باید گفت: امام حسین علیه السلام نیازی به گریه و ناله و قمه و زنجیر امثال شما ندارد. بر خود و احوالات خود گریه کنید.
پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زانک بد مرگیست این خواب گران
...
بر دل و دین خرابت نوحه کن
که نمی بیند جز این خاک کهن
(مولوی)
خداوند متعال به احترام شهدای کربلا، همه ما را جزو عزاداران واقعی سیدالشهدا علیه السلام قرار دهد.
عَظَّمَ اللّهُ أُجُورَنا بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ، وَجَعَلَنا وَإِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبِینَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِیِّهِ الاْمامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ.