محمدمهدى عبدالهى رباعیاتى نذر مدافعان حرم به ویژه مدافعان حرم تیپ فاطمیون سروده است.
عقیق: شاعر و مداح اهل بیت، محمدمهدى عبدالهى رباعیاتى نذر مدافعان حرم به ویژه مدافعان حرم تیپ فاطمیون و سردار شهید علیرضا توسلى (ابوحامد)، فرمانده تیپ فاطمیون سروده است که در ادامه می‌آید:
در بزم یقین، چه باصفا آوردند
در محضر پاک کبریا آوردند
تابوت «مدافع حرم» را بر دوش
از «شام بلا» به «کربلا» آوردند
**
مانند کبوترى رها باید شد
از پیله ى تن دگر جدا باید شد
مانند «مدافعان عاشق»، یک روز
در «جبهه‌ى عاشقى» فنا باید شد
**
بى تاب در این فصل شقایق هستیم
با قصه عاشقى موافق هستیم
در شام و حلب ،چه کربلایی برپاست!
هم داغ «مدافعان عاشق» هستیم
**
با خون گلوى خود وضو مى‌گیریم
در کنج خرابه، آبرو مى‌گیریم
عمری‌ست «مدافعان زینب(س)» هستیم
در خیمه عشق، رنگ و بو مى‌گیریم
**
آیینه پاک حق مرام آمده است
زیبنده ترین ماه تمام آمده است
یک شاخه گل از باغ گل «فاطمیون»
گمنام ترین صاحبِ نام آمده است
**
وقتى که زمین دستخوش پاییز است
از ناله عاشقان، زمان لبریز است
در فصل وداع «فاطمیون»، افسوس
این عرض ارادت دلم ناچیز است
**
شور ازلى یا که جنون، نامش چیست؟
این چشم پر از نم نمِ خون، نامش چیست؟
یعنى که «مدافع حرم» حساس است
اینجا علم «فاطمیون»، نامش چیست؟
**
بیهوده چرا چشم بر آن دیوارید؟
دست از دل بى قرار من بردارید
من لاله ى سرخ «فاطمیون» هستم
تابوت مرا به آسمان بسپارید
**
آن دم که نفس کشیدم از هجرانت
شرمنده شدم از تو و از ایمانت
آه اى گل سرخ خیمه‌ى فاطمیون!
دیباچه دشت خون شده چشمانت
**
در دشت شقایقى که قربانگاه است
از هر نفس لاله، زمان آگاه است
در معرکه‌ى عاشقى «فاطمیون»
لبخند رضایت رسول الله است
**
در بزم فلک، دوباره اختر داریم
پیوند شقایق و صنوبر داریم
در شام و حلب، همنفس «فاطمیون»
خون نامه‌ى لاله‌هاى پرپر داریم
منبع:فارس
در بزم یقین، چه باصفا آوردند
در محضر پاک کبریا آوردند
تابوت «مدافع حرم» را بر دوش
از «شام بلا» به «کربلا» آوردند
**
مانند کبوترى رها باید شد
از پیله ى تن دگر جدا باید شد
مانند «مدافعان عاشق»، یک روز
در «جبهه‌ى عاشقى» فنا باید شد
**
بى تاب در این فصل شقایق هستیم
با قصه عاشقى موافق هستیم
در شام و حلب ،چه کربلایی برپاست!
هم داغ «مدافعان عاشق» هستیم
**
با خون گلوى خود وضو مى‌گیریم
در کنج خرابه، آبرو مى‌گیریم
عمری‌ست «مدافعان زینب(س)» هستیم
در خیمه عشق، رنگ و بو مى‌گیریم
**
آیینه پاک حق مرام آمده است
زیبنده ترین ماه تمام آمده است
یک شاخه گل از باغ گل «فاطمیون»
گمنام ترین صاحبِ نام آمده است
**
وقتى که زمین دستخوش پاییز است
از ناله عاشقان، زمان لبریز است
در فصل وداع «فاطمیون»، افسوس
این عرض ارادت دلم ناچیز است
**
شور ازلى یا که جنون، نامش چیست؟
این چشم پر از نم نمِ خون، نامش چیست؟
یعنى که «مدافع حرم» حساس است
اینجا علم «فاطمیون»، نامش چیست؟
**
بیهوده چرا چشم بر آن دیوارید؟
دست از دل بى قرار من بردارید
من لاله ى سرخ «فاطمیون» هستم
تابوت مرا به آسمان بسپارید
**
آن دم که نفس کشیدم از هجرانت
شرمنده شدم از تو و از ایمانت
آه اى گل سرخ خیمه‌ى فاطمیون!
دیباچه دشت خون شده چشمانت
**
در دشت شقایقى که قربانگاه است
از هر نفس لاله، زمان آگاه است
در معرکه‌ى عاشقى «فاطمیون»
لبخند رضایت رسول الله است
**
در بزم فلک، دوباره اختر داریم
پیوند شقایق و صنوبر داریم
در شام و حلب، همنفس «فاطمیون»
خون نامه‌ى لاله‌هاى پرپر داریم
منبع:فارس
