۰۹ آبان ۱۴۰۳ ۲۷ ربیع الثانی ۱۴۴۶ - ۴۹ : ۰۶
آداب هیئت؛
حضرت زینب(س) از وقایع عاشورا می فرمود و دیگران ضجه می زدند، تا آنکه حضرت غش کرد و از حال رفت. بعد از آن، حضرت ام کلثوم(ع) مطالبی می فرمود، و به همین صورت عزاداری در منازل ادامه داشت تا زمانی که حضرت زینب(س) را به شام تبعید کردند. بعد از رفتن آن حضرت از مدینه نیز عزاداری ها ادامه داشت.
عقیق: برگزاری مجالس عزاداری اهل بیت(ع) دارای آدابی است؛ در این شماره از آداب هیئت به نکات
مهم در فعالیت های جمعی عزاداری در کلام اهل بیت(ع) و مقام معظم رهبری
اشاره میشود:
1_ دسته عزا
رهبر معظم انقلاب مد ظله: بعد از شهادت امام حسین(ع) و بازگشت کاروان کربلا، مدینه الرسول شب و روز شاهد اقامه عزا و نوحه سرایی بود، اشک گریه کنندگان بر خاک پاکش ریخت، دسته جات عزاداری بانوان از منزل زینب کبری به حرم پیامبر و از حرم پیامبر به منزل جناب ام البنین(س) در رفت و آمد بودند. هنگامی که حضرت حوراء، عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) خبر دادند که جناب ام البنین(س) قصد آمدن به منزل شما را دارند، پیغام فرستادند: شما تشریف نیاورید.
افضل آن است که من و خواهرانم برای عرض تسلیت اولاد شما به خدمت شما برسیم. جناب زینب کبری(س) احترام خاصی برای مادر حضرت عباس(ع) قائل بودند و به مناسبتهای دینی و غیر آن به زیارت آن جناب می رفتند. حضرت زینب(س) در روز دوم ورودشان به مدینه، زن های بنی هاشم و دختران حضرت علی(ع) و عقیل و جعفر و آل المطلب را جمع کردند و امر فرمودند زینت آلات را زا خود دور کنند، لباس عزا و مشکی بپوشند و با نظم خاصی – با آه و گریه و فریاد برای شهدای کربلا – درحالی که بر سینه می زنند به طرف مسجد و حرم رسول الله(ص) حرکت کنند. آن روز همگی یک صدا ناله می کردند: (وا سیدا! واحسینا!) یک نحوی که خلق از ناله آنان گریان بودند.
ازآنجا که ناله کنان و سینه زنان به منزل جناب ام البنین(س) رفتند، در حالی که آن حضرت جلوی در منزل در انتظار حضرت زینب(س) و خواهران و عزاداران امام حسین(ع) بود. هنگامی که جناب ام البنین(س) و زینب کبری(س) به یکدیگر رسیدند، ناله ای از آن دو مخدره و زن های عزادار بلند شد که کوچک و بزرگ را گریان نمود؛ اما مادر قمر بنی هاشم(ع) نامی از اولاد خود نبرد. زینب کبری(س) به ایشان تسلیت می گفت و ناله می کرد:((وا آخا! وا عباسا!))، ولی ام البنین(س) می فرمود:(( وا اماما! وا حسینا! حسین من چه شد؟))
با این حال وارد منزل شدند و ناله و گریه سر دادند. حضرت زینب(س) از وقایع عاشورا می فرمودو دیگران ضجه می زدند، تا آنکه حضرت غش کرد و از حال رفت. بعد از آن، حضرت ام کلثوم(س) مطالبی می فرمود، و به همین صورت عزاداری در منازل ادامه داشت تا زمانی که حضرت زینب(س) را به شام تبعید کردند. بعد از رفتن آن حضرت از مدینه نیز عزاداری ها ادامه داشت. (1)
2_ اقامه مجلس عزا در خانه ها
امام باقر(ع) در حدیثی در باب زیارت امام حسین(ع) در روز عاشوار از راه دور و نزدیک، می فرماید:.. سپس ندبه کند برای امام حسین(ع) و بر او بگرید و کسانی از اهل خانه اش را که نسبت به آنها تقیه نمی کند، امر کند به گریه کردن او؛ و در خانه اش با اظهار بی تابی بر او مصیبت و عزا بر پا کند و همدیگر را برای مصیبت امام حسین(ع) تسلیت بگویند؛ و اگر چنانچه این کارها را انجام دهند، من نزد خدا برایشان همه آن فضیلت ها را ضمانت می کنم. یعنی ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار غزوه (جنگ همراه با پیامبر) را. گفتم: اینها را برایشان ضامن هستید و بر عهده می گیرید؟ فرمود: من ضامن و عهده دارم برای کسی که این کار را انجام دهد. گفتم: چگونه همدیگر را تسلیت بگوییم؟ گفت: می گویی، خداوند اجر ما را به خاطر مصیبت و عزای امام حسین(ع) بزرگ بدارد و ما و شما را به همراه ولیش امام مهدی(عج) از آل محمد، از خون خواهان او قرار دهد...(2)
امام صادق(ع) فرمودند: ای علقمه! برای امام حسین(ع) ندبه کنید و برایش گریه کنید و هر کدام از شما اهل خانه اش را بر گریه بر حسین(ع) امر کند و باید هر کدام از شما در خانه اش با اظهار بی تابی و گریه بر امام حسین(ع) اقامه مصیبت کند. و گریه کنان به دیدار یکدیگر به خانه های همدیگر بروید.(3)
فضل می گوید: در اول محرم امام صادق(ع) به من فرمود: دیشب کجا بودی؟ عرض کردم: دیشب یکی از دوستان و محبین شما به مناسبت اول محرم مجلسی منعقد نموده بود؛ و ما برای گریه و ناله و عزاداری بر جد بزرگوارتان حضرت سید الشهدا(ع) و اهل بیت آن حضرت – به خاطر مصائبی که بر آن بزرگوار در این ماه وارد شده – در مجلس او شرکت کردیم و بر مصائب شما اهل بیت گریستیم.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند دلت را روشن کند، و به تو شرح صدر مرحمت فرماید، و تو را بر این عمل خوب و موالات تو با اهل بیت پیامبرت(ص) پاداش دهد. ای فضل! هنگامی که از مجلس عزا بیرون آمدی، جلوی در خانه به کسی برخورد نکردی؟ عرض کردم: بلی، خداوند مرا فدای شما گرداند. با مردی که جلوی در نشسته بود برخورد کردم. فرمود: آن شخص را شناختی؟ گفتم: هوا تاریک بود و نتوانستم او را بشناسم. حضرت فرمود: خود من جلوی در نشسته بودم! گفتم: الله اکبر، پس برای چه به مجلس ما نیامدید تا در صدر مجلس باشید؟ به خدا قسم شما صاحب عزا هستید و واجب است به شما تعزیت بگوییم. امام صادق(ع) فرمود: من خواستم وارد مجلس شوم، اما دیدم صدر مجلس، جدم پیامبر و امیرالمومنین و فاطمه زهرا(س) حضور دارند، و با شما بر اباعبدالله الحسین بن علی(ع) می گریستند و نوحه و زاری می کردند. (4)
3_ ساتر زدن بین زنان و مردان
نقل شده است از دعبل خزاعی که می گوید: در چنین روزهایی به محضر سید و مولایم امام رضا(ع) شرفیاب شدم؛ دیدم که او محزون و دلگرفته نشسته و یارانش گرداگرد او می باشند... سپس آن حضرت برخاست و پرده ای میان ما و اهل بیتش قرار داد و انها را پشت پرده نشاند تا بر مصیبت جدشان حسین(ع) گریه کنند. سپس رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! بر حسین(ع) مرثیه بخوان... (5)
از عبدالله بن غالب نقل شده است که می گوید: به محضر امام صادق(ع) وارد شدم و مرثیه امام حسین(ع) را برایش خواندم. وقتی که به این بیت رسیدم :
مصیبت امام حسین(ع) این بود که زمین _ به جای آب _ خاک و گرد و غبار به وی داد...
ناگاه زنی گریه کنان از پشت پرده فریاد زد: وای پدرم! (6)
امام صادق(ع) می فرماید: پدرم امام باقر(ع) به من فرمود: از مالم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در منا و در ایام حج بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند. (7)
پی نوشت:
1- منابع النورا، فی وقایع عاشورا، ص 183.
2- وسائل الشیعه، ج 14، ص 510.
3- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 316.
4- ثمرات الأعواد، ج1، ص 16و منابع النوراء، ص 17 و احرام محرم، ص 51.
5- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 386.
6- مثیر الأحزان، ص 15.
7- الکافی، ج 5، ص 117.
منبع:مشرق
1_ دسته عزا
رهبر معظم انقلاب مد ظله: بعد از شهادت امام حسین(ع) و بازگشت کاروان کربلا، مدینه الرسول شب و روز شاهد اقامه عزا و نوحه سرایی بود، اشک گریه کنندگان بر خاک پاکش ریخت، دسته جات عزاداری بانوان از منزل زینب کبری به حرم پیامبر و از حرم پیامبر به منزل جناب ام البنین(س) در رفت و آمد بودند. هنگامی که حضرت حوراء، عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) خبر دادند که جناب ام البنین(س) قصد آمدن به منزل شما را دارند، پیغام فرستادند: شما تشریف نیاورید.
افضل آن است که من و خواهرانم برای عرض تسلیت اولاد شما به خدمت شما برسیم. جناب زینب کبری(س) احترام خاصی برای مادر حضرت عباس(ع) قائل بودند و به مناسبتهای دینی و غیر آن به زیارت آن جناب می رفتند. حضرت زینب(س) در روز دوم ورودشان به مدینه، زن های بنی هاشم و دختران حضرت علی(ع) و عقیل و جعفر و آل المطلب را جمع کردند و امر فرمودند زینت آلات را زا خود دور کنند، لباس عزا و مشکی بپوشند و با نظم خاصی – با آه و گریه و فریاد برای شهدای کربلا – درحالی که بر سینه می زنند به طرف مسجد و حرم رسول الله(ص) حرکت کنند. آن روز همگی یک صدا ناله می کردند: (وا سیدا! واحسینا!) یک نحوی که خلق از ناله آنان گریان بودند.
ازآنجا که ناله کنان و سینه زنان به منزل جناب ام البنین(س) رفتند، در حالی که آن حضرت جلوی در منزل در انتظار حضرت زینب(س) و خواهران و عزاداران امام حسین(ع) بود. هنگامی که جناب ام البنین(س) و زینب کبری(س) به یکدیگر رسیدند، ناله ای از آن دو مخدره و زن های عزادار بلند شد که کوچک و بزرگ را گریان نمود؛ اما مادر قمر بنی هاشم(ع) نامی از اولاد خود نبرد. زینب کبری(س) به ایشان تسلیت می گفت و ناله می کرد:((وا آخا! وا عباسا!))، ولی ام البنین(س) می فرمود:(( وا اماما! وا حسینا! حسین من چه شد؟))
با این حال وارد منزل شدند و ناله و گریه سر دادند. حضرت زینب(س) از وقایع عاشورا می فرمودو دیگران ضجه می زدند، تا آنکه حضرت غش کرد و از حال رفت. بعد از آن، حضرت ام کلثوم(س) مطالبی می فرمود، و به همین صورت عزاداری در منازل ادامه داشت تا زمانی که حضرت زینب(س) را به شام تبعید کردند. بعد از رفتن آن حضرت از مدینه نیز عزاداری ها ادامه داشت. (1)
2_ اقامه مجلس عزا در خانه ها
امام باقر(ع) در حدیثی در باب زیارت امام حسین(ع) در روز عاشوار از راه دور و نزدیک، می فرماید:.. سپس ندبه کند برای امام حسین(ع) و بر او بگرید و کسانی از اهل خانه اش را که نسبت به آنها تقیه نمی کند، امر کند به گریه کردن او؛ و در خانه اش با اظهار بی تابی بر او مصیبت و عزا بر پا کند و همدیگر را برای مصیبت امام حسین(ع) تسلیت بگویند؛ و اگر چنانچه این کارها را انجام دهند، من نزد خدا برایشان همه آن فضیلت ها را ضمانت می کنم. یعنی ثواب هزار حج و هزار عمره و هزار غزوه (جنگ همراه با پیامبر) را. گفتم: اینها را برایشان ضامن هستید و بر عهده می گیرید؟ فرمود: من ضامن و عهده دارم برای کسی که این کار را انجام دهد. گفتم: چگونه همدیگر را تسلیت بگوییم؟ گفت: می گویی، خداوند اجر ما را به خاطر مصیبت و عزای امام حسین(ع) بزرگ بدارد و ما و شما را به همراه ولیش امام مهدی(عج) از آل محمد، از خون خواهان او قرار دهد...(2)
امام صادق(ع) فرمودند: ای علقمه! برای امام حسین(ع) ندبه کنید و برایش گریه کنید و هر کدام از شما اهل خانه اش را بر گریه بر حسین(ع) امر کند و باید هر کدام از شما در خانه اش با اظهار بی تابی و گریه بر امام حسین(ع) اقامه مصیبت کند. و گریه کنان به دیدار یکدیگر به خانه های همدیگر بروید.(3)
فضل می گوید: در اول محرم امام صادق(ع) به من فرمود: دیشب کجا بودی؟ عرض کردم: دیشب یکی از دوستان و محبین شما به مناسبت اول محرم مجلسی منعقد نموده بود؛ و ما برای گریه و ناله و عزاداری بر جد بزرگوارتان حضرت سید الشهدا(ع) و اهل بیت آن حضرت – به خاطر مصائبی که بر آن بزرگوار در این ماه وارد شده – در مجلس او شرکت کردیم و بر مصائب شما اهل بیت گریستیم.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند دلت را روشن کند، و به تو شرح صدر مرحمت فرماید، و تو را بر این عمل خوب و موالات تو با اهل بیت پیامبرت(ص) پاداش دهد. ای فضل! هنگامی که از مجلس عزا بیرون آمدی، جلوی در خانه به کسی برخورد نکردی؟ عرض کردم: بلی، خداوند مرا فدای شما گرداند. با مردی که جلوی در نشسته بود برخورد کردم. فرمود: آن شخص را شناختی؟ گفتم: هوا تاریک بود و نتوانستم او را بشناسم. حضرت فرمود: خود من جلوی در نشسته بودم! گفتم: الله اکبر، پس برای چه به مجلس ما نیامدید تا در صدر مجلس باشید؟ به خدا قسم شما صاحب عزا هستید و واجب است به شما تعزیت بگوییم. امام صادق(ع) فرمود: من خواستم وارد مجلس شوم، اما دیدم صدر مجلس، جدم پیامبر و امیرالمومنین و فاطمه زهرا(س) حضور دارند، و با شما بر اباعبدالله الحسین بن علی(ع) می گریستند و نوحه و زاری می کردند. (4)
3_ ساتر زدن بین زنان و مردان
نقل شده است از دعبل خزاعی که می گوید: در چنین روزهایی به محضر سید و مولایم امام رضا(ع) شرفیاب شدم؛ دیدم که او محزون و دلگرفته نشسته و یارانش گرداگرد او می باشند... سپس آن حضرت برخاست و پرده ای میان ما و اهل بیتش قرار داد و انها را پشت پرده نشاند تا بر مصیبت جدشان حسین(ع) گریه کنند. سپس رو به من کرد و فرمود: ای دعبل! بر حسین(ع) مرثیه بخوان... (5)
از عبدالله بن غالب نقل شده است که می گوید: به محضر امام صادق(ع) وارد شدم و مرثیه امام حسین(ع) را برایش خواندم. وقتی که به این بیت رسیدم :
مصیبت امام حسین(ع) این بود که زمین _ به جای آب _ خاک و گرد و غبار به وی داد...
ناگاه زنی گریه کنان از پشت پرده فریاد زد: وای پدرم! (6)
امام صادق(ع) می فرماید: پدرم امام باقر(ع) به من فرمود: از مالم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در منا و در ایام حج بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند. (7)
پی نوشت:
1- منابع النورا، فی وقایع عاشورا، ص 183.
2- وسائل الشیعه، ج 14، ص 510.
3- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 316.
4- ثمرات الأعواد، ج1، ص 16و منابع النوراء، ص 17 و احرام محرم، ص 51.
5- مستدرک الوسائل، ج 10، ص 386.
6- مثیر الأحزان، ص 15.
7- الکافی، ج 5، ص 117.
منبع:مشرق