۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۸ : ۱۵
قرآن کریم در آیات 37 و 38 سوره نسا می فرماید: الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ یَکْتُمُونَ مَا ءَاتَئهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَ أَعْتَدْنَا لِلْکَفِرِینَ عَذَابًا مُّهِینًا * وَ الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ رِئَاءَ النَّاسِ وَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَا بِالْیَوْمِ الاَْخِرِ وَ مَن یَکُنِ الشَّیْطَانُ لَهُ قَرِینًا فَسَاءَ قَرِینًا/ آنان که بخل مىورزند و مردم را به بخل وا مىدارند و مالى را که خدا به آنها داده است پنهان مىکنند. و ما براى کافران عذابى خوارکننده مهیا ساخته ایم. و نیز کسانى را که اموال خویش براى خودنمایى انفاق مىکنند و به خدا و روز قیامت ایمان نمىآورند. و هر که شیطان قرین او باشد، قرینى بد دارد.
در
تفسیر المیزان علامه طباطبایی آمده است: "آنهایى که بخل مى ورزند"، و
"آنهایى که اموال خود را به داعى خود نمایى انفاق مى کنند" دو طایفه ای
هستند که در معرض دو صفت قرار گرفته اند یعنى صفت خیلاء و فخر، طایفه اول که بخل
مىورزد دلش متعلق به مال است، و طایفه دوم دلش متعلق به جاه است، هر چند که بین
جاه و مال تا اندازه اى ملازمه هست. طبع کلام اقتضا داشت که در بیان علت این، که
چرا خدا دوستشان ندارد بفرماید: خداى تعالى کسانى را که بخل مى ورزند و مردم را به
بخل ورزیدن تشویق مى کنند، و چه و چه مى کنند، دوست نمى دارد. خلاصه این که جا داشت
اعمال این گونه افراد را علت عدم حب خدا ذکر کند ولى این کار را نکرد، بلکه اول دو
صفت از صفات آنان یعنى اختیال و فخر را ذکر کرد، تا بفهماند علت کارهایى که در
جملات بعد، از آن نقل مى کنیم، این دو صفت است، که حاکم بر دلهاى آنان است، و علت
دوست نداشتن خدا هم همین دو صفت است، و این معنا روشن است." الَّذِینَ
یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ ..." منظور در این جمله این نیست
که فقط با زبان به مردم مىگویند بخل بورزید، بلکه با روشن عملى خود مردم را به
بخل وادار مى سازند، حال چه اینکه به زبان هم دعوت بکنند، و یا سکوت نمایند، چون
این طایفه همواره داراى ثروت و اموالند، و طبیعتا مردم به کاخ و زندگى آنها تقرب
مى جویند، و از دیدن زرق و برق زندگى آنها حالت خضوع و دلدادگى پیدا مىکنند، چون
طمع طبیعت بشر است، پس عمل افراد بخیل خود دعوت کننده مردم به بخل است، به بخل امر
مى کند، و از انفاق منع مىنماید، و مثل این است که با زبان امر و منع کنند.
و
اما اینکه فرمود: "آنچه خدا از فضل خود به ایشان داده را کتمان مى کنند"
از این بابت است که افراد بخیل وقتى به مواردى که جاى انفاق است بر مى خورند تظاهر
به فقر مى کنند چون از سؤال مردم و درخواست کمکشان سخت ناراحت مى شوند، و از سوى
دیگر مى ترسند اگر از دادن مال، خوددارى کنند، مردم خونشان را بریزند، و یا آرامش
زندگیشان را سلب کنند، براى اینکه مردم متوجه ثروت و اموال آنان نشوند، لباس پاره
مى پوشند، و غذاى نامطلوب مى خورند.
و
مراد از کلمه "کافرین"، معناى لغوى آن است، که همان پوشاندن است، چون
افراد بخیل نعمتى را که خدا به آنان داده مى پوشانند، معناى معروف کفر- بى دینى-
نیز از همین معناى لغوى گرفته شده، چون کفار حق را مى پوشانند.
"وَ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ رِئاءَ النَّاسِ ..." یعنى اگر انفاق مى کنند به منظور نشان دادن به مردم مى کنند، و در این آیه شریفه دلالت بر این معنا است که ریا در انفاق- و یا در هر کارى دیگر- شرک به خدا است، و ریاکارى کشف مى کند از این که ریاکار ایمانى به خدا ندارد، زیرا اعتمادش به دیدگاه مردم، و خوشایند آنان از عمل او است، شرک از جهت عمل نیز هست، براى اینکه ریا کار از عمل خود ثواب آخرت را نمى خواهد، بلکه تنها نتایج سیاسى که انفاقش براى دنیایش دارد مى خواهد، و آیه شریفه این دلالت را هم دارد که ریاکار قرین شیطان است، و چه قرین بدى است.
منبع:شبستان