۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۹ : ۰۷
دین نعمت است، و تضییع آن هم به ترک اطاعت یا بد انجام دادن دستورهای آن است. فرائض و تکالیف دینی نعمت است؛ چرا که راه رسیدن به سعادت و بهشت را به ما نشان می دهند، و اگر این تکالیف، از راه لطف به ما نمی شد، نمی توانستیم به تنهایی و با مدد عقل راه را پیدا کنیم.برای همین است که می گویند:«الواجباتُ الشرعیةِ اَلطافٌ فی الواجباتِ العَقلیةِ».
حضرت ابوتراب سلام الله علیهفرمود: « إنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَالْشَّرَّ؛ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا، وَاصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا»؛ خداوند كتابى هدايت كننده و راهنما براى انسانها فرستاده، خير و شرّ را آشكارا در آن بيان فرموده است.
بنابراين راه خير و نيكى را در پيش گيريد كه هدايت مي شويد، و از شر و بدى اعراض كنيد تا در جاده مستقيم قرار گيريد. بعد فرمود: «الْفَرَائِضَ الْفَرائِضَ! أَدُّوهَا إلَى اللهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ»؛ واجبات! واجبات! در انجام دادن آن ها براى خدا کوتاهی نکنيد که شما را به سوى بهشت مى برد.
فرائض در اینجا به معنای واجبات است؛ چه از نوع عبادات و چه غیرآن. بعد هم به سراغ محرمات می روند و می فرمایند:« إِنَّ اللهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَیْرَ مَجْهُول، وَ أَحَلَّ حَلاَلا غَیْرَ مَدْخُول»؛ خداوند حرام هايی قرار داده که حکمت آنها بر کسی پوشيده نيست، و امورى را حلال کرده که در آن عيبی وجود ندارد. شاید این جمله اشاره به همان تبعیت احکام از مصالح و مفاسد باشد که پیش از این مورد اشاره واقع شد. نه حرامش بی دلیل است و نه حلالش قابل ایراد. پس حتی اگر ما نتوانیم دلیل و حکمت آنها را بفهمیم باید اطاعت نماییم.
راهی به سوی سعادت نیست؛ مگر ادای فرایض و سنن، و کسی هم بدبخت و شقی نشد؛ مگر با انکار و تضییع آنها.
این ، نکته ای است که در همان ابتدای عهد مالک اشتر هم یادآوری شده است. حضرت به او نوشت:« أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللهِ، وَإِیْثَارِ طَاعَتِهِ، وَاتِّبَاعِ مَا أَمَرَ بِهِ فِی کِتَابِهِ: مِنْ فَرَائِضِهِ وَسُنَنِهِ، الَّتِی لاَ یَسْعَدُ أَحَدٌ إِلاَّ بِاتِّبَاعِهَا، وَلاَ یَشْقَى إِلاَّ مَعَ جُحُودِهَا وَإِضَاعَتِهَا»؛ او را به تقواى الهى فرمان مى دهد و به ايثار و مقدّم داشتن اطاعت خدا و پيروى از آنچه در کتاب او به آن امر فرموده اعم از فرايض (واجبات) و سنن (مستحبات) دستور مى دهد؛ همان دستوراتى که هيچ کس جز با متابعت آنها روى سعادت نمى بيند و جز با انکار و ضايع ساختن آن در مسير شقاوت و بدبختى واقع نمى شود.
نماز؛ مهمترین تکلیف الهی
البته در میان فرائض دینی، از تضییع برخی فرائض مثل جهاد و از همه بیشتر ازتضییع نماز برحذر داشته شدهایم؛ زیرا نماز ستون دین است. پس از ضربت ابن ملجم لعنت الله علیه، از جمله وصایا امام به حسن و حسین علیهمالسلام این بود که: «اللهَ اللهَ فِی الصَّلاَةِ، فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ».
سفارش به حفاظت از نماز که در قرآن هم آمده است:« حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ»؛ این است که آلوده به ریا نشود، با تأخیر و بی حال خوانده نشود و .... .
تعبیر دیگری که در نهج البلاغه بکار رفته است، «تعاهد» نسبت به نماز است.تعاهد یعنی سرکشى، مراقبت و اصلاح کردن. این تعبیر در مورد کسى که به املاک و مزارع خود سرکشى کرده و در اصلاح آن مى کوشد به کار مى رود، بنابراین جمله بالا اشاره به این است که آموزش هاى خود را در مورد واجبات و مستحبات و مکروهات نماز ادامه دهید به گونه اى که هر روز نماز شما از نمازهاى روز هاى گذشته بهتر باشد.
از سفارش های حضرت به اصحاب و یارانش این بود که:« تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلاَةِ، وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا، وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا، وَ تَقَرَّبُوا بِهَا، فَإِنَّها "کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنینَ کِتَاباً مَّوْقُوتاً"»؛از نماز به خوبى مراقبت کنيد و در محافظت از آن بکوشيد. بسيار نماز بخوانيد و به وسيله آن به خدا تقرّب جوييد؛ زيرا نماز بر همه مؤمنان در اوقات مخصوص واجب است.
سپس اشاره ای لطیف به ایاتی از قرآن داشته و می فرمایند:« أَلاَ تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا:" مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ، قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ"»؛ آيا پاسخ دوزخيان را در برابر اين سؤال که "چه چيز شما را به دوزخ کشانيد؟"، نمى شنويد که مى گويند: ما از نمازگزاران نبوديم.
اهمیت نماز؛ خصوصاًبرای زمامداران
نماز برای همه سرنوشت ساز و مهم است، اما هرچه منزلت و مسئولیت اجتماعی انسان بالاتر رود، نیازش به نماز و اجتناب از تضییع آن بیشتر خواهد شد. از این رو، صاحبان قدرت و منزلت باید توجه بیشتری به آن بنمایند، و از پیامبر خود الگو بگیرند.
علی علیه السلام نیز به هنگام انتصاب برخی افراد به این نکته تأکید فرموده است. از جمله در حکم مسئولیتی که برای محمدبن ابی بکر در مصر نوشت، دستور داد که:« ... صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِكَ»؛ نماز را در اوقات خودش بجا بیاور! نه آنكه به هنگام بيكارى در انجامش تعجيل كنى و به هنگام اشتغال به كار، آن را تاخير اندازى،و بدان كه تمام اعمالت تابع نمازت خواهند بود!
به مالک اشتر هم همین مطلب را نوشت و فرمود:« وَ إِذَا قُمْتَ فِي صَلَاتِكَ لِلنَّاسِ فَلَا تَكُونَنَّ مُنَفِّراً وَ لَا مُضَيِّعاً فَإِنَّ فِي النَّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحَاجَةُ وَ قَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلىاللهعليهوآلهوسلم، حِينَ وَجَّهَنِي إِلَى الْيَمَنِ كَيْفَ أُصَلِّي بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ كَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ كُنْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيماً»؛هنگامى كه به نماز جماعتبراى مردم مىايستى بايد نمازت نه نفرتآور و نه تضييعكننده باشد؛ یعنی نه آن قدرآن را طول بده كه موجب تنفر مامومين شود و نه آنقدر سريع كه نماز را ضايع كنى؛ چرا كه در بين مردمى كه با تو به نماز ايستادهاند،هم بيمار وجود دارد،و هم افرادىكه كارهاى فوری دارند. هنگامى كه رسول خدا (ص)مرا بسوى«يمن»فرستاد، پرسيدم:چگونه با آنان نماز بخوانم؟در پاسخم فرمود:نمازى بخوان؛ همچون نمازى كه ناتوانترين آنها مي خواند،و نسبتبه مؤمنان رحيم و مهربانباش!
یکی از نمونه های تضییع نماز که حضرت در اینجا نام می برد، مربوط به نمازهای جمعه و جماعت است؛ به این شکل که مأمومین را زده و بیزار کند.
معنا و حرمت تضییع نماز
بنابر آنچه گفته شد، در کنار همه نعمت ها باید مراقبت خاصی نسبت به عدم تضییع نماز داشته باشیم. تضییع نماز هم شکل های گوناگونی دارد؛ از ترک آن تا تأخیرهای بی دلیل و نداشتن توجه و حضور قلب. آنقدر در ایات و روایات در این مورد هشدار داده اند که مرحوم شیخ حر عاملی باب جداگانه ای در وسائل الشیعه برای آن اختصاص داده و حکم به حرمت تضییع و وجوب محافظت از نماز کرده است.
قرآن به صراحت می فرماید: «فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَن صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ»؛ وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهلانگاری میکنند.
در یکی از احادیث این باب از وسائل الشیعه آمده است که مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ می گوید: از امام کاظم علیه السلام در باره معنای این آیه پرسیده و امام فرموده اند که:« هُوَ التَّضْيِيعُ»؛ مقصود تضییع نماز است. نه ترک آن!
تدوین کتاب های متعددی تحت عنوان هایی مانند «اسرارالصلوة» یا «آداب نماز» از سوی عالمان و عارفان برجسته، از جمله امام خمینی (ره)، به منظور حفاظت از این فریضه اصلی و جلوگیری از تضییع آن است. خواندن این کتاب ها را نباید فراموش کرد. ایشان در ابتدای کتاب «آداب الصلاة» موعظه ای بلیغ در این باره دارند که شایسته تأمل است.
امام نوشته اند:«آنچه در اين مقام بايد دانست آن است كه اكتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از بركات و كمالات باطنيّه آن، كه موجب سعادات ابديّه بلكه باعث جوار ربّ العزّة و مرقاة عروج به مقام وصول به وصال محبوب مطلق- كه غايت آمال اولياء و منتهاى آرزوى اصحاب معرفت و ارباب قلوب بلكه قرّة العين سيّد رسل صلّى اللَّه عليه و آله است. از اعلا مراتب خسران و زيان كارى است كه پس از خروج از اين نشأه و ورود در محاسبه الهيّه موجب حسرتهايى است كه عقل ما از ادراك آن عاجز است. ما تا در حجاب عالم ملك و خدر طبيعت هستيم از آن عالم نمىتوانيم ادراكى نماييم و دستى از دور بر آتش داريم. كدام حسرت و ندامت و زيان و خسارت بالاتر از آن است كه چيزى كه وسيله كمال و سعادت انسان و دواى درد نقايص قلبيّه است و در حقيقت صورت كماليّه انسانيّه است، ما پس از چهل پنجاه سال تعب در راه آن از آن به هيچ وجه استفاده روحيّه نكرده سهل است مايه كدورت قلبيّه و حجابهاى ظلمانيّه شود، و آنچه قرّة العين رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلم است موجب ضعف بصيرت ما گردد يا حَسْرَتى علَى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّه.
پس اى عزيز، دامن همّت به كمر زن و دست طلب بگشاى و با هر تعب و زحمتى است حالات خود را اصلاح كن و شرايط روحيّه نماز اهل معرفت را تحصيل كن؛ و از اين معجون الهى كه با كشف تامّ محمدى صلّى اللَّه عليه و آله براى درمان تمام دردها و نقصهاى نفوس فراهم آمده استفاده كن؛ و خود راتا مجال است از اين منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عميق بُعد از ساحت مقدس ربوبيّت جلّ و علا كوچ ده و مستخلص كن و به معراج وصال و قرب كمالْ خود را برسان؛ كه اگر اين وسيله از دست رفت وسايل ديگر منقطع است: انْ قُبِلَتْ قُبِلَ ما سِواها؛ وَ إنْ رُدَّتْ رُدَّ ما سِواها».
منبع:مهر