کد خبر : ۴۸۹۴۲
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۰
شب شهادت حضرت زهرا(س) با مداحی حاج میثم مطیعی در هیئت میثاق با شهدا

حجت الاسلام میرباقری: امنیت فقط در سایه ولایت به دست می آید +گزارش تصویری و صوت

حضرت علی (علیه اسلام) که حاضر نشد یک پوسته‌ی جوی از دهان مورچه‌ای بگیرد چگونه ممکن است کسی در کنار او احساس امنیت نکند.

گزارش تصویری

صوت


عقیق: مراسم عزاداری شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) با حضور جمعی از محبین اهل بیت(ع) ، اساتید و دانشجویان در هیئت میثاق با شهدای مسجد دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.

به گزارش عقیق در این مراسم حجت الاسلام سید محمد مهدی میرباقری سخنرانی کرد و حاج میثم مطیعی به مداحی و نوحه خوانی پرداخت.

در ادامه بخش هایی از سخنان حجت الاسلام میرباقری را بخوانید:

در خطبه‌ی قاصعه آمده است که به هر اندازه که انسان از خداوند روی برگرداند و تکیه‌گاهی غیر از او انتخاب کنند، خداوند هم خوف و نگرانی به شما عارض می‌کند. حضرت علی در آن می‌فرمایند که مواظب باشید که شیطان شما را به بیماری بی‌درد دچار نکند و آن استکبار است.

در زیارت غدیریه و همچنین در نهج‌البلاغه آمده است که حضرت علی )علیه‌السلام) می‌فرمایند: لاَ يَزِيدُنِي:  كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي ، عِزَّةً .وَلاَ تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي ، وَحْشَةً. همه مردم دور من جمع شوند به عزت من افزوده نمی‌شود.

چرا یک موجودی تا این حد عزیز می‌شود که این همه تحوّل در او ذره‌ای تغییر ایجاد نمی‌کند. تا این حد عزیز است که دشمن از او می‌گریزد. ابن زیاد وقتی در مقابل خطر قرار می‌گیرد لباس زنانه می‌پوشد و فرار می‌کند! این مؤمن است که نه احساس ذلت می‌کند و نه عزت مستقل از خدا. ما بخواهیم یا نخواهیم در مقابل خداوند ذلیل هستیم و سراسر وجود ما تحت اراده‌ی او است و خیلی از تحولات به ما ربطی ندارد مانند گذر عمر.

وَلِلَّهِ العِزَّةُ وَلِرَسولِهِ وَلِلمُؤمِنينَ وَلٰكِنَّ المُنافِقينَ لا يَعلَمونَ (منافقون، 8)

خدای متعال یک تقسیم عادلانه انجام داده است این که کسی که در وجود او شک کند غصه‌های فراوان را دچار می‌شود و کسی را هم که احساس ذلت در مقابل خدا کرد در امن و امان است. اگر کسی در مقابل خداوند احساس ذلت نکرد باید در مقابل همه‌ی مخلوقات احساس ذلت کند و هیچ راه فراری ندارد. وقتی به کوه‌های استوار باد و طوفان می‌وزد فقط کاری که می‌کند آن‌ها را تمیز تر می‌کنند و گرد و غبار را از آن‌ها می‌روبند. و آن گرد و غباری است که شیطان برای مؤمنین درست می‌کند و با مقابله‌ای که مؤمن در مقابل انجام می‌دهد سرمایه‌ی زهد  و تقوای آن‌ها ظاهر می‌شود

إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون (اعراف، 201)

اگر وادی توحید وادی ایمن است و وادی شرک وادی خوف است (حتی شرک خفی)، تعلق و توجه به غیر به هراندازه باشد در انسان حالات ناپسند ایجاد می‌کند. وادی توحید وادی ولایت اولیای الهی و نبی مکرم اسلام و اهل‌بیت است. صراط مستقیم وادی ایمن است. خروج از صراط مستقیم وادی دغدغه‌ی خاطر و ناامنی است. بنابراین در دنیای که هستی و معبر ما به این دنیا افتاده است هر دو امکان برای ما وجود دارد. نتیجه‌ی آن هم مشخص است.
لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ * اللَّهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فی‌ها خالِدُون (بقره، 256 و 257)

دو وادی شرک و کفر دو وادی حقیقی هم هستند.

چرا اتکا به خداوند در انسان امنیت ایجاد می‌کند؟ چون او محبوب حقیقی است و هیچ عیبی در آن نیست و منزه از هر نقص و عیب است. دائم و باقی و رحیم و رحمان است مشخص است که هر کسی که به دامن او رود به امنیتی می‌رسد.

 پیامبران چنان  مقام خضوع و خشوع محض داشته‌اند. خداوند آن‌ها را مجاری ولایت قرار داده است. نسبت به خداوند هیچ استکباری ندارد.

وَ يَقُولُ الَّذينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ (رعد، 43) کسی که عالم به علم الکتاب است وسیله الله است.

امنیت و عقل

عقل مقامی از مقام‌های نبی اکرم است. خداوند او را در عرش آفرید. و هر فرمانی که به او دارد (اقبال و ادبار) او اطاعت کرد. سپس خداوند 75 صفت کریمه به او داد. لازمه‌ی عبودیت این صفات کریمه است. خوب کسی که این صفات کریمه را داشته باشد احساس امنیت می‌کند

اگر کسی حسود و بخیل باشد انسان در کنار او حتماً احساس ناامنی و اضطراب می‌کند. آخر یک بلایی سر انسان می‌آورد.

شیطان بزرگ‌ترین گناه را که استکبار است مرتکب شد. به او 75 لشکر هم داد تا به سر حد استکبار برسد. کسی که مستکبر علی الله است می‌خواهد همه را نردبان خود قرار دهد و زیر پای خود له کند. اما ولی الهی در قیامت تا ما را به بهشت نفرستد خودش به بهشت نمی‌رود و در این دنیا هم جان خودش را می‌دهد تا ما به امنیت برسیم و به وادی ایمن الهی برسیم.

امام (ره) می‌فرمودند: گرگ‌ها در شب زمستان دور هم می‌خوابند چون اگر یکی چرت بزند مابقی می‌ریزند و او را می‌خورند. معلوم است اگر از صفت رذیله‌ای خبر داشته باشید در کنار او احساس ناامنی می‌کنید. شیطان صاحب همه‌ی صفات رذیله است و کسی که کنار او باشد احساس ناامنی می‌کند. استکبار علی الله مبدأ تمام صفات رذیله است. یکی از آن صفات کافی است که انسان را مضطرب کند. یک حسد داستان هابیل و قابیل را به وجود آورد. ممکن است که انسان اظهار تواضع کند. مانند کسی که کفش کسی را جفت می‌کند ولی در باطن تکبر می‌کند. علت اینکه در کنار ولی خدا این است که اولاً عبد مطلق است و ثانیاً وقتی او عبد شد خداوند همه‌ی صفات کریمه که فرع بر تواضع است را به او می‌دهد. از طرف دیگر کسی که متکبر است خداوند همه‌ی صفات رذیله را به او داده است.

قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى‏ إِخْوَتِكَ فَيَكيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبينٌ (یوسف، 5)

در خطبه 234 آمده است:

فَسَجَدَ الْمَلائِكَةُ كُلُّهُمْ اَجْمَعُونَ،

روح خود در او دميدم براى او سجده كنيد. جز ابليس تمام فرشتگان

اِلاّ اِبْليسَ اعْتَرَضَتْهُ الْحَمِيَّةُ، فَافْتَخَرَ عَلى آدَمَ بِخَلْقِهِ، وَ تَعَصَّبَ

سجده كردند كه كبر و نخوت به او روى آورد، و به آفرينش خويش به آدم فخر كرد، و به خاطر ریشه‌اش

عَلَيْهِ لاِصْلِهِ. فَعَدُوُّ اللّهِ اِمامُ الْمُتَعَصِّبينَ، وَ سَلَفَ الْمُسْتَكْبِرينَ،

كه از آتش بود بر او تعصّب ورزيد. اين دشمن خداوند پيشواى اهل تعصّب، و پيشرو گردنكشان است،

حضرت علی (علیه اسلام) که حاضر نشد یک پوسته‌ی جوی از دهان مورچه‌ای بگیرد چگونه ممکن است کسی در کنار او احساس امنیت نکند.

ارتباط امتحان و رسیدن به وادی ایمن

ما به هر اندازه‌ای که تسلیم خداوند شویم عقل ما هم تسلیم او می‌شود. اگر همه‌ی قوای خود را تسلیم کردیم آنگاه حقیقت ولایت در وجود ما محقق می‌شود. یکی از صفات نبی اکرم و اشعه های نبی اکرم می‌شویم. یعنی خود مؤمن وادی ایمن دیگران می‌شود. چون قوای او تحت ولایت الهی است و ظلم و ستمی نمی‌کند.

کسی که مؤمن باشد چشم و گوش و دهان و ... به نور الهی منور می‌شود. از مسیر نور نبی اکرم عبور می‌کند. اگر جامعه‌ای همه‌ی آدم‌ها حول ولی خدا جمع شوند، همه تسلیم و متولی و عبد ممتحن باشند و همه‌ی صفات کریمه در آن‌ها ایجاد شده باشد آیا اضطرابی بین آن‌ها وجود دارد؟ در روایات داریم که اگر همه‌ی انبیا کنار هم ایستاده باشند هیچ مشکلی در بین آن‌ها ایجاد نمی‌شود. وقتی همه عبد هستند و قوای نورانی در آن‌ها ایجاد شود مانند همه‌ی انبیا که تحت پرچم نبی اکرم باشند همه‌ی صفات آن‌ها کریمه است و هیچ دعوا و اضطرابی باهم ندارند و احساس امنیت مطلق می‌کنند. متناقض نمی‌باشند. اگر کسی بخواهد امن بشود باید با همه‌ی قوا وارد وادی ولایت شود. و این امر با امتحان ممکن است.

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ (انشقاق، 6)

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوفْ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الأَمَوَالِ وَالأنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (بقره، 155)

این ابتلائات است که نردبان سلوک ماست و ما را به ولایت الهی می‌رساند.

اصل ظهور که همه‌ی صفات کریمه تجلی می‌کند. قوای شیطانی در آن دیگر تجلی ندارد. انسان یا ظهور شیطان است و یا ظهور نبی اکرم است . مؤمن کامل تمام صفات نبی را در خود ظاهر کرده است.

وَ مَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لَكِنَّ اللَّهَ رَمَى (انفال، 17)

وَ النَّجْمِ إِذا هَوى‏ * ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‏ * وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏ * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏ (نجم، 1 تا 4)

إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى‏ نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى‏ به ما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتيهِ أَجْراً عَظيماً (فتح، 10)

جامعه هم به همین صورت است. یا جوشش ولایت امیرالمؤمنین است و یا ولایت کفر. عقل و قلب و روح و سر ما همه تحت ولایت یک ولی قرار می‌گیرد.

تحلیلی از تمدن غرب

 آیا رسیدن پیوستن همه‌ی افراد به وادی برای تشکیل یک جامعه‌ی امن کافی است؟ خیر هویت اجتماعی و روابط هم باید تحت ولایت برود. اگر نظام اقتصادی به قول خودشان نظام بازار آزاد باشد یعنی در صحنه‌ی بازار انسان تمام تلاش را بکند تا رقیب را شکست دهد. این روش اسلامی نیست. از طرفی از آب شب مانده هم پرهیز می‌کند ولی در بازار با تمام قوا به جنگ افراد می‌رود. باید همه‌ی شئون حیات انسان به ولایت الهی برسد. از مهم‌ترین آن‌ها ارزش‌ها است و اگر این ارزش‌ها متناسب توحید نباشد و ترازوی جامعه امیرالمؤمنین نباشد ساختن تمدن اسلامی هم ممکن نیست. عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ يَدُورُ حَيْثُمَا دَارَ

آیا کسانی که در تمدن غرب هستند ناجی ما هستند و صلاح ما را می‌خواهند.فَالْيَوْمَ لا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَ لا مِنَ الَّذينَ كَفَرُوا مَأْواكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلاكُمْ وَ بِئْسَ الْمَصيرُ (حدید، 15) اینکه در دین اسلام تا این حد ما را از این دنیا ترسانده‌اند مقصود چه می‌باشد؟ بغض نسبت به این دنیا بغض نسبت به طبیعت که نیست بلکه بغض نسبت به ولایت جور و کفر است. مردم را که به تصمیم‌گیری برای خود در اجماع امت انتخاب کردند و امیرالمؤمنین را کنار گذاشتند این آغاز ولایت کفر است.

مشکل اکنون ما ناشی از ساختارهای مدرن است . در کشورهای خودشان خوب جواب می‌دهد و در کشور ما چون با روابط ما نمی‌خواند و ما با این ساختار درگیر هستیم ولی در کشور خودشان با این ساختارها درگیری ندارند. برای همین هم است که با سود 2 یا 3 درصد در بانک هاشان جواب می‌دهد. باید تمام گرایش‌ها و بینش‌ها و اندیشه‌های جامعه توحیدی باشد نه مادی تا نشانی برای جامعه تحت ولایت باشد. دمکراسی نمی‌تواند در جامعه اسلامی اجرا شود و آن همان ثقیفه است. حتماً الگوی های مدرن ضد امیرالمؤمنین هستند. و در جامعه ناامنی ایجاد می‌کنند.

در دمکراسی غربی اول شورش بر خدا است و بعد هم شورش بر ولی خداست. آن‌هایی که امنیت جهانی و دمکراسی می‌خواهند ایجاد کنند آیا در باطن هم همین هدف را دارند خیر آن‌ها باطن استکبار دارند. توسعه‌یافته و عقب‌افتاده این ادبیات یک ادبیات غلطی است و هر کسی چنین ادبیاتی دارد انسان در کنار او احساس امنیت نمی‌کند

اگر الگوهای کلان و خرد و اقتصادی تحت ولایت الله نباشد این جامعه نمی‌تواند تحت ولایت باشد.

اگر در یک جامعه‌ای آدم‌ها تحت ولایت رفته باشد و ساختارها و روابط جامعه بر اساس ولایت باشد همه دوست دارند که بیش از همه تلاش کنند و کم تر از همه برداشت کنند. تا دیگران به عافیت و رفاه و رشد برسند. اگر جامعه‌ی اسلامی این‌گونه شود و اگر توسعه‌ی جهانی نداشته باشد حتماً تحت فشار دشمن قرار خواهند گرفت. پس جامعه‌ی ایمانی باید دنبال قدرت باشد و باید موازنه‌ی جهانی ایجاد کند تا بتوانند در مقابل جنگ سخت و نرم و تحریم‌ها مقاومت کنند. مقیاس کارکرد ایمان باید مقیاس جامعه‌ی جهانی شود. یعنی جامعه‌ی اسلامی باید بر اساس جامعه‌ی جهانی ساخته شود تا جامعه و روابط ایمانی شوند.


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین