۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۱۹
عقیق:عزت نفس یا حرمت نفس اصطلاحی در روانشناسی است برای بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزش خود. به تعبیر دیگر عزت نفس، باوری است که فرد، درباره ارزش و اهمیت خود دارد. این حس از مجموع افکار، احساسات، عواطف و تجربیات فرد در طول زندگی ناشی میشود. حرمت نفس را میتوان با عوامل مختلف توضیح داد از جمله فردی که حرمت نفس دارد معتقد است که انسان مقدّس است.
داشتن عزت نفس بالا برای رسیدن به موفقیت بسیار مهم است کسانی که عزت نفس بالایی دارند معمولا در زندگی تصمیمات درستی میگیرند.
همه افراد، صرف نظر از سن، جنسیت، زمینه فرهنگی، جهت و نوع کاری که در زندگی دارند، نیازمند عزت نفس هستند. در حقیقت بررسیهای گوناگون روان شناسی حاکی از آن است که چنانچه نیاز به عزت نفس ارضا نشود، نیازهای گسترده تر نظیر نیاز به آفریدن پیشرفت و یا درک استعداد بالقوه محدود میماند.
عزّت که در اصل یک کلمه عربی است در لغت به معنای محکم و نفوذ ناپذیر است. «اَرْضٌ عَزیزَةٌ» یعنی زمینی که آب در آن راه نیابد. این واژه از نظر اصطلاحی اجتماعی به معنای حالتی است که از شکست انسان پیشگیری میکند (حالت شکست ناپذیری) و مانع مغلوب شدن او میگردد.1
امام علی(ع) فرمود: مَنْ اَعَزَّ به غیرِ اللّه اَهْلَکَهُ الْعِزُّ؛ کسی که از طریق غیر خدا به عزت برسد، همان عزّت [غیر واقعی] او را به هلاکت میرساند.
در قرن حاضر پس از گسترش دانش رواشناسی، عزت یکی از موضوعات اصلی آن واقع شده و درباره تحقیقات بسیاری شده است چنانکه در سطرهای پیشین تعاریفی از آن گذشت اما مسلمانان در زمینه تقویت این روحیه انسان ساز و زندگی ساز سابقه ای به درازای عمر اسلام داشته و آن را از آموزه های بلند آن گرفتهاند. بر اساس تعالیم دین اسلام سرچشمه اصلی عزت خداوند است، و تمام عزتها از آن اوست. چنانکه خداوند تبارک در دهمین آیه سوره فاطر میفرماید:«فَللّه الْعِزَّةُ جَمیعاً؛ پس همه عزتها از آن خداوند است».
از این رو وقتی که سرمنشأ واقعی عزّت خداوند است، بدست آوردن عزّت از غیر طریق الهی، به هر صورتی که باشد ذلّت است. امام علی(ع) فرمود: مَنْ اَعَزَّ به غیرِ اللّه اَهْلَکَهُ الْعِزُّ؛ کسی که از طریق غیر خدا به عزت برسد، همان عزّت [غیر واقعی] او را به هلاکت میرساند.2
میل و علاقه به «عزت» و فرار و تنفر از «ذلت» یک امر فطری است که در نهاد تمام انسانها وجود دارد، شکوفایی «عزت» نیاز به علل و عواملی دارد که عدم توجه به این عوامل سبب خاموشی آن میشود، و در مقابل حالت ذلت و مغلوب شدن و پذیرش شکست در انسان تقویت میشود.
از این رو بر آن شدیم تا با مراجعه به قرآن کریم کلیدهای دست یابی به عزت را بشناسیم.
1- توکل به خداوند متعالی
قرآن کریم میفرماید:«مَنْ کانَ یُرِیدُ الْعِزَّه فَلِلَّهِ الْعِزَّه جمیعاً 3 کسی که خواهان عزت است، عزت یکسره از آن خداست».
معنای آیه مذکور این است که هر کس عزت میخواهد باید آن را از خداوند متعال طلب کند، زیرا همه عزت مُلک از آنِ خداوند است، و انسان در سایه عبادت و پرستش خدا و تسلیم در برابر او و ایمان و عمل صالح به عزت میرسد.
2- تمسک به قرآن
بنابر آموزه های قرآن کریم تمسک به کلام خدا و استمداد از آن عامل عزت و سربلندی میداند؛«تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ؛4 این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است.»چون خداوند متعال منشأ عزت و عظمت است، قرآن کریم نیز که کلام و سخن اوست در بردارنده عوامل عزت و بزرگواری انسان است. خداوند متعال میفرماید:
«فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»؛ آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمی، و این مایه یادآوری (و عظمت) تو و قوم تو است و به زودی سۆال خواهید شد.5
3- توسل به پیامبر(ص) و خاندان مطهر ایشان
قرآن درباره پیامبر اکرم میفرماید:«وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛6 و تو اخلاق بزرگ و برجستهای داری.». از جمله فضایل برجسته اخلاقی، عزت و شرافت نفس است. رسول گرامی اسلام و اهلبیت عزیز آن حضرت علی هم السلام مصداق اکمل ارتباط با خدا از راه ایمان به او و عمل صالح و عزتآفرینی هستند.
هنگامی که از حضرت امام حسین(ع) درخواست شد که سخنی که با گوش خود از پیامبر اکرم(ص) شنیدهاید را نقل کنید، ایشان این سخن را نقل کردند: خداوند کارهای بزرگ و رفیع و با شرافت را دوست دارد و کارهای پست و ذلیل را خوش نمیدارد.9
قرآن کریم در جایی دیگر بر پیروی و ارتباط با پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام تأکید کرده و میفرماید:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُۆْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً»؛7 ای کسانی که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولوا الامر (اوصیای پیامبر) را... اگر به خدا و روز رستاخیر ایمان دارید! این (کار) برای شما، بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است.
پیامبر گرامی نه از خود ذلت نشان داد و نه به کسی از مۆمنان اجازه داد تا به ذلت تن بدهند؛ چنانکه میفرماید: هیچ مۆمنی نباید نفس خود را ذلیل و خوار بشمارد.8
هنگامی که از حضرت امام حسین(ع) درخواست شد که سخنی که با گوش خود از پیامبر اکرم(ص) شنیدهاید را نقل کنید، ایشان این سخن را نقل کردند: خداوند کارهای بزرگ و رفیع و با شرافت را دوست دارد و کارهای پست و ذلیل را خوش نمیدارد.9
4- تعامل با مۆمنان
قرآن کریم میفرماید:«... وَ لِلَّهِ الْعِزَّه وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُۆْمِنِینَ وَ لکِنَّ الْمُنافِقِینَ لا یَعْلَمُونَ»؛10 ... و عزت مخصوص خدا و رسول او و مۆمنان است، ولی منافقان نمیداننداز این رو ارتباط با مۆمنان که افتخار بندگی خدا را دارند و عزت خویش را از سرچشمه اصلی یعنی خداوند عزیز گرفتهاند، میتواند عامل عزت و مانع ذلتپذیری باشد.
به امید آنکه با توکل به سرچشمه عزت و تمسک به آیات عزیز قرآن و توسل به بزرگ مردان عزتمند تاریخ، پیامبر و خاندانش، و تعامل با پیروان راستین اسلام عزیز، به بلندای انسانیت رسیم. آمین
1- ر. ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، تهران، مکتبه المرتضویه، ص 344ـ345.
2-بحارالانوار، ج 75، ص 10
3- فاطر/ 10.
4- زمر/ 1.
5- زخرف/ 43ـ44.
6- قلم/ 4.
7- نساء/ 59.
8- حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، مۆسسه آلالبیت علیهم السلام، ج 16، ص 158.
9- احسائی، ابن ابی جمهور، غوالی اللاّلی، قم، سیدالشهدا، ج 1، ص 67.
10- منافقون/ 8.
منبع:تبیان
211008