۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۰ : ۰۵
عقیق:سید حیدر آملی در قسمتی از فصل چهارم مجلد دوم تفسیر المحیط الاعظم که مربوط به رسولان الهی و کتاب های نازل شده بر آنان، مطابق آنچه که امام ابوحامد محمد غزالی در کتاب احیاء العلوم (2)
1. اولین وظیفه قاری قرآن این است که در هنگام شنیدن تلاوت قرآن عظمت کلام الهی را مورد توجه قرار داده و بداند که قرآن کریم افاضه کمال و لطف الهی نسبت به مخلوقات می باشد که از عرش جلال الهی متناسب با درجه فهم انسان ها به اذهان انسان ها نازل شده است.
قاری قرآن باید به این نکته توجه کند که چگونه حقایق الهی در قالب حروف و قابل درک بشر، تجلی یافته است. چرا که انسان از رسیدن به مدارج بالای جلال و صفات کمال بدون داشتن وسیله ای مناسب عاجز و ناتوان می باشد. و اگر باطن جمال کلام الهی مستتر در پوشش حروف نبود، به محض شنیدن کلام الهی به خاطر عظمت قدرت و جلال و بزرگی نور آن، زمین و آسمان و آنچه در آن دو می باشد، متلاشی می گردید.
2. دومین وظیفه تعظیم متکلم است.
در حین قرائت باید عظمت گوینده کلام در ذهن قاری حاضر باشد و قاری بداند که آنچه قرائت می کند، کلام بشر نیست و در تلاوت کلام الهی نهایت شرف و بزرگی نهفته است و بداند که با توجه به کلام خداوند: «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»(3)3_(سوره واقعه، آیه 79)
باطن قرآن، به حکم حق تعالی از باطن قلوب ناپاکان محجوب می باشد؛ زیرا باطن قرآن فقط برای کسانی نور می بخشد که از هرگونه ناپاکی و آلودگی پاک و مطهر باشند.
از نظر سید حیدر آملی همانطور که هر قلبی نمی تواند صلاحیت حمل انوار قرآن را داشته باشد، هر انسانی نیز صلاحیت تلاوت حروف قرآن را ندارد.
بزرگی و عظمت متکلم، بدون تفکر در صفات جلال و کمال و افعال به قلب خطور نمی کند، پس با تعظیم در برابر متکلم انسان کلام او را بزرگ و گران می شمارد.3. حضور قلب و ترک حدیث نفس: (سخن گفتن با خود)
سید حیدر آملی در توضیح این وظیفه به قولی در تفسیر آیه کریمه «یَا یَحْیَى خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ»(3) استناد می کند.
در تفسیر این آیه گفته شده: گرفتن کتاب با قوت و امر به آن در قرآن کریم،
به جدّی گرفتن آن است. جدّی گرفتن کتاب به این است که انسان هنگام قرائت
آن، تمامی اشتغالات و اوهام را از خود دور نماید.
چگونه انسان می تواند با فکر کردن در غیر قرآن طالب انس با قرآن باشد در
حالی که قرآن گلستان عارفان و گلزار اولیاء و میدان صاحبان خرد می باشد.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»(4)
«أَفَلاَ یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفًا كَثِیرًا »(5)
و یا در آیه دیگری می فرماید:
«وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا»(6)
امر به ترتیل به این سبب است که ترتیل، انسان را به تدبر در باطن قادر می سازد.
پیامبر عظیم الشأن اسلام در این زمینه می فرماید:
«لاخیر فی عبادة لافقه فیها و لا فی قرائة لاتدبّر فیها»(7)
5. تفهّم: تفهّم عبارت است از روشن نمودن آن چیزهایی که از هر آیه ای از آیات قرآن استنباط می شود؛ زیرا قرآن کریم مشتمل است بر: ذکر صفات و احوال حق تعالی، احوال انبیاء الهی و تکذیب کنندگان آنها، احوال ملائکه، اوامر و نواهی خداوند بلند مرتبه، ذکر جنت و نار و وعد و وعید.بنابراین باید در معانی این اسماء و صفات تأمل و تدبّر نمود تا اسرار آن بر انسان مکشوف گردد.
از ابن مسعود نیز نقل شده که فرمود: «من اراد علم الاولین و الآخرین فعلیه بالقرآن»
سپس سید حیدر آملی می فرماید: بدانید که مهم ترین علوم قرآنی مندرج است در اسماء و صفات حق تعالی و هر کسی به اندازه فهم خود قادر به ادراک آن می باشد.
ایشان این مطلب را مستند به آیه کریمه: «أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا »(8) نموده و می فرماید: در این آیه شریفه منظور از آب همان علم می باشد که خداوند از آسمان جود و کرمش نازل و ظرف قلب ها را از آن لبریز نمود. البته هر کس به حسب استعداد و امکاناتش از آن بهره مند می گردد.
6. خالی شدن از موانع فهم: اکثر مردم به خاطر پرده هایی که شیطان بر قلوب آنها کشیده ، از فهم معانی قرآن محروم شده، اسرار مهم و برگزیده قرآن از چشمان آنها مخفی مانده است.
رسول گرامی(ص) می فرماید: «لولا أنّ الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا الی الملکوت و معانی القرآن»(9)؛ اگر شیاطین اطراف دل های فرزندان آدم را فرا نگرفته بودند، آدمیان می توانستند به ملکوت و معانی قرآن بنگرند.
معانی قرآن کریم و اسرار آن از جمله ملکوت هستند و فقط با نور بصیرت درک می شوند.
پی نوشت ها:
1_ (الشهید الثانی، زین الدین بن علی بن احمد العاملی، اسرار الصلاة، ص 185)
2_(الغزالی، ابوحامد محمد بن محمد، احیاء علوم الدین، ج 1، صص 288 ـ 280)
3_(سوره مریم، آیه 12)
4_(سوره محمد، آیه 24)
5_(سوره نساء، آیه 82)
6_(سوره مزمل، آیه 4)
7_(آملی، سید حیدر، تفسیر المحیط الاعظم، ج 2، ص 321)
8_(سوره رعد، آیه 17)
9_(همان مدرک، ص 327)
منبع:جام
211008