۰۹ مهر ۱۴۰۳ ۲۷ (ربیع الاول ۱۴۴۶ - ۴۵ : ۰۸
خواست، همّت گماردن به چيزى است و اراده، تمام كردن آن.
عقیق:حضرت علی بن موسی الرضا(ع) می فرمایند:
۱- هر كس خداوند را به آفريده اش تشبيه كند، مشرك و هر كس چيزى را به خداوند نسبت دهد كه از آن نهى كرده، كافر است.
۲- آن كه كار را از راهش بجويد نمى لغزد و اگر هم بلغزد راه چاره دارد.
۳- آن كه پيمان بشكند، از پيشامد ناگوار ايمن نماند و آن كه سركشى پيشه كند از كيفر زودرس نرهد.
۴- انس (بيش از حدّ) هيبت را مى برد.
۵- گدايى (يا بينوايى) كليد سختى است.
۶- حضرت در تسليت به حسن بن سهل فرمود: تبريك بر پاداشى كه مى آيد، سزاوارتر از تسليت بر مصيبت آمده است.
۷- آن چه از پيشواى جامعه خواسته مى شود، عدل و داد اوست و اين كه هر گاه سخن بگويد، راست گويد و هر گاه داورى كند، عدالت ورزد و هر گاه وعده دهد، وفا كند.
۸- از امام رضا ويژگى زاهد پرسيده شد، فرمود: بى توشه به مقصد مى رسد، آماده مرگ و از زندگى ملول است.
۹- در باره سخن خداى متعال: «پس درگذر، درگذشتنى نيكو» فرمود:يعنى درگذشتن بدون سرزنش كردن.
۱۰- مأمون مى خواست كسى را بكشد، پس به امام رضا عليه السّلام گفت: نظر شما چيست؟ امام فرمود: خداوند در برابر نيكى عفو، جز عزّت نمى افزايد. پس مامون از او درگذشت.
۱۱- مردى مسيحى را كه با سيّده اى زنا كرده بود نزد مأمون آوردند همين كه مامون را ديد مسلمان شد، پس فقيهان نظر دادند: اسلام آن چه را پيشتر كرده بود از ميان برد.
مامون نظر امام رضا عليه السّلام را جويا شد. امام عليه السّلام فرمود: او را بكش كه وى تا آنگاه كه عذاب را نديد اسلام نياورد.
خداوند متعال مى فرمايد: «و چون عذاب ما را ديدند گفتند به خداوند ايمان آورديم.»
۱۲- مصاحبتت با حاكم، با احتياط و با دوست، با فروتنى و با دشمن، با پرهيز و با توده مردم، با خوشرويى باشد.
۱۳- خواست، همّت گماردن به چيزى است و اراده، تمام كردن آن.
۱- هر كس خداوند را به آفريده اش تشبيه كند، مشرك و هر كس چيزى را به خداوند نسبت دهد كه از آن نهى كرده، كافر است.
۲- آن كه كار را از راهش بجويد نمى لغزد و اگر هم بلغزد راه چاره دارد.
۳- آن كه پيمان بشكند، از پيشامد ناگوار ايمن نماند و آن كه سركشى پيشه كند از كيفر زودرس نرهد.
۴- انس (بيش از حدّ) هيبت را مى برد.
۵- گدايى (يا بينوايى) كليد سختى است.
۶- حضرت در تسليت به حسن بن سهل فرمود: تبريك بر پاداشى كه مى آيد، سزاوارتر از تسليت بر مصيبت آمده است.
۷- آن چه از پيشواى جامعه خواسته مى شود، عدل و داد اوست و اين كه هر گاه سخن بگويد، راست گويد و هر گاه داورى كند، عدالت ورزد و هر گاه وعده دهد، وفا كند.
۸- از امام رضا ويژگى زاهد پرسيده شد، فرمود: بى توشه به مقصد مى رسد، آماده مرگ و از زندگى ملول است.
۹- در باره سخن خداى متعال: «پس درگذر، درگذشتنى نيكو» فرمود:يعنى درگذشتن بدون سرزنش كردن.
۱۰- مأمون مى خواست كسى را بكشد، پس به امام رضا عليه السّلام گفت: نظر شما چيست؟ امام فرمود: خداوند در برابر نيكى عفو، جز عزّت نمى افزايد. پس مامون از او درگذشت.
۱۱- مردى مسيحى را كه با سيّده اى زنا كرده بود نزد مأمون آوردند همين كه مامون را ديد مسلمان شد، پس فقيهان نظر دادند: اسلام آن چه را پيشتر كرده بود از ميان برد.
مامون نظر امام رضا عليه السّلام را جويا شد. امام عليه السّلام فرمود: او را بكش كه وى تا آنگاه كه عذاب را نديد اسلام نياورد.
خداوند متعال مى فرمايد: «و چون عذاب ما را ديدند گفتند به خداوند ايمان آورديم.»
۱۲- مصاحبتت با حاكم، با احتياط و با دوست، با فروتنى و با دشمن، با پرهيز و با توده مردم، با خوشرويى باشد.
۱۳- خواست، همّت گماردن به چيزى است و اراده، تمام كردن آن.
پی نوشت:
الدرة الباهرة .من الأصداف الطاهرة با ترجمه (ط - القديمة)، ترجمهفارسى، ص36تا39
منبع:افکار