۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۰۴
عقیق: در رابطه با اين سؤال بايد به چند مطلب پراخته شود.
الف. معناي غيبت حقيقت و معناي غيبت بر اساس آن چه از
روايات استفاده ميشود اين است كه چيزي دربارة برادر يا خواهر مسلمان و مؤمن خود
نزد مردم بگويي كه اگر به گوش او برسد، دل تنگ شود و به آن راضي نباشد فرقي نميكند
كه آن بدي در بدن او باشد، مانند اينكه بگويي: فلان كس كوتاه قد يا بلند قد يا سياه
چهره است، يا در نسب او باشد، مانند اين كه بگويي: او پسر فلان حمال يا فلان فاسق
است. يا در صفات و افعال او باشد، مانند اينكه بگويي: فلاني بداخلاق يا بخيل است و
مسائل ديگر كه منسوب به او باشد و اگر به بدي ياد شود، ناراحت ميشود.
پيامبر اكرم(ص) ميفرمايد: «آيا ميدانيد
غيبت چيست؟» اصحاب عرض كردند: «خداي متعال و رسول او داناترند» حضرت فرمود: «غيبت
آن است كه برادر مؤمن خود را به چيزي ياد كني كه ماية كراهت و ملال خاطر او باشد».
شخصي عرض كرد: «اي رسول خدا! اگر آنچه دربارة او ميگوييم، در او باشد، بازهم غيبت
است؟» حضرت فرمود: «اگر آنچه در او موجود است بگويي، او را غيبت كردهاي و اگر در
او نباشد، به او تهمت زدهاي(1).
ب. پيامدهاي غيبتغيبت يكي از گناهان كبيره است پيامبر اكرم(ص) فرمود: «كسي كه غيبت و بدگويي مؤمني را بكند به چيزي كه
در آن مؤمن نباشد، خداي متعال اين دو نفر را در بهشت جمع نميكند (يكي جهنمي ميشود)
و غيبت كننده هميشه در عذاب باقي خواهد ماند(2).«
و همچنين فرمود: «دروغ ميگويد كسي كه گمان ميكند حلالزاده
است در حالي كه گوشتهاي مردم را به بدگويي كردن از آنها ميخورد. پس از بدگويي
كردن پشت سر مردم پرهيز كنيد به درستي كه غيبت و بدگويي نمودن، خورش سگهاي جهنم است(3).«
ج: موارد جواز غيبت اگر به شخصي ستم شده باشد، جايز است پيش
حاكم و قاضي براي دفاع از خود، ستم ستمكار را آشكار كند.
.1 اگر شخصي در مسئله اي با شما مشورت كند يا دربارة كسي
بپرسد، ميتوانيد عيبي را كه در شخص مورد نظر وجود دارد بيان كنيد.
2.اگر فرد مؤمني با فاسقي دوست شده است و احتمال دارد فاسد
شود، بايد مؤمن را از احوال فاسق آگاه كنيم.
. 3شهادت دادن به سود مظلوم عليه ظالم واجب است.
.4بيان احوال كساني كه اهل بدعت و فساد در دين هستند(4).
5.بيان كردن عيوب پنهاني مريض نزد پزشك براي معالجه كردن آن.
.6اگر كسي مشهور به يك لقب باشد و او هم از آن لقب بدش نيايد
يا به عبارتي غير از آن شناساندنش امكان نداشته باشد.
.7كسي كه به گناه خود افتخار مي كند و از انجام آن در هيچ
حالتي باكي نداشته باشد در مورد همان گناه صحبت كردن از او جايز است.
د: درمان غيبتبراي درمان غيبت، دو راه وجود دارد: درمان
اجمالي و درمان تفصيلي در اين جا تنها به راهكار اجمالي ميپردازيم و براي آگاهي
از روش تفصيلي،شما را به مطالعة كتابهاي معرفي شده ارجاع مي دهيم.
درمان اجمالي غيبت آن است كه با ديدة بصيرت، ساعتي در آيات
قرآن و احاديث اهلبيت (ع) كه موضوع غيبت است انديشه كني و عذاب
خداي متعال و روز جزا را به يادآوري آنگاه مفاسد و ضررهاي دنيوي غيبت را در نظر بگيري
و فكر كني كه ممكن است غيبت به گوش آن شخص برسد و به بغض و كينه و دشمني بيانجامد
و در مقام انتقام گرفتن و اهانت تو برآيد.
پس بيانديش كه اگر كسي از تو نزد ديگري غيبت كند، چگونه
آزرده و خشمناك ميشوي، بنابراين مقتضاي انسانيت آن است كه آبروي ديگران را نبري و
در كردار و گفتار، خود را كنترل كني و با انديشه در آنچه ميگويي، آرام ارام از
غيبت، دست برداري.(5)
پی نوشت ها
1. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج75، ص222، باب 66، روايت 1.
2. همان، ج70، ص2، باب 29، روايت 4.
3. مجلسي، بحارالانوار، ج75، ص248، باب 66، روايت 93.
4. مجتهدي تهراني، احمد، رسالة محرم و نامحرم، ناشر مؤسسه در راه حق، 1368، ص130.
5. همان، ص124.
منبع:جام
211008