۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۲۲
عقیق: درآستانه ماه مبارک رمضان و اهمیت رویت هلال ماه شفقنا نظر 10تن از مراجع عظام تقلید در خصوص راههای ثابت شدن اول ماه را در پی می آورد:
نظر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای درباره اثبات رؤيت هلال وراه ثابت شدن اول ماه
همانطور که مىدانيد، وضعيت هلال در آخر يا اول ماه به يکى از حالتهاى زير است:
لطفاً بيان فرماييد کدام يک از حالات سه گانه فوق را مىتوان براى تعيين اول ماه به حساب آورد؟
ج: در هر سه فرض، رؤيت هلال براى اثبات حلول ماه قمرى جديد از شبى که پس از رؤيت است کفايت مىکند.
آيا رؤيت تصوير هلال ماه با استفاده از دوربين CCD و انعکاس نور و بازخوانى اطلاعات ضبط شده توسط رايانه، براى اثبات اول ماه کفايت مىکند؟
ج: رؤيت با وسيله، فرقى با رؤيت به طريق عادى ندارد و معتبر است. ملاک آن است که عنوان رؤيت محفوظ باشد. پس رؤيت با چشم و با عينک و با تلسکوپ محکوم به حکم واحدند. اما در مورد انعکاس به رايانه که درآن صدق عنوان رؤيت معلوم نيست محل اشکال است.
اگر هلال ماه شوال در يک شهر ديده نشود، ولى تلويزيون و راديو از حلول آن خبر دهند، آيا کافى است يا تحقيق بيشترى واجب است؟
ج: اگر مفيد اطمينان به ثبوت هلال گردد يا صدور حکم به هلال از طرف ولى فقيه باشد، کافى است و نيازى به تحقيق نيست.
اگر تعيين اول ماه رمضان و عيد سعيد فطر به علت عدم امکان رؤيت هلال اول ماه به سبب وجود ابر در آسمان يا اسباب ديگر، ممکن نباشد و سى روز ماه شعبان يا ماه رمضان کامل نشده باشد، آيا براى ما که در ژاپن زندگى مىکنيم، جايز است که به افق ايران عمل کرده و يا به تقويم اعتماد کنيم؟ وظيفه ما چيست؟
ج: اگر اول ماه از طريق رؤيت هلال حتى در افق شهرهاى مجاورى که اتحاد افق دارند، و يا از طريق شهادت دو فرد عادل و يا از طريق حکم حاکم ثابت نشود، بايد احتياط کرد تا اول ماه ثابت شود.
آيا اتحاد افق در رؤيت هلال شرط است يا خير؟
ج: بلى شرط است.
مقصود از اتحاد افق چيست؟
اگر روز بيست و نهم ماه در تهران و خراسان عيد باشد، آيا براى افرادى هم که در شهرى مانند بوشهر مقيم هستند، جايز است افطار کنند؟ با توجه به اينکه افق تهران و خراسان با افق بوشهر يکى نيست.
ج: بهطور کلّى اگر اختلاف بين افق دو شهر به مقدارى باشد که با فرض رؤيت هلال در يکى، هلال در ديگرى قابل رؤيت نباشد، رؤيت آن در شهرهاى غربى براى مردم شهرهاى شرقى که احتمال رؤيت در آن بهطور قطع و يقين منتفى باشد، کفايت نمىکند.
اگر بين علماى يک شهر راجع به ثبوت هلال يا عدم آن اختلاف رخ دهد و عدالت آنها هم نزد مکلّف ثابت بوده و به دقت همه آنها در استدلال خود مطمئن باشد، وظيفه واجب مکلّف چيست؟
ج: اگر اختلاف دو بيّنه بهصورت نفى و اثبات باشد، يعنى يکى مدعى ثبوت هلال و ديگرى مدعى عدم ثبوت آن باشد، اين اختلاف موجب تعارض دو بينه و تساقط هر دو است، و وظيفه مکلّف اين است که هر دو نظر را کنار گذاشته و درباره افطار کردن يا روزه گرفتن به آنچه که مقتضاى اصل است، عمل نمايد. ولى اگر بين ثبوت هلال و عدم علم به ثبوت آن اختلاف داشته باشند، به اين صورت که بعضى از آنها مدعى رؤيت هلال باشند و بعضى ديگر مدعى عدم مشاهده آن، قول کسانى که مدعى رؤيت هلال هستند، در صورت عادل بودن، حجت شرعى براى مکلّف است و بايد از آن متابعت کند، و همچنين اگر حاکم شرعى حکم به ثبوت هلال نمايد، حکم وى حجت شرعى براى همه مکلفين است و بايد از آن پيروى کنند.
اگر شخصى هلال ماه را ببيند و بداند که رؤيت هلال براى حاکم شرع شهر او به هر علتى ممکن نيست، آيا او مکلّف است که رؤيت هلال را به حاکم اطلاع دهد؟
ج: اعلام بر او واجب نيست مگر آنکه ترک آن مفسده داشته باشد.
همانگونه که مىدانيد اکثر فقهاى بزرگوار پنج راه براى ثبوت اول ماه شوال در رسالههاى عمليه خود بيان کردهاند که ثبوت نزد حاکم شرع در ضمن آنها نيست، بنا بر اين چگونه بيشتر مؤمنين به مجرد ثبوت اول ماه شوال نزد مراجع، روزه خود را افطار مىکنند؟ شخصى که از اين راه اطمينان به ثبوت هلال پيدا نمىکند، چه تکليفى دارد؟
ج: تا حاکم حکم به رؤيت هلال نکرده، مجرد ثبوت هلال نزد او، براى تبعيّت ديگران از وى کافى نيست، مگر آنکه اطمينان به ثبوت هلال حاصل نمايند.
اگر ولى امر مسلمين حکم نمايد که فردا عيد است و راديو و تلويزيون اعلام کنند که هلال در چند شهر ديده شده است، آيا عيد براى تمامى نواحى کشور ثابت مىشود يا فقط براى شهرهايى که ماه در آنها ديده شده و شهرهاى هم افق با آنها، ثابت مىگردد؟
ج: اگر حکم حاکم شامل همه کشور باشد، حکم او شرعاً براى همه شهرها معتبر است.
آيا کوچکى هلال و باريک بودن و اتصاف آن به خصوصيات هلال شب اول، دليل بر اين محسوب مىشود که شب قبل شب اول ماه نبوده، بلکه شب سىام ماه قبلى بوده است؟ اگر عيد براى شخصى ثابت شود و از اين راه يقين پيدا کند که روز قبل عيد نبوده، آيا قضاى روزه روز سىام ماه رمضان را بايد به جا آورد؟
ج: مجرد کوچکى و پائين بودن هلال يا بزرگى و بالا بودن و يا پهن يا باريک بودن آن دليل شرعى شب اول يا دوم بودن نيست، ولى اگر مکلّف از آن علم به چيزى پيدا کند بايد به مقتضاى علم خود در اين زمينه عمل نمايد.
آيا استناد به شبى که در آن ماه بهصورت قرص کامل است (شب چهاردهم) و اعتبار آن به عنوان دليل براى محاسبه اول ماه جايز است تا از اين راه وضعيت يوم الشک معلوم شود که مثلاً روز سى ام ماه رمضان است و احکام روز ماه رمضان بر آن مترتب شود، مثلاً بر کسى که اين روز را بر اساس بيّنه روزه نگرفته، حکم به وجوب قضاى روزه شود و کسى هم که به دليل استصحاب بقاى ماه رمضان روزه گرفته، برىء الذمّه باشد؟
ج: امر مذکور حجت شرعى بر آنچه ذکر شد، نيست، ولى اگر مفيد علم به چيزى براى مکلّف باشد، واجب است که طبق آن عمل نمايد.
آيا استهلال در اول هر ماه واجب کفايى است يا احتياط واجب؟
ج: استهلال فىنفسه واجب شرعى نيست.
آيا اول ماه مبارک رمضان و آخر آن با رؤيت هلال ثابت مىشود يا با تقويم، هرچند ماه شعبان سى روز نباشد؟
ج: اول يا آخر ماه رمضان با رؤيت شخص مکلّف يا با شهادت دو فرد عادل يا با شهرتى که مفيد علم است يا با گذشت سى روز و يا به وسيله حکم حاکم ثابت مىشود.
اگر تبعيت از اعلام رؤيت هلال توسط يک دولت جايز شد، و آن اعلام معيارى علمى براى ثبوت هلال سرزمينهاى ديگر را تشکيل دهد، آيا اسلامى بودن آن حکومت شرط است، يا اينکه عمل به آن حتى اگر حکومت ظالم و فاجر هم باشد، ممکن است؟
ج: ملاک در اين مورد، حصول اطمينان به رؤيت در منطقهاى است که نسبت به مکلّف کافى محسوب مى شود.
نظرحضرت آیت الله العظمی سیستانی درباره اثبات رؤيت هلال و ثابت شدن اول ماه
اول ماه به چهار چيز ثابت مىشود:
اول: آنكه خود انسان ماه را ببيند.
دوم:
عدّهاى كه از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا مىشود، بگويند ماه را
ديدهايم. و همچنين است هر چيزى كه بواسطه آن يقين پيدا شود، يا اطمينان از
يك منشأ عقلائى پيدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را
ديدهايم، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف يكديگر بگويند، اول ماه ثابت
نمىشود. و همچنين است اگر انسان يقين يا اطمينان به اشتباه آنها داشته
باشد، يا شهادت آنان مبتلا به معارض ـ يا در حكم معارض ـ باشد، مثلاً اگر
گروه زيادى از مردم شهر استهلال نمايند ولى بيش از دو نفر عادل كسى ديگر
ادعاى رؤيت ماه را نكند، يا آنكه گروهى استهلال كنند و دو نفر عادل از ميان
آنان ادعاى رؤيت كنند، و ديگران رؤيت نكنند، حال آنكه دو نفر عادل ديگر در
ميان آنها باشد كه در دانستن جاى هلال، و در تيز بينى مانند آن دو عادل
اول باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالى از ديدن آن دو نباشد، در
اينچنين موارد اول ماه به شهادت دو عادل ثابت نمىشود.
چهارم: سى
روز از اول ماه شعبان بگذرد كه بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مىشود، و سى
روز از اول ماه رمضان بگذرد كه بواسطه آن، اول ماه شوال ثابت مىشود.
- اول ماه به حكم حاكم شرع ثابت نمىشود، مگر اين كه از حكم او، يا ثابت شدن ماه نزد او، اطمينان به ديده شدن ماه حاصل شود.
ـ اول ماه با پيشگوئى منجّمين ثابت نمىشود، مگر اين كه انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا كند.
ـ بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمىشود كه شب پيش، شب اول ماه
بوده است. و همچنين اگر ماه طوق داشته باشد دليل نمىشود كه شب دوّم باشد.
ـ اگر ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه بعد ثابت شود كه شب پيش اول ماه بوده، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
ـ اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، در شهرهاى ديگر كه در افق با او متّحد
مىباشند اول ماه نيز ثابت مىشود، و مقصود از اتّحاد افق در اينجا آن است
كه اگر در شهر اول ماه ديده شود در شهر دوم اگر مانعى مانند ابر نباشد،
ديده مىشود، و اين در موردى اطمينان آور است كه شهر دوم اگر غرب شهر اول
است در خط عرض نزديك به آن باشد، و اگر در شرق آن است به اضافه به نزديكى
در خط عرضى، تفاوت زيادى در خط طول نداشته باشند.
ـ روزى را كه
انسان نمىداند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد، ولى اگر در
اثناء روز بفهمد كه اول شوال است، بايد افطار كند.
ـ اگر زندانى
نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد، ولى اگر بتواند
گمان قويتر پيدا كند، نمىتواند به گمان ضعيفتر عمل نمايد، و بايد سعى و
كوشش تمام در تحصيل قويترين احتمال داشته باشد، و اگر هيچ راهى نبود از
قرعه به عنوان آخرين راه استفاده كند اگر موجب قوت احتمال شود، و اگر عمل
به گمان ممكن نباشد، بايد يك ماهى را كه احتمال مىدهد ماه رمضان است روزه
بگيرد، ولى بايد آن ماه را در نظر داشته باشد، پس چنانچه بعد بر او معلوم
شود كه ماه رمضان پس از آن بوده، چيزى بر اونيست، ولى اگر معلوم شود كه قبل
از ماه رمضان بوده بايد روزههاى ماه رمضان را قضا نمايد.
نظرحضرت آیت الله العظمی وحیدخراسانی درباره اثبات رؤيت هلال و ثابت شدن اوّل ماه
ـ اوّل ماه به چند چیز ثابت مى شود:
(اوّل) آن كه خود انسان ماه را ببیند.
(دوم)
عدّه اى كه از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مى شود بگویند ماه را دیده
ایم، و همچنین است هر چیزى كه به واسطه آن یقین یا اطمینان پیدا شود.
(سوم)
دو مرد عادل بگویند كه در یك شب ماه را دیده ایم، ولى اگر صفت ماه را بر
خلاف یكدیگر بگویند، اوّل ماه ثابت نمى شود، و همچنین اگر قابل تصدیق
نباشند، مثل این كه آسمان صاف باشد و عدّه استهلال كنندگان زیاد باشند و
غیر از این دو دیگران هر چه دقت كنند نبینند.
(چهارم) سى روز از
اوّل ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن اوّل ماه رمضان ثابت مى شود، و سى روز
از اوّل ماه رمضان بگذرد كه به واسطه آن اوّل ماه شوّال ثابت مى شود.
ـ ثبوت اوّل ماه به حكم حاكم شرع محلّ اشكال است.
ـ اوّل ماه به قول منجّمین ثابت نمى شود، ولى اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا كند، باید به آن عمل نماید.
ـ بلند بودن ماه و دیر غروب كردن آن، دلیل نمى شود كه شب پیش، شب اوّل ماه
بوده است، ولى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود آن روز اوّل ماه محسوب مى شود،
و ثبوت اوّل ماه به طوق داشتن ماه محلّ اشكال است.
ـ اگر اوّل ماه
رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود كه شب پیش
اوّل ماه بوده، باید روزه آن روز را قضا نماید.
ـ اگر در شهرى اوّل
ماه ثابت شود، در شهرهاى دیگر ـ چه دور باشند چه نزدیك، چه در افق متّحد
باشند یا نه ـ در صورتى كه در شب مشترك باشند ثابت مى شود.
ـ اوّل ماه به تلگراف ثابت نمى شود، مگر انسان بداند كه تلگراف بر اساس حجّت شرعیه بوده است.
ـ روزى را كه انسان نمى داند آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال، باید روزه
بگیرد، ولى اگر پیش از مغرب بفهمد كه اوّل شوّال است باید افطار كند.
ـ اگر زندانى راهى براى ثبوت ماه رمضان نداشته باشد، باید به گمان از هر
طریقى كه میسّر است عمل نماید، و اگر آن هم ممكن نباشد هر ماهى را كه
احتمال مى دهد ماه رمضان است روزه بگیرد صحیح است، ولى باید بعد از گذشتن
یازده ماه از ماهى كه روزه گرفته، دوباره یك ماه روزه بگیرد، و اگر بعد از
آن روشن شود كه آنچه را كه گمان كرده یا اختیار كرده ماه رمضان نبوده،
چنانچه معلوم شود ماه رمضان قبل از آن ماه بوده، كفایت مى كند، و اگر معلوم
شود بعد از آن بوده باید قضا نماید.
نظرحضرت آیت الله شبیری زنجانی درباره اثبات رؤيت هلال و ثابت شدن اول ماه
اول ماه به چهار چيز ثابت مىشود:
اول: آن كه خود انسان ماه را ببيند يا از جهتى براى انسان يقين حاصل شود.
دوم:
آن كه از جهتى براى انسان يا نوع مردم اطمينان حاصل شود؛ مثلًا عدهاى
بگويند ماه را ديدهايم، ولى اگر براى شخص انسان برخلاف متعارف اطمينان
حاصل شود، به گونهاى كه براى نوع مردم در آن شرايط، اطمينان حاصل نمىشود،
نمىتواند به اطمينان خود اعتماد كند.
سوم: دو مرد عادل بگويند كه
در شب، ماه را ديدهايم، و به جهتى، اطمينان نوعى به اشتباه آنها نباشد؛
بنابراين اگر هوا صاف باشد و جماعت زيادى استهلال كرده باشند ولى تنها دو
نفر گواهى به رؤيت هلال دهند اعتبارى به شهادت آنها نيست.
چهارم: سى
روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مىشود، و
سى روز از اول ماه رمضان بگذرد كه به واسطه آن اول ماه شوال ثابت مىشود.
ثبوت ماه با حكم حاكم، محل اشكال است؛ بلى اگر موجب اطمينان شود (به تفصيلى كه در مسأله قبل گذشت) كافى است.
-
اول ماه با پيشگويى منجّمين ثابت نمىشود ولى اگر از گفته آنان يقين يا
اطمينان براى خود انسان يا نوع مردم حاصل شود بايد به آن عمل نمايد، البته
اگر اطمينان شخصى بر خلاف اطمينان متعارف مردم باشد معتبر نيست.
بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمىشود كه شب پيش، اول ماه بوده
است؛ بلى اگر ماه پيش از ظهر ديده شود آن روز، اول ماه محسوب مىشود، و اگر
ماه، طوق داشته باشد علامت اين است كه آن شب، شبدوم ماه است، بنابراين
اگر احتمال دهيم كه ماه در شب يا روز قبل قابل رؤيت بوده و به جهتى مثلًا
ابرى بودن هوا، ديده نشده، و در شب بعد ماه طوق داشته باشد آن شب، شب دوم
به حساب مىآيد، ولى اگر يقين داشته باشيم كه در شب و روز قبل چنانچه هوا
صاف هم مىبود امكان رؤيت ماه نبوده، طوق داشتن ماه در شب بعد، كفايت
نمىكند.
اگر اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه بعد ثابت شود كه شب پيش، اول ماه بود، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد، مگر آن كه
دو شهر به هم نزديك باشند، يا انسان بداند كه افق آنها يكى است، يا بداند
كه اگر در شهر اول ماه ديده شود، در شهر دوم هم ماه ديده مىشود.
- اول ماه به تلگراف ثابت نمىشود، مگر انسان بداند كه تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل يا از راه ديگرى بوده كه شرعاً معتبر است.
-
روزى را كه انسان نمىداند آخر ماه رمضان است يا اول شوال بايد روزه
بگيرد، ولى اگر در اثناء روز بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند.
-
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد و اگر
آن هم ممكن نباشد هر ماهى را كه احتمال مىدهد ماه رمضان است روزه بگيرد،
صحيح است، ولى بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه گرفته دوباره
يك ماه روزه بگيرد.
نظر حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی درباره اثبات رؤيت هلال و راه اثبات اول ماه
. اول ماه به پنج چيز ثابت ميشود:
اول ـ آن كه خود انسان ماه را ببيند.
دوم
ـ آن كه عدهاي كه از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا ميشود، بگويند ماه
را ديدهايم، و هم چنين است هر چيزي كه به واسطه آن يقين پيدا شود.
سوم
ـ آن كه دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديدهايم به شرط اين كه صفت
ماه را برخلاف يكديگر نگويند و قول آنها قابل تصديق باشد، پس اگر برخلاف هم
صفت ماه را بگويند يا هوا ابر باشد و يا اگر آسمان صاف باشد هيچ كس غير از
دو نفر نبيند كفايت نميكند.
چهارم ـ آن كه سي روز از اول ماه
شعبان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت ميشود، و سي روز از اول
رمضان بگذرد كه به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت ميشود.
پنجم ـ آن كه حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است.
اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است، كسي هم كه تقليد او را نميكند،
بايد به حكم او عمل نمايد. ولي كسي كه ميداند حاكم شرع اشتباه كرده
نميتواند به حكم او عمل نمايد.
اول ماه با پيشگويي منجمين ثابت نميشود ولي اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا كند، بايد به آن عمل نمايد.
بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نميشود كه شب پيش شب اول ماه بوده است.
اگر اول ماه رمضان براي كسي ثابت نشود و روزه نگيرد، چنان چه دو مرد عادل
بگويند: شب پيش، ماه را ديديم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
بعيد نيست كفايت رؤيت ماه در هر محلي براي ساير نقاط.
اول ماه به « تلگرام » ثابت نميشود، مگر اين كه انسان بداند كه اگر « تلگرام » از روي حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
روزي را كه انسان نميداند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد ولي اگر پيش از مغرب بفهمد كه اول شوال است بايد افطار كند.
اگر زنداني نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد. و اگر
آن هم ممكن نباشد، هر ماهي را كه روزه بگيرد صحيح است ولي بايد بعد از
گذشتن يازده ماه از ماهي كه روزه گرفته، دوباره يك ماه روزه بگيرد.
نظر حضرت آیت الله العظمی فیاض درباره اثبات رؤيت هلال و راه اثبات اول ماه
اول ماه از پنج راه ثابت مىشود:
اول: آنكه خود انسان ماه را با چشم غير مسلح ببيند يا به تواتر ثابت شود.
دوم:
عده زيادى كه از گفته آنان يقين يا اطمينان حاصل شود، بگويند ماه را
ديدهاند البته با درنظرگرفتن صفات شهود وحالات آنان از جهت راستگويى
ودروغگويى واشتباه وعدم آن وشرايط جوّى ووسايل علمى جديد ومحاسبات نجومى
اگرچه اينها در اثبات رؤيت ماه كافى نيست، ولى اگرموافق با ادعاى شهود
باشد، مىتواند شكهاى باطنى را از بين ببرد وتأكيد بيشترى در اطمينان
انسانبوجود آورد، كما اينكه اگر وسايل جديد ومحاسبات نجومى مخالف ادعاى
شهود باشند سبب سلب اطمينان گرديده وايجاد شك مىكنند.
سوم: اگر سى
روز از اول ماه شعبان بگذرد، اول ماه رمضان ثابت مىشود، چون ماه قمرى
بيشتراز سى روز نيست، و اگر سى روز از اول ماه رمضان بگذرد، اول ماه شوال
ثابت مىگردد.
چهارم: بيّنه كه دو مرد عادل شهادت بدهند در شب، ماه
را ديدهاند بشرط آنكه قراينى نباشد كه بهدروغ يا خطاى آنان پى برده شود،
مثلاً چنانچه دو مرد عادل در ميان عده زيادى كه همه مىتوانند درصورت وجود
هلال آن را ببينند ادعاى رؤيت كنند، در حالى كه بقيه مردم با قدرت بينايى
مشابهنتوانسته رؤيت نمايند و يا شهادت آن دو از جهت جا و وضع طبيعى و حجم و
مقدار نور ماه باهم اختلاف داشته باشد در اين دو صورت اطمينان از گفته
آنان سلب مىشود.
پنجم: بنابراظهر حاكم شرع جامع الشرايط حكم كند كه
اول ماه است، در اينصورت هيچكسحق مخالفت ندارد اگرچه مقلد او نباشد، مگر
آنكه بدانند كه حاكم، جامع الشرايط نيست يا در حكم اشتباه نموده است، و
اگر مكلف بداند كه دو شاهد، عادل نيستند ولى حاكم به عدالت آنان
مطمئنباشد، واجب است كه از حاكم متابعت نمايد تا زمانى كه نداند ماه داخل
نشده است.
اول ماه به شهادت زنان ثابت نمىشود و همچنين به شهادت
يك مرد عادل به اضافهقسم او، يا به پيشگويى منجمين و يا به شهادت دو مرد
عادل كه به رؤيت ماه شهادت نداده باشند، ثابتنمىشود. اگر وسايل جديد علمى
تأييد كنند كه شب اوّل ماه است و در صورتى كه ابر نباشد با چشممعمولى
قابل رؤيت باشد و انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا كند، اول ماه
ثابت مىشود.
طوق داشتن ماه يا بزرگى حجم وزيادى نور يا ظهور آن به
مدت يك ساعت وغروب آن بعد ازشفق، علامت نمىشود كه شب دوم ماه است اگرچه
علامت است كه ماه مدت طولانى مثلاً بيستوچهار ساعت يا كمتر يا بيشتر متولد
شده است، ولى اگر پيش از ظهر روز سىام، ماه ديده شود آن روز، اول ماه
حساب مىشود، ولى اگر بعد از ظهر ديده شود، علامت آن است كه فردا اول ماه
است. اگرماه در شهرى ديده شود، براى شهرهايى كه در افق يكسان هستند ثابت
مىشود، بلكه در تمام شهرها اگرچه در افق يكسان نباشند ثابت مىشود.
اگر در افق مانعى مانند ابر وغبار باشد كه نتوانند ماه را ببينند واين
حالت تا چند ماه ادامه پيدا كند، بايد هر ماه را سى روز در نظر بگيرند مگر
آنكه بدانند ناقص است، پس اگر سى روزبگذرد، بايد براى ماه رمضان روزه
بگيرند و بعد از سپرى شدن سى روز از ماه رمضان، اوّل شوّال ثابت مىشود.
اگر
اسير يا زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد و
الا بايد احتياط كند چنانچه موجب عسر و حرج نشود، و گرنه مىتواند به
اندازهاى كه عسر و حرج دفع شود احتياط را ترك نمايد.
استفتاء:
هیچگاه
اول ماه در شهر کابل به خاطر آلودگی هوا قابل رؤیت نیست. همه ساله در اول و
آخر ماه رمضان بین پیروان مذاهب تشیع وتسنن اختلاف به وجود می آید. دیوان
عالی کشور با رویکرد فقه حنفی همیشه از عربستان پیروی می کند وبرخی از ائمه
مساجد شیعه از ایران متابعت می کنند. سئوال اینجاست که ما کارمندان دولت
آیا در روزی که دولت افغانستان عید اعلام میکند وعلماء شیعه روزه اعلام
میکنند، تکیلف ما چیست؟ درحالی که ما به خاطر حفظ مظاهر وحدت ملی در برنامه
عید دولت باید شرکت کنیم.
جواب:شما اگر اطمینان پیدا کردید به ثبوت هلال شوال وظیفه تان افطار است واگر نه باید روزه را بگیرید ویا سفر نمائید.
نظر حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی درباره اثبات رؤيت هلال و راه ثابت شدن اوّل ماه
اوّل ماه به پنج چيز ثابت مى شود:
اوّل: آن كه خود انسان ماه را ببيند.
دوم:
عدّه اى كه از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا مى شود، بگويند: «ماه را
ديده ايم» و همچنين است هر طريقى كه به واسطه آن يقين يا اطمينان به اوّل
ماه پيدا شود.
سوم: دو مرد عادل بگويند: «در شب ماه را ديده ايم»
ولى اگر صفت ماه را برخلاف يكديگر بگويند يا شهادت آنان خلاف واقع باشد،
مثل اين كه بگويند: «داخل دايره ماه طرف افق بوده»، اوّل ماه ثابت نمى شود;
امّا اگر در تشخيص بعضى از خصوصيّات اختلاف داشته باشند، مثل آن كه يكى
بگويد: «ماه بلند بود» و ديگرى بگويد: «بلندنبود»، با گفته آنان اوّل ماه
ثابت مى شود.
چهارم: سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد كه به واسطه
آن، اوّل ماه رمضان ثابت مى شود و سى روز از اوّل رمضان بگذرد كه به واسطه
آن، اوّل ماه شوّال ثابت مى شود.
پنجم: حاكم شرع حكم كند كه اوّل ماه است.
اگر حاكم شرع حكم كند كه اوّل ماه است، كسى كه از او تقليد نمى كند نيز،
بايد به حكم او عمل نمايد; ولى كسى كه مى داند حاكم شرع اشتباه كرده، نمى
تواند به حكم او عمل نمايد.
اوّل ماه با پيشگويى منجّمين ثابت نمى شود، ولى اگر انسان از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا كند، بايد به آن عمل نمايد.
بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمى شود كه شب پيش از آن، شب اوّل ماه بوده است.
اگر اوّل ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل
بگويند: «شب پيش ماه را ديده ايم»، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر فايده ندارد، مگر آن
كه آن دو شهر به هم نزديك باشند يا انسان بداند كه افق آنها يكى است.
اوّل ماه با تلگراف و مانند آن ثابت نمى شود مگر آن كه دو شهرى كه از يكى
به ديگرى تلگراف كرده اند، نزديك يا هم افق باشند و انسان بداند تلگراف،
خبرى بر اساس حجّت شرعيّه; مانند حكم حاكم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده
است.
انسان بايد روزى را كه نمى داند آخر رمضان يا اوّل شوّال است،
روزه بگيرد، ولى اگر پيش از مغرب بفهمد كه اوّل شوّال است، بايد افطار كند.
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان خود عمل نمايد و
اگر آن نيز ممكن نباشد، هر ماهى را كه روزه بگيرد صحيح است; و بنابر احتياط
واجب بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه گرفته، دوباره يك ماه
روزه بگيرد، ولى اگر بعد به اوّل ماه گمان پيدا كرد، بايد به آن عمل نمايد.
نظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی درباره اثبات رؤيت هلال وراه ثابت شدن اوّل ماه
اوّل ماه از پنج طريق ثابت مى شود:
1ـ ديدن ماه با چشم، امّا ديدن با دوربين و وسايل ديگرى از اين قبيل كافى نيست.
2ـ شهادت عدّه اى كه از گفته آنها يقين پيدا شود (هر چند عادل نباشند، همچنين هر چيزى كه مايه يقين گردد).
3ـ
شهادت دو مرد عادل، ولى اگر اين دو شاهد صفت ماه را بر خلاف يكديگر
بگويند، يا نشانه هايى بدهند كه دليل بر اشتباه آنهاست به گفته آنها اوّل
ماه ثابت نمى شود.
4ـ گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه شعبان كه اوّل
ماه رمضان با آن ثابت مى شود، يا گذشتن سى روز تمام از اوّل ماه رمضان كه
اوّل ماه شوال ثابت مى شود (البتّه اين در صورتى است كه اوّل ماه قبل مطابق
همين طريق ثابت شده باشد).
5ـ حكم حاكم شرع، به اين صورت كه براى
مجتهد عادلى اوّل ماه ثابت شود و سپس حكم كند كه آن روز اوّل ماه است، در
اين صورت پيروى از او بر همه لازم است، مگر كسى كه يقين به اشتباه او دارد.
ـ
اوّل ماه به وسيله تقويمها و محاسبات منجّمين ثابت نمى شود، هرچند آنها
اهل اطّلاع و دقّت باشند، مگر اين كه از گفته آنها يقين حاصل گردد، همچنين
بلند بودن ماه و دير غروب كردن آن دليل بر اين نمى شود كه شب قبل شب اوّل
ماه بوده است.
اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود براى شهرهاى ديگر كه
با آن نزديك است كافى است و همچنين شهرهاى دور دستى كه افق آنها باهم متّحد
است، همچنين اگر در بلاد شرقى ماه ديده شود براى كسانى كه در بلاد غربى
نسبت به آنها باشند كافى است (مثل اين كه اوّل ماه در مشهد ثابت شود
مسلّماً براى كسانى كه در تهران هستند كافى است ولى عكس آن كفايت نمى كند).
اگر اوّل ماه رمضان ثابت نشود روزه واجب نيست، ولى اگر بعداً ثابت شود كه
آن روزى را كه روزه نگرفته اوّل ماه بوده بايد آن را قضا كند.
روزى
را كه انسان شك دارد آخر رمضان است يا اوّل شوّال بايد روزه بگيرد، امّا
اگر در اثناء روز ثابت شود كه اوّل شوّال است بايد افطار كند هر چند نزديك
مغرب باشد.
هرگاه شخص زندانى نتواند به ماه رمضان يقين پيدا كند
بايد به گمان خود عمل نمايد و آن ماه را كه بيشتر احتمال مى دهد كه ماه
رمضان است روزه بگيرد و اگر گمان براى او حاصل نشود هر ماهى را كه روزه
بگيرد صحيح است، ولى احتياط واجب آن است كه اگر زندان او ادامه يابد در سال
آينده نيز همان ماه را روزه بگيرد.
نظرحضرت آیت الله العظمی نوری همدانی درباره اثبات رؤيت هلال و راه ثابت شدن اول ماه
اول ماه به پنج چيز ثابت مي شود:
وری همدانی
اول: آنکه خود انسان ماه را ببيند.
دوم: عده اي که از گفته آنان يقين پيدا مي شود، بگويند ماه را ديده ايم. و همچنين است هر چيزي که به واسطه آن يقين پيدا شود.
سوم:
دو مرد عادل بگويند که در شب ماه را ديده ايم، ولي اگر صفت ماه را برخلاف
يکديگر بگويند و يا آسمان صاف باشد و جمعيت زيادي با دقت تمام براي ديدن
ماه اجتماع کنند و نبينند در اين صورت که احتمال عقلاني براي اشتباه آن دو
نفر هست بگويند، اول ماه ثابت نمي شود. اما اگر در تشخيص بعض خصوصيات
اختلاف داشته باشند مثل آنکه يکي بگويدماه بلند بود و ديگري بگويد نبود به
گفته آنان اول ماه ثابت مي شود.
چهارم: سي روز از اول ماه شعبان
بگذرد که به واسطه آن، اول ماه رمضان ثابت مي شود و سي روز از اول رمضان
بگذرد که به واسطه آن، اول ماه شوال ثابت مي شود.
پنجم: حاکم شرع حکم کند که اول ماه است.
اگر حاکم شرع حکم کند که اول ماه است، کسي هم تقليد او را نمي کند، بايد
به حکم او عمل نمايد. ولي کسي که مي داند حاکم شرع اشتباه کرده، نمي تواند
به حکم او عمل نمايد.
اول ماه با پيشگوئي منجمين ثابت نمي شود. ولي اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا کند، بايد به آن عمل نمايد.
بلند بودن ماه يا دير غروب کردن آن، دليل نمي شود که شب پيش شب اول ماه بوده است.
اگر اول ماه رمضان براي کسي ثابت نشود و روزه نگيرد، چنانچه دو مرد عادل
بگويند که شب پيش ماه را ديده ايم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
اگر در شهري اول ماه ثابت شود، در شهرهاي ديگر چه دور باشند چه نزديک در
افق متحد باشند يا نه همين قدر که در شب بودن آن شب متل مکه و کراچي يا
لندن و کابل نه مثل تهران و واشنگتن اشتراک داشته باشند ثابت مي شود.
اول ماه به تلگراف ثابت نمي شود، مگر انسان بداند که تلگراف از روي حکم حاکم شرع يا شهادت دو مرد عادل بوده است.
روزي را که انسان نمي آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد. ولي اگر پيش از مغرب بفهمد که اول شوال است بايد افطارکند.
اگر
زنداني نتواند به ماه رمضان يقين کند، بايد به گمان عمل نمايد. و اگر آن
هم ممکن نباشد، هر ماهي را که روزه بگيرد صحيح است، و بنابر احتياط واجب
بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهي که روزه گرفته، دوباره يک ماه روزه
بگيرد ولي اگر بعد گمان پيدا کرد بايد به آن عمل نمايد.
نظرحضرت آیت الله العظمی سبحانی درباره اثبات رؤيت هلال وراه ثابت شدن اول ماه
اول ماه به پنج چيز ثابت مى شود:
اول: آن كه خود انسان ماه را ببيند.
دوم:
عده اى كه از گفته آنان يقين يا اطمينان پيدا مى شود، بگويند ماه را ديده
ايم. و همچنين است هر چيزى كه به واسطه آن يقين يا اطمينان پيدا شود.
سوم:
دو مرد عادل بگويند كه در شب ماه را ديده ايم و در خصوصيات ماه اختلاف
نداشه باشند، اما اگر در تشخيص بعضى خصوصيات اختلاف داشته باشند مثل آنكه
يكى بگويد ماه بلند بود و ديگرى بگويد نبود، به گفته آنان اوّل ماه ثابت مى
شود.
چهارم: سى روز از اول ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن، اول
ماه رمضان ثابت مى شود و سى روز از اول رمضان بگذرد كه به واسطه آن، اول
ماه شوّال ثابت مى شود.
پنجم: حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است.
هرگاه هوا ابرى باشد، و يا صاف باشد و ديگران نيز به ديدن ماه اقدام كنند
ولى هيچ كس جز اين دو نفر مدعى رؤيت نباشند در اين دو صورت به قول دو عادل
نيز ماه ثابت نمى شود و بعيد نيست كه اشتباه باصره بوده است.
اگر حاكم شرع حكم كند كه اول ماه است، كسى هم كه از او تقليد نمى كند،
بايد به حكم او عمل نمايد. ولى كسى كه مى داند حاكم شرع اشتباه كرده، نمى
تواند به حكم او عمل نمايد.
اول ماه با محاسبات نجومى
ثابت نمى شود. ولى اگر انسان از گفته آنان يقين پيدا كند، بايد به آن عمل
نمايد و اگر با محاسبات علمى امكان رؤيت هلال را نفى كنند ثبوت هلال با
شهادت دو نفر عادل مشكل مى باشد. و احاديث مربوط به عدم حجيت قول منجم و...
مربوط به محاسبات ظنى آن روز بوده و ارتباطى به محاسبات علمى امروز ندارد.
بلند بودن ماه يا دير غروب كردن آن، دليل نمى شود كه شب پيش، شب اول ماه بوده است.
اگر
اول ماه رمضان براى كسى ثابت نشود و روزه نگيرد. چنانچه دو مرد عادل
بگويند كه شب پيش ماه را ديده ايم، بايد روزه آن روز را قضا نمايد.
اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر ديگر كه به آن نزديك است
كفايت مى كند و همچنين شهرهاى دور دستى كه افق آنها با هم متحد است و
همچنين اگر ماه در بلاد شرقى مانند مشهد ـ ديده شود براى كسانى كه در بلاد
غربى هستند، كفايت مى كند. ولى رؤيت در بلاد غربى براى كسانى كه در قسمت
شرقى آن هستند كفايت نمى كند، مگر آن دو شهر با هم نزديك باشند، يا انسان
بداند كه افق آنهايكى است.
روزى را كه انسان نمى داند آخر رمضان است يا اول شوال، بايد روزه بگيرد ولى اگر پيش از مغرب بفهمد كه اول شوال است، بايد افطار كند.
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان يقين كند، بايد به گمان عمل نمايد. و اگر
آن هم ممكن نباشد، هر ماهى را كه روزه بگيرد صحيح است، و اگر زندان او
ادامه يافت بنابر احتياط واجب بايد بعد از گذشتن يازده ماه از ماهى كه روزه
گرفت، دوباره يك ماه روزه بگيرد ولى اگر بعد گمان پيدا كرد بايد به آن عمل
نمايد.
منبع:شفقنا
211001