۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۹ : ۰۹
یکی هم موت است. میمیرد. پرسید میمیرد یعنی چه میشود؟ گفت یعنی کم کم
بابا میشناسد، خدا میشناسد، آهسته آهسته مبدأ اصلی را میشناسد و ول
میکند و از دنیا خداحافظی میکند. البته این جسم هم مناسب آنجا نبود. جسمی
که شهوت دارد و خواهش دارد نمیتواند در قرب خدا باشد. دائم وضو گرفت باطل
شد، باز وضو گرفت، باز باطل شد. آخرش گفت این چه وضویی است که هر روز باطل
میشود. من باید وضویی بگیریم که هیچ وقت باطل نشود. قصد همه شما این است
که وضویی بگیرید که دیگر باطل نشود. روزهای بگیرید که افطارش خدا باشد.
پیش خدا باشد، معرفت و محبّت به خدا.
یکی روز تولد است یکی روز
مردن. یکی هم روز ملاقات با خداست. الان ما بین تولد و مردن هستیم. از یک
طرف در حال تولدیم، از طرف دیگر به ما میگویند بمیر. از یک طرف در حال راه
افتادنیم از طرف دیگر به ما میگویند یواش. اینجا نرو آنجا نرو!
یَومَ یَفِرُّ المَرءُ مِن أَخیهِ وَ اُمِّهِ و أَبیهِ (سوره عبس آیه 34)
این روز قیامت است. روزی که انسان معرفت پیدا میکند. روزی که خدا را یاد
میکنید. آن روز قیامت است. الان هم اگر خدا را یاد کنید قیامت میشود.
فوقش یکی دو دقیقه هستید بعد بیرون میروید. انشاء الله دائماً آنجا باشید.
آنجا صاحب معرفت هستید.
به دنیا آمدید متولد شدید بعد هم موت
حاصل شد. نماز خواندید روزه گرفتید همهاش موت است. آیا انتظار فرج موت
نیست؟ اَلانِتِظار اَشَدُّ مِنَ المَوتِ. شما اگر یک مسافر داشته باشدی از
سفر نیامده باشد انتظار شما مثل مردن است. اگر پدری اولادش نیامده باشد،
پسری پدرش نیامده باشد، خانوادهای عزیزشان نیامده باشد، همین جور؛
مردهاند. بلکه اَلانتظارُ اَشدُّ مِنَ المَوتِ. حجّت خدا نیامده است. آیا
این موت نیست؟ از آن طرف آمدهام به دنیا تولد یافتهام. از این طرف هم در
حلا موت هستم. آیا تولد با موت همراه نیست؟ از آن طرف آمدهام، از این طرف
هم دارم میمیرم. اصلاً تولد با موت همراه است. البته تولد مقدم است. اول
متولد شدیم بعد موت آمد سراغمان. آخرش چه؟ آخرش اُبعَثُ حَیّاً (سوره مریم
آیه 33)، یعنی در خط پیغمبران قرار میگیرد و با آنان قاطی میشود. میرود
نزد خدای خودش. از همانجایی که جدا شده بود بر میگردد همانجا. بازگشت به
همان جا که بودیم.
پی نوشت:
کتاب طوبای محبّت جلد دوم– ص 155
مجالس حاج محمّد اسماعیل دولابی