۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۴ : ۰۳
_ امام صادق(ع) فرمود: ترک یک غیبت ثوابش از ده هزار رکعت نماز مستحبی بیشتر است. در روایت آمده است، اگر غیبت کننده توبه کند، و اگر توبه اش مقبول وارد شود، آخرین کسی است که وارد بهشت می شود.
_ احکام کتاب خدا باید پیاده شود، باید مطابقش عمل شود؛ با وجود ذهنی و کتبی و وجود لفظی درست نمی شود. قرائت قرآن باید باشد؛ اما باید مقدمه عمل به قرآن در جامعه باشد.
_ امام علی(ع) می فرماید: اسلام را به پوستین وارانه تن می کنند. تبلیغات دشمن طوری است که اسلام اصیل و اسلام ناب از مسیر خود خارج می شود.
_ باید عمل به کتاب خدا شود، تفقه در دین لازم است؛ باید ببینیم چقدر برای فهم دین خود وقت گذاشته ایم. خدا نکند انسان در کنار این چیزی اضافه کند، بدعت در دین بگذارد؛ این از دین است و برای مردم جا می افتد.
_ نماز و مسجد و رابطه با خدا اگر محکم نباشد در عزاداری می لنگیم. اگر عزاداری ها موجب شود نماز صبح ما قضا شود، فایده ندارد.
_ ابا عبدلله(ع)ُ فدای دین خدا شد.
_ امام صادق(ع) می فرمایند: همانقدر که رفتیی زیر آسمان، رو به قبله وایسادی و سه بار گفتی "صل الله علیک یا ابا عبدالله(ع)"، اسمت را می نویسند؛ فرمود: به اندازه یک قطره آب اگر چشمت توانست گریه کن، برای جدم ابا عبدالله(ع)، اسمت را می نویسند؛ فرمود: گریه نکردی تباکی کن، خودت را به گریه بزن ( مثلا گریه می کنی)، اسمت را می نویسند.
_ مصیبت باید به وقتش خوانده شود، عظمت مصیبت باید حفظ شود مگر در مواقع و زمان های مخصوص.
_ همین قدر که قصد کردی بروی مجلس اباعبدالله(ع) اسمت را می نویسند، می خواستی خرج کنی برای اباعبدالله اما نداشتی، اسمت را می نویسند. اینها مجوز ورود است.
_ علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: روز حسین ما که عاشورا باشد چشم های ما را زخم کرد، اشک های ما جاری شد.
_ امام حسین(ع) فرمود: من کشته ی اشک ها هستم، هیچ مومنی نیست مگر اسم من بیاید و چشش اشک آلود نشود.
تیغ از کمین دو دستِ تنم را گرفت و بُرد
تا گاهواره پَر زدنم را گرفت و بُرد
از پشت نخل های شریعه تبر به دست
گل برگهای یاسمنم را گرفت و بُرد
یک دشت نیزه حُرمتِ سی سال منصبِ
ساقیِ تشنهها شدنم را گرفت و بُرد
یک لشکرِ حسود و هزاران هزار تیر
امیدِ آب داشتنم را گرفت و بُرد
تیری تمامِ آرزویم ریخت رویِ خاک
مشکی که بود در دهنم را گرفت و بُرد
رویی که با سکینه شوم رو به رو نبود
چَشمانِ رو به رو شدنم را گرفت و بُرد
ضربِ عمودِ آهنم انداخت بر زمین
در خاک و خون توانِ تنم را گرفت و بُرد
سویِ خودش کشید مرا هر کسی رسید
با نیزه عضوی از بدنم را گرفت و بُرد
با چکمه تیرهای تنم را شکست و ریخت
آن بیحیا که پیرهنم را گرفت و بُرد
دستی کریم بر سرِ زانو سرم گذاشت
با بوسه بوسه اش مَحَنم را گرفت و بُرد
تا خیمه رویِ شانهی قد کمانیش
داغِ ز شرم سوختنم را گرفت و بُرد
دیدم ز نیزه وقتِ اسیری به کوچه ها
زنجیرِ دستِ سینهزنم را گرفت و بُرد
***********
مجمع زینبیون اهل بیت اهواز
بیت آیت الله موسوی
zeynabiyooneahlebeyt.blogfa.com