کد خبر : ۲۷۵۴۴
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۷

روش‌هاي منافقان براي شركت نكردن درغزوۀتبوك

جدّ بن قيس خزرجي به بهانه ضعف در برابر زنان رومي از پيامبر اذن ماندن گرفت. او در تلاشي ديگر قبيله‌اش را نيز از همراهي با پيامبر و سپاه اعزامي به تبوك بهانه گرماي هوا بر حذر داشت. بيش از ۸۰ تن از منافقان با روش‌هاي گوناگون از حضور در غزوه تبوك شانه خالي كردند.

عقیق: حضور و نقش‌آفريني منافقان در همه مراحل غزوه تبوك با توجه به حساسيت و اهميت اين غزوه، همواره مورد توجه مفسران و تاريخ‌نگاران قرار گرفته است. اعزام سپاه در آن وضع دشوار، موقعيتي مناسب را براي فتنه‌انگيزي منافقاني كه همواره در پي تفرقه و شكست مسلمانان بودند، فراهم آورد.
از اين رو، در ميان انبوه گزارش‌هايي كه به رويدادهاي غزوه تبوك مي‌پردازند، آن چه بيش از ديگر رويدادها توجه تاريخ‌نگاران را به خود جلب كرده، واكنش‌هاي منافقان در برابر پيامبر (ص) و مسلمانان بوده است.
برخي از منافقان مانند جُدّ بن قيس خزرجي به بهانه ضعف در برابر زنان رومي، از پيامبر اذن ماندن گرفتند. فرزند جدّ آن گاه كه از بهانه‌تراشي و نافرماني پدرش آگاه شد، وي را از نزول آيات قرآن در نكوهش او بيم داد. جدّ در تلاشي ديگر، قبيله‌اش را نيز از همراهي با پيامبر و سپاه اعزامي به تبوك، به بهانه گرماي هوا بر حذر داشت.
روايات تفسيري از نزول آيات
۴۹ و ۸۱-۸۲ توبه/۹ در شأن جد بن قيس حكايت دارند. خداوند در اين آيات، جد را در شمار منافقاني ياد مي‌كند كه به سبب نافرماني، خود را در بلا و دوزخ افكنده‌اند.
بهانه‌تراشي بيش از
۸۰ تن از منافقان و رخصت‌گيري از پيامبر (ص) براي اقامت در مدينه؛ همايش برخي از منافقان در منزل سُويلم با هدف تلاش براي بازداشتن مسلمانان از شركت در سپاه پيامبر (ص)؛ و نيز جدايي بسياري از منافقان را كه همراه عبدالله بن اُبَي از تيره بني‌عوف خزرج از منزل جُرف در سه ميلي مدينه به سوي شام از سپاه پيامبر جدا شدند و به مدينه بازگشتند، بايد از ديگر كارهاي تفرقه‌افكنانه منافقان مدينه دانست.
خداوند در آيات
۴۵-۵۰ توبه/۹ نشانه‌ها و ويژگي‌هاي منافقان را بيان مي‌كند و آنان را افرادي مي‌شمرد كه قلب‌هايشان با ترديد درآميخته است و به خدا و روز جزا اعتقادي ندارند. اينان اگر قصد همراهي پيامبر و مسلمانان را داشتند، مي‌توانستند مقدمات سفر خود را فراهم سازند.
خداوند از همراهي آنان كراهت داشت و بدين سبب، اين توفيق از آنان سلب شد و آن‌ها همنشين كودكان و پيران و بيماران شدند. حضور اينان سبب فتنه و اضطراب و ترديد در ميان افراد كم‌روحيه سپاه مي‌شد.
اين منافقان همان كساني هستند كه هر گاه به پيامبر و مسلمانان نيكي و موفقيتي مي‌رسيد، اندوهگين مي‌گشتند و از رسيدن مصيبت‌ها و مشكلات به مسلمانان خوشحال مي‌شدند.
در آيات
۵۱-۵۴ توبه/۹ نيز خداوند از پيامبر مي‌خواهد كه به منافقان بگويد: هيچ رويدادي براي مسلمانان رخ نمي‌دهد، مگر آن چه خداوند براي آنان مقرر كند و خدا سرپرست آنان است. انفاق منافقان نيز پذيرفتني نيست؛ زيرا به خدا و پيامبر باور حقيقي ندارند و نمازشان با كسالت و انفاقشان با ناخرسندي همراه است.


منبع:حج

211008


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین