۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۹ : ۰۴
عقیق:وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ ‹ ذاریات/ 56› (جن و انس را نیافریدم مگر اینكه مرا پرستش كنند.)لَقَدْ بَعَثْنا فِی كُلِّ أُمَّهٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ‹ نحل/ 36› (همانا در میان هر امّتی پیامبری فرستادیم تا به خلق ابلاغ كنندكه، خدای یكتا را عبادت كنید و از طاغوت بپرهیزید.
در مسیر بندگی خدا حركت كردن و عبادت پروردگار امری است كه
بدون آن بشر به كمال واقعی خود نخواهد رسید و پلههای سعادت را نخواهد پیمود، لكن باید
توجه داشت كه اگر چه انسان برای عبادت آفریده شده ولی این عبادت كوچكترین نفعی
برای خالق او ندارد و تنها موجبات ترقی و صعود این موجود خاكی را به سوی مراحل
عالیهی
كمال و قرب پروردگار، فراهم می نماید، از این رو مولای متقیان در نهج البلاغه می
فرمایند:
فان الله (سبحانه وتعالی) خلق الخلق حین
خلقهم غنیا عن طاعتهم، آمنا من معصیتهم...[1] خداوند
سبحان هنگام آفرینش خلق از طاعت و بندگیشان بینیاز و از معصیت و نافرمانی آنها در امان
بود.
حال از آنجا كه بر طبق آیات قرآن كریم هدف از خلقت بشر و بعثت
انبیاء عبادت و بندگی پروردگار است، اولیاء خدا و علماء راستین همواره چون عبدی
ذلیل در برابر خالق خویش بوده و لحظهای از عبادت و راز و نیاز و مناجات با
معشوق غافل نبودهاند. روح عبادت و بندگی بر تمام اعمال
آنها حاكم بوده به طوری كه آنها را تابع محض اوامر پروردگار گردانیده و هوای دوست
را بر خواستههای خویش ترجیح دادهاند
زیرا لازمهی بندگی خدا، خالص كردن خود از قید بتها
و معبودهای
ظاهری و باطنی است و هر چه انسان خود را از قید هواها و بتهای نفسانی برهاند به
همان میزان توفیق بندگی خدا را می یابد. آنها آنچنان شیفتهی مناجات با مولای خویش وشنیدن كلام
معبودشان هستند كه حضرت علی (ع) در وصف ایشان فرموده است:
شبها پاهای خود را برای عبادت جفت می كنند. آیات قرآن را
به آرامی و شمرده شده تلاوت می نمایند، با زمزمهی آن آیات و دقت در معانی آنها، غمی
عارفانه در دل خود ایجاد می كنند و دوای دردهای خویش را بدین وسیله ظاهر می سازند
هر چه از زبان قرآن می شنوند مثل این است كه به چشم می بینند. هرگاه به آیه ای از
آیات رحمت می رسند، بدان طمع می بندند و قلبشان از شوق لبریز می گردد و چنین می
نماید كه نصب العین آنهاست و چون به آیهای از آیات قهر و عذاب می رسند، بدان گوش
فرا می دهند و مانند این است كه آهنگ بالا و پائین رفتن شعلههای جهنم به گوششان می رسد كمرها را به
عبادت خم كرده، پیشانیها و كف دستها و زانوها و سر انگشت پاها را به خاك می سایند
و از خداوند آزادی خویش را می طلبند.[2]
عبادت و بندگی در كلام بزرگان: شیخ اشراق: ومن الطّرائق العباده الدائمه، مع قرائه الوحی الالهی والمواظبه
علی الصلوات فی جنیح اللیل ـ والناس نیام ـ والصّوم واحسنه ما یؤخّر فیه الافطار
الی السّحر، لتقع العباده فی اللیل علی الجوع وقراءه آیات فی اللیل مهیّجه لرقه و
شوق...
»از جمله راههای كمال نفس، عبادت با مداومت است؛ همراه خواندن قرآن و نماز شب، در آن لحظات كه مردم در خوابند، و روزه، كه بهترین نوع از روزه آن است كه تا به هنگام سحر افطار نكند تا عبادات او در شب با شكم سبك انجام پذیرد. همچنین باید در دل شب پارهای چند از قرآن بخواند، آیههائی كه صفای دل و هیجان روح را زیاد می كند...»[3]
حضرت امام خمینی (ره): سالك الی الله را ضروری است كه به مقام ذل خود پی برد و نصب العین او ذلت عبودیت و عزت ربوبیت باشد. و هر چه این نظر قوت گیرد عبادت روحانی تر شود و روح عبادت قویتر شود...»[4]
...سالك جدیت كند كه عبادت را از روی نشاط و محبت قلب و فرح و انبساط خاطر بجا آورد و از كسالت و ادبار نفس در وقت عبادت احتراز شدید كند... زیرا كه اگر نفس را در اوقات كسالت و خستگی وادار به عبادت كند ممكن است آثار بدی به آن مرتب شود كه از جمله آنها آن است كه انسان از عبادت منضجر شود».[5]
اگر قلب در وقت عبادت غافل و ساهی باشد، عبادت او حقیقت پیدا نكند و شبه لهو و بازی است و البته چنین عبادتی را در نفس به هیچ وجه تأثیری نیست و عبادت از صورت ظاهر به باطن و ملكوت بالا نرود ...»[6].
حضرت آیت الله العظمی بهاء الدینی(ره): جهان، عرصه عبودیت حق و عبودیت شیطان است. كسانی كه بنده خدا هستند، عبودیت حق و اطاعت از فرمان الهی می كنند.... نبوت ،ولایت ، صلح و صفا و صمیمیت، قدرت غلبه بر قوای طبیعت، تصرف در مادهی كائنات به اذن خدا، از آثار بندگی و اطاعت حق است .... علی (ع) حاكم بر خورشید است ، خورشید به فرمان اوست؛ چون بندهی محض خداست. احیای موتی ، از جریان انداختن آب و همه معجزات انبیاء و اولیاء (ع) در پرتو بندگی خداست :العبودیه جوهره كنه ها الربوبیه[7].
آیت الله میرزا جواد آقا ملكی تبریزی (ره): ایشان در( اسرار الصلواه ) می فرماید: استادم ملا حسنعلی همدانی ، به من فرمود: فقط متهجدین و شب زنده داران هستند كه به مقاماتی نائل می گردند و غیر آنان هیچ جائی نخواهند رسید»[8].
آیت الله قاضی (ره): اما نماز شب پس هیچ چاره ای و گریزی برای مؤمنین از آن نیست، و تعجب از كسی كه می خواهد به كمال دست یابد و در حالی كه برای نماز شب قیام نمی كند و ما نشنیدهایم كه احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیلهی نماز شب. برشما باد به قرائت قرآن كریم در شب باصدای زیبا و غم انگیز پس آن نوشیدنی و شراب مؤمنان است.»[9]
استاد شهید مطهری(ره): ما یك سلسله لذتهای معنوی داریم كه معنویت ما را بالا می برد. برای كسی كه اهل تهجد و نماز شب است جزو صادقین و صابرین و مستغفرین بالاسحار باشد ، نماز شب لذت و بهجت دارد، آن لذتی كه یك نفر نماز شب خوان حقیقی و واقعی از نماز شب خودش می برد وآن لذتی كه از آن « یارب یارب » گفتنها می برد، هیچ وقت یك آدم عیاش كه در كاباره ها می گردد احساس نمیكند.»[10]
عبادت و بندگی در سیره عملی بزرگان:
حضرت امام خمینی (ره): نماز شب حضرت امام (ره) از اوائل جوانی تا زمان رحلت ایشان اصلاً ترك نشد. ایشان در هرحال، در صحت در زندان، در خلاصی، در تبعید، حتی بر روی تخت بیمارستان قلب هم نماز شب می خواند.[11]
حضرت امام (ره) همواره برنامهی منظمی در امر زیارت، عبادات، اعمال مستحب و تلاوت قرآن داشتند هیچ گاه از اذكار و تواقل و مستحبات غافل نمی ماند و حتی در حال قدم زدن تسبیح در دست ذكر و زیارت می خواندند. فرزند امام می گفت : شبی در ماه رمضان من در پشت بام خوابیده بودم، بلند شدم دیدم كه صدا می آید و بعد متوجه شدم كه آقاست، كه در تاریكی در حال نماز خواندن است و دستهایش را به طرف آسمان دراز كرده و گریه می كند... » .[12]
شیخ انصاری(ره): عباداتی كه شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر به آنها ادامه می داد، گذشته از فرائض و نوافل شبانه روزی و ادعیه و تعقیبات، عبارت بودهاند از؛ قرائت یك جزء قرآن و نماز حضرت جعفر طیار و زیارت جامعه و عاشورا در هر روز»[13]
علامه طباطبائی(ره): یكی از شاگردان ایشان می گوید: علامه در مراتب عرفان و سیر و سلوك معنوی مراحلی را پیموده بود. اهل ذكر و دعا و مناجات بود در بین راه كه او را می دیدم مرتب ذكر خدا بر لب داشت. در جلساتی كه در محضرشان بودیم، وقتی جلسه به سكوت می كشید، دیده می شد كه لبهای استاد به ذكر خدا حركت می كرد. به نوافل مقید بود و حتی گاهی دیده می شد كه در بین راه مشغول خواندن نماز نافله است. شبهای ماه رمضان تا صبح بیدار بود، مقداری مطالعه می كرد و بقیه را به دعا و قرائت قرآن و نماز واذكار مشغول بودند...» .[14]
ملا هادی سبزواری (ره): در شرح حال او نوشتهاند: «هر شب در زمستان و تابستان و بهار و پائیز ثلث آخر شب را بیدار بودند و در تاریكی شب عبادت می نمودند تا اول طلوع آفتاب...» [15]
مرحوم آخوند خراسانی (ره): مؤلف كتاب «حیوهالاسلام» می نویسد: نوافل شبانه روزی از آن جناب فوت نمی شد، لكن نه صرف ادای تكلیف باشد بلكه روح جذبهی حق از عباداتش هویدا بود. یكی از همسایگان آن جناب می گفت؛ بام خانهی ما متصل به بام خانهی ایشان بود و ایشان در سجده شان، یك سوز و گداز و نالهی دلخراشی داشتند كه هر قسیّ القلب می شنید، محال بود كه منقلب نشود، گویا محب واصلی است كه داد از زمان فراق دارد و یا عبد جنایتكاری است كه این همه خوف و اضطراب دارد. [16]
حاج جواد آقا ملكی تبریزی(ره): مرحوم ملكی (ره) شبها كه برای تهجد و نماز شب به پا می خاست، ابتدا در بسترش مدتی صدا به گریه بلند می كرد؛ سپس بیرون می آمد و نگاه به آسمان می كرد و آیات ان فی خلق السموات والارض... (190 تا 194 آل عمران) را میخواند و سر به دیوار می گذاشت و مدتی گریه می كرد و پس از تطهیر نیز كنار حوض مدتی پیش از وضو می نشست و می گریست و خلاصه از هنگام بیدار شدن تا آمدن به محل نماز و خواندن نماز شب چند جا می نشست و بر می خواست و گریه سر می داد و چون به مصلایش می رسید دیگر حالش قابل وصف نبود.[17]
پی نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه (فبض الاسلام)ـ خ184( خطبهی همام ـ اوصاف پرهیزكاران) ـ ص611ـ
مترجم و شارح : سید علینقی فیض الاسلام ـ انتشارات فیض الاسلام ـ 1366.
[2] . همان ـ خ184، ص613.
[3] . سیمای فرزانگان ـ ص158ـ رضا مختاری ( دفتر تبلیغات
حوزه علمیه قم ـ چاپ هشتم/ 1374)
[4] . آداب الصلوه ـ ص 9- امام خمینی (ره) مؤسسه نشر
وتنظیم آثار امام خمینی (ره) چاپ سوم / 1370 )
[5] . همان ص 23
[6] . همان ص 33
[7] . حاج آقا رضا بهاء الدینی ( آیت بصیرت ) ص 158 ـ
159 ، تألیف سید حسن شفیعی ، تدوین و نگارش : احمد لقمانی ـ{ چاپ اول ، 1375 ، چاپ
قدس }
[8] . حیات عارفانه فرزانگان ـ ص73 ، حسن صدری مازندرانی
ـ ( انتشارات میراث ماندگار ـ اول / 1380) ( به نقل از اسرار الصلوه میراز جواد
آقا ملكی تبریزی ص293 )
[9] . اسوه عارفان (گفته ها و ناگفته ها دربارهی عارف كامل
علامه سید علی آقا قاضی تبریزی )ـ ص137 و 138 ، صادق حسن زاده ـ محمود طیار مراغی
، (انتشارات مؤمنین ـ اول/ 78)
[10] . سیمای فرزانگان ص 218
[11] . سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امام خمینی(ره) ـ
ج2ـ ص51- مصطفی وجدانی ـ ( چاپ چهاردهم/ 74ـ انتشارات پیام آزادی)
[12] . سیمای فرزانگان/ ص159.
[13] . سیمای فرزانگان ص 162.
[14] . همان/ ص 163.
[15] . همان/ ص164.
[16] . همان/ ص169.
[17] . همان / ص222.
منبع:اسلام شیعه
211008