۰۶ آذر ۱۴۰۳ ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۶ : ۱۷
عقیق: در
سوره مومنون، در ویژگیهای مومن، به پرهیز از «لغو» تصریح نموده است؟ آیا تفریح
«لغو» است؟ مگر میشود تمام وقت تفکر، مطالعه یا کار کرد؟ تفریح علما و عرفا چه
بوده است؟
خداوند متعال در سورهی مومنون و برخی آیات دیگر، پرهیز
از «لغو» را از ویژگیهای مۆمن برشمرده و همگان را از «لهو و لعب»، پرهیز داده است
. در سوره المومنون، پس از بیان چند ویژگی مۆمن میفرماید:
«الَّذِینَ هُمْ فِی
صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»
(المۆمنون، 2 و 3)
ترجمه: آنان كه در نمازشان خاشعاند * و آنان كه از
بیهوده رویگردانند.
الف –
لهو کار بیهودهای است که موجب غفلت انسان شود و لعب نیز
شوخی و لذت بیهودهای است که موجب غفلت، ضرر و خسران آدمی گردد.
ب –
خداوند متعال در قرآن کریم فرمود (و به حکم عقل نیز
اثبات میشود) که ما جهان و شما را بازیچه نیافریدیم و اگر میخواستیم بازیچه
باشد، خودمان این کار را میکردیم. لذا معنا ندارد که انسان در یک حرکت جدی و سیر
نزولی و صعودی، که هر غفلتی ممکن است به قیمت خسران و هلاکت او تمام شود، به کار
بیهودهای سرگرم شود که موجب غفلت او میگردد.
ج
– از این رو در اسلام هر حرکتی، هر
گفتاری و هر رفتاری هدفدار و مۆثر است، حال یا هدف متعالی است و انسان را به تعالی
میبرد و یا دون است و موجب هبوط و سقوط میگردد. به تعبیر دیگر یا مفید است و یا
مضر.
پس در اسلام، سادهترین و عادیترین رفتارها، چون غذا
خوردن، لباس پوشیدن، خوابیدن و ... نیز هدفدار و مۆثر در ساختار شخصیتی است و
نتایج و عواقب مثبت یا منفی خود را دارد.
د –
مطلق «تفریح»
نه تنها مصداق «لهو و لعب» نیست، بلکه لازمهی سلامتی
جسمی، روانی و روحی میباشد. لذا در آموزههای اسلامی که دین فطرت و عقل است،
بسیار مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
ه – پس از آن که دانستیم «تفریح» اصلاً مصداق «لهو و لعب» نمیباشد، باید دقت
کنیم که «تفریح» نیز انواع و اقسام دارد، مثل غذا خوردن که حلال و حرام دارد و یا هر
کار دیگری.
در قرآن کریم به انواع و اقسام تفریحاتی که موجب فرحناکی
انسان میگردد اشاره شده است.
ه/1 –
فرحناکی حزبی در دین و سیاست:
در یک جا به لحاظ دین و سیاست میفرماید: هر حزبی
(گروهی) به آن چه که در دست دارد، فرحناک است و آنها را تقبیح میکند که با حزببازی،
دین را تکه تکه و مردم را گروه گروه کرده و بینشان تفرقه ایجاد کردهاند و تازه خوشحال
هم هستند:
«مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا
دِینَهُمْ وَكَانُوا شِیَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ» (الرّوم،
32)
ترجمه: از آن كسانى كه دین خود را پراكنده ساختند و گروه
گروه شدند و هر گروهى به آنچه در نزد خود دارند خرسندند.
ه/2 –
هم چنین میفرماید برخی به پول و ثروت فرحناک میشوند -
برخی دیگر به ضرر رسیدن به اسلام و مسلمین فرحناک میشوند و اساساً تفریحشان همین
است - متقابلاً برخی دیگر به موفقیت، رشد و پیروزی اسلام و مسلمین فرحناک میشوند «... وَیَوْمَئِذٍ
یَفْرَحُ الْمُۆْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ یَنصُرُ مَن یَشَاءُ ...»، برخی دیگر
به فضیلت شهادت فرحناک میشوند و
... .
پس، تفریح نیز حق و باطل دارد، سالم و ناسالم دارد، مفید
و مضر دارد و هر کدام نتایج و عواقب دنیوی و اخروی خود را در پیدارد:
«ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ
تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ» (غافر،
75)
ترجمه: این [عقوبت] به سبب آن است كه در زمین به ناروا
شادى و سرمستى مى كردید و بدان سبب است كه [سخت به خود] مى نازیدید.
و – تفریح
سالم، هر چه که باشد، خوب، مفید، لازم و ضروری است. اما تفریح سالم چیست یا مصداقش
کدام است را نمیشود به صورت محدود تعیین نمود. برای هر کسی کاری یا حالتی تفریح
است. حتی کار میتواند تفریح باشد، چنان چه فرمود «کار، تفریح مرد است». خوردن،
خوابیدن و جماع با همسر نیز میتواند برای تفریح باشد. بازی کردن، مزاح کردن، ورزش، گردش، دور
هم جمع شدن و سایر تفریحاتی که حرام نباشد و یا اگر حلال است، سبب غفلت نگردد نیز
میتواند از مصادیق تفریح سالم قلمداد گردد.
تفریح و شوخی در روایات
1-
یونس شیبانی از امام صادق (ع) نقل کرده است که
آن حضرت پرسید چگونه است شوخی و مزاح کردن شما با دیگران؟ گفتم اندک است. حضرت با
لحنی عتاب آمیز فرمود چرا با دیگران مزاح و شوخی ندارید، شوخی و مزاح بخشی از
خوشرفتاری و حسن خلق است. و در ادامه این حدیث حضرت فرمودند: پیامبر (ص) هم با افراد شوخی میکرد و میخواست که آنها را شادمان کند. (وسائل
الشیعة، ج 12، ص 114)
2-حضرت علی (ع) به فرزندش می فرماید: «فرد با
ایمان کسی است که این سه وقت را در زندگی خود قرار داده باشد، بخشی از آن را به
معنویات بپردازد و با پروردگارش مناجات کند، قسمتی در فکر معاش و امورات دنیا می
گذرد و قسمتی را به این تخصیص میدهد که از لذتهای حلال و مشروع بهرهمند شود.»
(میزان الحکمة، ج 10، ص 376)
3-
ایشان در حدیث دیگری میفرمایند که این بخش تفریح خود
کمک برای بخشهای دیگر است و امام باقر علیهالسلام در حدیث مشابهی میفرمایند: آن
که کسی این بخش آخر (تفریح) را ندارد، مابقی را نیز نخواهد داشت.
باید توجه داشته باشیم که اسلام عزیز برای هر چیزی حد و
حدودی تعیین کرده است همانطور برای شادی و تفریح ارزش قائل است برای آن حد می
گذارد ، و این تفریح را مقید به این می کند که کاری از امور اخروی بر جا نماند یا
این تفریحات به هر قیمتی نباشد.
مثلا هستند کسانی که برای لحظه ای تفریح حاضرند جان خود
را فدا کنند و پر ریسک ترین تفریحات را انتخاب می کنند، یا مثلا تفریحات پر هزینه
را انتخاب می کنند به صورتی هزینه یک تفریح یک ساعته وی معدل خرج یک ماهه خانواده
ای بی بضاعت می شود.
باید به یاد داشته باشیم آنچه به ما حالت خوشی و آرامش
می دهد رسیدن به جسم و راضی کردن آن نیست، بلکه این جان و روح است که تنفس می طلبد
هوایی تازه می طلبد گاه گرفتن دست انسانی دیگر به ما حسی می دهد که مسافرت دور دنیا
نمی دهد، برای بسیاری از ما اتفاق افتاده است لحظاتی که حس می کنیم از ناکجای این
عالم هستی سرمی فرح بخش و جان فزا به جسم و روح ما تزریق شده است چنان حال خوشی به
ما دست می دهد که حاضر نیستیم با دنیا و ما فیها عوضش کنیم.
این ها اثرات وضعی کارهای خیری است که گاهی توفیق دست می
دهد و انجام می دهیم.
بر عکس این حالت هم بسیار رخ می دهد بعد از ساعت ها
تفریح کردن ها و خرید کردن ها و بهره گرفتن از انواع و اقسام ورزش ها و خوراکی ها
، حس می کنیم به جز خستگی چیزی عایدمان نشده است و همچنان درگیر هستیم ، این ها به
خاطر این است که ما کار مفیدی که روح را خوش بیاید انجام نداده ایم و عمر به هدر داده
ایم تا جسم بیاساید به همین خاطر به آرامش نمی رسیم این قبیل امور لذت موقت دارد ،
باید بگردیم و تفریحاتی پیدا کنیم که لذتش دائم باشد، تنها در آن صورت است که جانی
دوباره می گیریم برای استفاده هر چه بهتر و بیشتر از عمر با ارزشمان.
لإمامُ الصّادقُ علیهالسلام
فیمَن طَلبَ الصَّیدَ لاهِیا:
وإنّ المۆمنَ لَفی شُغُلٍ عن ذلكَ ، شَغَلَهُ طَلَبُ الآخِرَةِ عَنِ المَلاهی إلى
أن قالَ: وإنَّ المۆمنَ عَن جَمیعِ ذلكَ لَفی شُغُلٍ، ما لَهُ وللمَلاهی ؟! فإنَّ المَلاهیَ تُورِثُ قَساوَةَ القَلبِ وتُورِثُ النِّفاقَ.
امام صادق(ع) - درباره كسى كه براى سرگرمى
دنبال شكار مىرود -:
مۆمن، فرصت چنین كارهایى را ندارد. آخرت جویى او را از
سرگرمى باز داشته است - تا آن جا كه فرمود: - مومن به هیچ یك از این كارها
نمىرسد، او را چه به سرگرمىها ؟ كارهاى لهو و سرگرم كننده، سختدلى و نفاق بر جاى
مىگذارد .
پی نوشت:
(مستدرك الوسائل : 13 / 216 / 15163 منتخب میزان الحكمة: 504)
منبع:جام
211008