۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۰۳
در چند سال اخیر توجه به برخی از حوزههای شعر آیینی، نسبت به سالهای گذشته بیشتر شده که از جمله این موارد، سرودههایی است که در نعت حضرت رسول با مضامین مختلف سروده شدهاند. در این میان، تلاش کشورهای غربی برای مخدوش کردن چهره رحمانی پیامبر اکرم(ص) نیز در فعالیت شاعران در این زمینه تأثیرگذار بوده است.
از جمله موضوعاتی که در سالهای اخیر مورد توجه شاعران قرار گرفته است، توجه به هفته وحدت همزمان با میلاد نبی مکرم اسلام(ص) است. شاعران در این حوزه با استفاده از تأکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ وحدت میان مذاهب اسلامی به سرایش شعرهایی با این موضوع پرداختهاند که قسمتی از آنها به این شرح است:
برادر با برادر
علی فردوسی
این یکی یاری بخواهد آن یکی سر میرسد
حجز بادر کی به فریاد برادر میرسد؟
پای دین وقتی وسط باشد به استمداد حق
دست یاری بیگمان لشکر به لشکر میرسد
هر فُرادایی جماعت میشود چون هر نماز
اول و آخر به یک «الله اکبر» میرسد
گرچه در ظاهر دوتا شاخه است، اما یک ثمر
موقع چیدن از این نخل تناور میرسد
دست ما در دست هم وقتی که باشد بیگمان
آخر این بیعت به دستان پیمبر میرسد
فتنه روشن کرده چندی هیزم تکفیر را
آتش این تفرقه بر «خشک» و بر «تر» میرسد
غرب نامرد این میان آتشبیار معرکه است
انتظاری نیست، از دشمن فقط شر میرسد
بیرجز خواندن سخن لطفی ندارد وقت جنگ
زودتر شاعر، زمان دارد به آخر میرسد
شرّ داعش را که کم کردیم بعدش بیگمان
وقت صهیونستهای خاک بر سر می رسد
وحدت اسلامی
محمد حسین ملکیان
من و تو آیهای داریم در تفسیر یکدیگر
بیا تا دست برداریم از تحقیر یکدیگر
پی تغییرمان هستند این و آن به سود خود
و ما اهل ضرر از سعی در تغییر یکدیگر
درون آسیاب دشمن خود آب میریزیم
دو سنگ آسیابیم و فقط درگیر یکدیگر
نماز و قبله و الله یکسان است بین ما
به دنبال چه میگردیم در تکفیر یکدیگر؟
اگر تقدیرمان تقدیر اسلام است باور کن
شریک تا ابد هستیم در تقدیر یکدیگر
نمیبرید تیغ داعشیها از همان اول
اگر هر یک دمی بودیم از شمشیر یکدیگر
و من لحن برادر را برایت خوب میدانم
که ما هستیم از این پس دانه زنجیر یکدیگر
هنوز علی تنهاست
محسن کاویانی
صفین یعنی اینکه قرآن هم
بر ضد قرآن میشود گاهی
وقتی بیفتد دست نااهلان
خود میشود یک راه گمراهی
تا کی ببینم در لباس دین
هی روضهخوانیهای دشمن را
تا کی ببینم بر سر شیطان
عمامههای مارکلندن را
شور تبری دارم اما نه!
پای دلم بسیار میلنگد
دشمن شده دلسوز دین من
یکجای کار انگار میلنگد
تاریخ را هی خواندم و دیدم
مولا جوانمردی است افتاده
حتی زن و فرزند دشمن را
با عاشقی یک عمر نان داده
مولای ما مولای خوبیهاست
نه رسم ما نامردکوبی نیست
توهین به دشمنهایمان حتی
در مسلک ما چیز خوبی نیست
این رسم دشمن بوده که دین را
بیجنگ و خونریزی نمیخواهد
پشت نوای سرخ «وا اسلام»
جز تفرقه چیزی نمیخواهد
از سر بریدنها دلم خون است
بیزارم از دشنام بعضیها
بیزارم از «بیزاری وحدت»
بیزارم از اسلام بعضیها
امروز هم بر نیزهها کردند
مکارها با حیله قرآن را
مولانا هنوز انگار میگرید
افراط و تفریط رفیقان را!
منبع:تسنیم