۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۱ : ۱۹
عقیق: ابى
بصير گويد: خدمت امام صادق(ع) رسيدم و عرض كردم: قربانت، مى خواهم از شما پرسشى
خصوصى كنم، در اينجا كسى هست كه سخن مرا بشنود؟
گويد:
امام پرده اى كه ميان او و اتاق ديگرى آويخته بود بالا زد و سرى در آن كشيد، و
سپس فرمود: اى ابو محمد، از هر چه خواهى بپرس،
گويد: گفتم:
قربانت، شيعيان باز مى گويند كه: رسول خدا (ص) به على (ع) بابى از دانش آموخته كه
از آن هزار باب براى وى گشوده شده؟ گويد:
فرمود:
اى ابا محمد، رسول خدا(ص) به على(ع) هزار باب آموخت كه از هر باب آن هزار باب
گشوده مى شد،
گويد:
گفتم: به خدا علم اين است، ساعتى آن حضرت سر انگشت به زمين زد و سپس فرمود:
محققاً
اين علم است ولى باز آن علم كامل و نهائى نيست و به راستى جامعه نزد ما است و مردم
چه مى فهمند كه جامعه چيست؟
گويد:گفتم:
قربانت، جامعه چيست؟
فرمود: يك
دفترى است كه هفتاد ذراع به ذراع رسول خدا (ص) درازا دارد و به املاء آن حضرت است
كه از زبان خود بيان كرده و على (ع) به دست خود نوشته، هر حلال و حرام و هر چه
مورد نياز مردم باشد در آن است تا برسد به حكم ارش يك خراش در تن، و دست بر من زد
و فرمود: اى ابو محمد، به من اجازه مى دهى؟ گويد: عرض كردم: قربانت، من در اختيار شما هستم هر
چه خواهيد بكنيد، گويد: يك وشكنى از من گرفت و فرمود: حتى ارش اين عمل هم در آن
ذكر شده و در اين حال چهره خشمگينى داشت،
گويد:
گفتم: به خدا علم اين است،
فرمود:
اين هم علم است ولى باز علم نهائى و كامل نيست و ساعتى خاموش شد و باز فرمود: و به
راستى در نزد ما است جفر و چه مى فهمند كه جفر چيست؟ گويد: عرض كردم كه: جفر
چيست؟
فرمود:
يك ظرفى است از پوست كه در آن است علم انبياء واوصياء و علم دانشمندان گذشته از
بنى اسرائيل،
گويد: گفتم: به راستى اين است همان علم كامل،
فرمود: اين
هم علمى است ولى باز آن علم نهائى و كامل نيست، و ساعتى خاموش شد و باز فرمود: به
راستى نزد ما است مصحف فاطمه (ع) و چه مى فهمند كه مصحف فاطمه چيست؟
گويد:
گفتم: مصحف فاطمه (ع) چيست؟
فرمود :سه برابر اين قرآنى كه ميان
شما است در آن است و به خدا يك كلمه از اين قرآن شما هم در آن نيست،
گويد: گفتم:
به خدا علم كامل اين است، فَرمود: اين هم علمى است ولى آن علم نهائى و كامل نيست،
و ساعتى خاموش شد و باز فرمود: به راستى در نزد ما است علم آنچه بوده و علم هر چه
خواهد بود تا قيام ساعت، گويد:گفتم:
قربانت
به خدا علم نهائى اين است، فرمود: اين هم علمى است ولى آن علم نهائى نيست.
گويد:
عرض كردم: قربانت، پس علم نهائى و كامل چيست؟
فرمود:
آن علمى كه در هر شب و هر روز نسبت به كارى دنبال كارى و چيزى دنبال چيزى پديد شود
تا روز قيامت.