کد خبر : ۱۲۷۰۴۲
تاریخ انتشار : ۲۷ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۹

هفت سند از گریه رسول‌خدا و اهل‌بیت (ع) بر امام حسین (ع)

حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجعفر طبسی در مطلبی با عنوان «گریه و عزاداری رسول‌خدا و اهل‌بیت (علیهم السلام) بر امام حسین (علیه السلام)» به موضوع عزاداری بر سیدالشهدا (علیه السلام) پرداخته است.

عقیق: حجتالاسلام والمسلمین محمدجعفر طبسی در مطلبی با عنوان «گریه و عزاداری رسول‌خدا و اهل‌بیت (علیهم السلام) بر امام حسین (علیه السلام)» آورده است:

 

با آغاز ماه محرم الحرام غم و اندوه همه جای عالم را فرا میگیرد و همه در سوگ و عزاداری سید و سالار شهیدان (علیه السلام) مینشینند.

این عزاداریها و اشکها ریشه در تاریخ اسلام و فعل پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و معصومان (علیهم السلام) دارد.

همه در شهادت امام حسین (علیه السلام) گریستهاند و این درسی برای پیروان آنحضرت است. بدون تردید، این اشکها سبب بقای نام و راه آنحضرت و یاران با وفای ایشان میشود.

در این مجال، اسنادی از گریه و عزاداری حضرات معصومان (علیهم السلام) بر امام حسین (علیه السلام) تقدیم میشود.

 

۱. گریه نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر حسین (علیه السلام)

 

ابنعساکر دمشقی شافعیمذهب متوفای ۵۷۱ قمری با سندی از عایشه همسر رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نقل میکند که درحالیکه رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خوابیده بود، حسین (علیه السلام) نزدیک ایشان شد. پس او را دور کردم و مشغول کار خودم شدم. حسین (علیه السلام) نزدیک رسولخدا شد و حضرت از خواب بیدار شد؛ درحالیکه میگریست. گفتم: چرا گریه میکنید؟ فرمود: جبرئیل، سرزمینی را که حسین در آن کشته میشود، به من نشان داد و غضب خداوند بر کسانی که خون او را میریزند، افزون شد.(تاریخ دمشق، ج ۱۴، ص ۱۹۴؛ مجمع الزوائد، ج ۹، ص ۱۸۷)

ابنعساکر همچنین با سندی از ابیعمار نقل میکند که گفت: امفضل دختر حارث و همسر عباسبن عبدالمطلب گفت: یا رسولالله! خوابی دیدم که میخواهم، آن را بیان کنم. فرمود: آن را ذکر کن. گفت: دیدم که بخشی از بدن شما جدا شد و در دامن من قرار گرفت. حضرت فرمود: فاطمه (سلام الله علیها) فرزند پسری به دنیا میآورد که من او را حسین مینامم و تو او را بر دامن خود قرار میدهی. پس فاطمه حسین را به دنیا آورد و من از حسین بر دامنم مراقبت میکردم. روزی علی (علیه السلام) وارد شد؛ درحالیکه حسین با من بود. علی (علیه السلام) شروع به بازی با حسین (علیه السلام) کرد؛ اما چشمانش اشکآلود شد. گفتم: سبب گریه شما چیست؟ فرمود: جبرئیل خبر داده که امت رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حسین را به قتل میرسانند. (تاریخ دمشق، ج ۱۳، ص ۱۹۵؛ المستدرک، ج ۳، ص ۱۳۶)

در روایتی دیگر امیرالمومنین (علیه السلام) میفرماید: روزی بر رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد شدم. دیدم چشمان آنحضرت پر از اشک شده. گفتم: آیا کسی شما را به غضب آورده؟ فرمود: الآن جبرئیل از نزد من رفت و او به من خبر داد که حسین (علیه السلام) در کنار شط فرات کشته میشود. وقتی این را از او شنیدم، نتوانستم خودم را کنترل کنم. (تاریخ دمشق، ج ۴۵، ص ۱۸۸؛ بغیةالطلب، ج ۶، ص ۲۵۶۹؛ تهذیب الکمال، ج ۶، ص ۴۰۷)

از این روایات دو مطلب استفاده می‌شود: ۱. مشروعیت گریه بر امام حسین (علیه السلام) قبل از شهادت؛ چنانچه آن‌حضرت به‌هنگام شهادت زنده بود، گریه می‌کرد. فعل آن‌حضرت حجت است و قرآن کریم می‌فرماید: «ولکم فی رسول‌الله أسوة حسنة». در این ایام همه به‌تبعیت از رسول‌خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) باید بر مصائب امام حسین (علیه السلام) گریه کنیم. ۲. خبر دادن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از شهادت امام حسین (علیه السلام) که در حقیقت این از اخبار غیبیه آن‌حضرت به حساب می‌آید.

 

۲. گریه امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر حسین (علیه السلام)

 

ابنعباس میگوید: همراه علی (علیه السلام) در جنگ صفین از سرزمین نینوا گذشتیم. به من فرمود: ای ابنعباس! آیا میدانی اینجا کجاست؟ گفتم: نمیدانم. فرمود: اگر تو هم همانند من میدانستی، بدون گریه قادر به عبور از اینجا نبودی. پس آنحضرت گریهای طولانی کرد بهطوری که محاسن آن حضرت خیس شد و اشکهایش بر سینهاش ریخت و من هم گریه کردم. حضرت فرمود: شگفتا! ما را با آلابوسفیان و آلحرب حزب شیطان و اولیای کفر چه کار در همین حال فرمود: ای اباعبدالله! صبر و مقاومت داشته باش و آنگاه بسیار گریست و ما نیز، با او گریستیم؛ بهطوری که آنحضرت با صورت به زمین فرود آمد و از هوش رفت و پس از مدتی به هوش آمد. (مجمعالزوائد، ج ۹، ص ۱۸۹)

 

۳. گریه و عزاداری امام حسن بر امام حسین (علیهما السلام)

 

مرحوم شیخ صدوق متوفای ۳۸۱ قمری، با سندی از مفضّلبن عمر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده که امام حسین (علیه السلام) روزی بر امام حسن (علیه السلام) وارد شد. وقتی نگاه امام حسین به امام حسن (علیهما السلام) افتاد، گریست. امام حسن (علیه السلام) از برادر پرسید: سبب گریه شما چیست ای اباعبدالله!؟ فرمود: بهخاطر آن مصائبی است که بر تو وارد میشود. امام حسن (علیه السلام) فرمود: آن چیزی که باعث شهادت من میشود، سمی است که به من داده میشود؛ اما روزی مانند روز تو نیست ای اباعبدالله! (لایوم کیومک یا أباعبدالله)؛ زیرا سی هزار نفر که بهعنوان امت جد ما شناخته میشوند، تو را احاطه میکنند و با تو میجنگد و خون تو را میریزند و حرمت تو را نگه نمیدارند و هتک حرمت میکنند و فرزندانت را اسیر و هتک حرمت میکنند و تو را به قتل میرسانند. بهخاطر همین، خداوند لعنت فرستادن بر بنیامیه را حلال میشمارد و از آسمان خون و خاکستر میبارد و هر چیزی حتی وحوش و ماهیان دریا برای تو گریه میکنند. (امالی صدوق، ج ۱، ص ۱۷۷)

 

۴. گریه امام سجاد (علیه السلام) بر امام حسین (علیه السلام)

 

مرحوم ابنقولویه متوفای قرن چهارم، با سندی از یکی از خادمان امام زینالعابدین (علیه السلام) روایت میکند که حضرت زیر سایهبانی در حال سجده بود و میگریست. گفتم: مولای من! آیا وقت آن نشده که اندوهتان تمام شود؟ حضرت سر بلند کرد و فرمود: وای بر تو! یعقوب در کمتر از چیزی که برایم پیش آمد، به درگاه خدا نالید و گفت: افسوس بر یوسف! با اینکه یعقوب تنها یک پسر گم کرده بود؛ ولی من دیدم که پدرم و گروهی از خاندانم را پیش من سر بریدند. (کامل الزیارات، ص ۲۱۳)

مرحوم سیدبن طاووس متوفای قرن هفتم، از امام صادق (علیه السلام) نقل میکند که فرمود: امام زین-العابدین (علیه السلام) ۴۰ سال بر پدرش گریست؛ روزها را روزه میگرفت و شبها را به عبادت میگذراند و بههنگام افطار چون غلامش آب و غذا نزدش میآورد و میگفت: مولای من! میل کن، حضرت میفرمود: پسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گرسنه و تشنه شهید شد و پیوسته این را تکرار میفرمود و میگریست و با اشک آمیخته میشد و پیوسته چنین بود تا از دنیا رفت. (لهوف، ص ۲۳۳)

 

۵. گریه امام باقر (علیه السلام) بر امام حسین (علیه السلام)

 

در یکی از مجالس عزا با حضور امام باقر (علیه السلام)، کمیت شاعر، شعری سرود. وقتی به اینجا رسید «کشتهشده در سرزمین طف» امام (علیه السلام) زیاد گریه کرد و فرمود: ای کمیت! اگر سرمایهای داشتم، در پاداش این شعرت به تو میدادم؛ اما پاداش تو همان دعایی است که رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره حسانبن ثابت فرمود که همواره بهخاطر دفاع از ما اهلبیت، مورد تأیید روحالقدس خواهی بود.

در روایت علقمه آمده که به امام باقر (علیه السلام) عرضه داشتم: فدایت بشوم چگونه است، اجر و ثواب کسی که در شهرهای دوردست و بلاد غریب و بعید است؛ بهطوریکه برایش امکان ندارد، در چنین روزی به زیارت حضرت بشتابد؟ حضرت فرمود: در چنین روزی به صحرا برود یا به پشت بام بلندی در خانهاش رفته و با سلام به حضرت اشاره کرده، سپس برای حسین (علیه السلام) ندبه و گریه کند و به کسانی که در خانه هستند، امر کند که برای آنحضرت بگریند و با اظهار جزع و فزع بر آنحضرت در خانهاش اقامه عزا کند. (کامل الزیارات، ص ۱۷۵)

 

۶. گریه امام صادق (علیه السلام)

 

زیدبن شحام می‌گوید: امام صادق (علیه السلام) به جعفربن عفان فرمود: به من خبر رسیده است که تو برای امام حسین (علیه السلام) نیکو شعر می‌گویی. عرض کردم: بله آقای من! فرمود: پس بخوان! او شروع به قرائت اشعار کرد. راوی می‌گوید: حضرت و اطرافیانش آن‌قدر گریه کردند که اشک آن بزرگوار بر محاسن و صورتش جاری شد و یا در حدیثی وارد شده که کمیت شاعر روزی بر امام صادق (علیه السلام) وارد شد و برای آن‌حضرت شعر و مرثیه‌خوانی کرد. حضرت گریه شدیدی کرد و بانوان منزل در پس پرده با صدای بلند گریه کردند. ناگاه کنیزی از پس پرده بیرون آمد و کودکی را در دامان امام صادق (علیه السلام) گذاشت. حضرت گریه بسیار شدیدی کرد و صدای زن‌ها از پس پرده شدید گشت. (کامل الزیارات، ص ۱۸۵)

 

۷. گریه و عزاداری امام رضا (علیه السلام)

 

امام رضا (علیه السلام) فرمودند: ای پسر شبیب! اگر میخواهی برای چیزی گریه کنی، برای حسین (علیه السلام) گریه کن؛ زیرا همانگونه که قوچ را سر میبرند، آنحضرت را کشتند و از افراد خانواده او ۱۸ مرد کشته شدند که در روی زمین نظیر نداشتند. (وسائلالشیعه، ج ۱۳، ص ۵۰۳)


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین