۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۰ : ۲۱
عقیق: آرمانشهر شیعی اگر قرار است تحقق پیدا کند و مردم در مدینه فاضله مهدوی تنفس کنند، لازمهاش وجود دو رکن است: اول امام معصوم و دوم جامعه مطیع. در تصور رایجی که وجود دارد ما چنین تلقی میکنیم که صرف وجود امام زمان (عج) برای ایجاد فضای عدل مهدوی کافی است، درصورتی که اگر نگاهی بیندازیم و تاریخ را ورق بزنیم خواهیم دید که صرف وجود امام حلّال مشکلات نیست و جامعه نیز باید همراهی لازم را با حجت معصوم داشته باشد. در این راستا با حجتالاسلام قاسم شباننیا پژوهشگر و عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) گفتوگویی داشتیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید.
تقریر یک تفکر باطل
شباننیا در ابتدا گفت: تصوری افراطی در بین قشر قابل توجهی از شیعیان وجود دارد مبنی بر این که در یک وقت خاصی اتفاقات خاصی موسوم به علائم ظهور رخ میدهد و پس از آن امام زمان ظهور میکند و جهان پر از عدل و قسط میشود و قرار نیست که مردم و جامعه در روند ظهور امام زمان نقشی داشته باشند. این افراد برای تحکیم باور خود به برخی روایات هم متمسک میشوند تا توجیهی روایی از این موضوع داشته باشند.
غیبت امام زمان (عج) از ماست
وی افزود: اما واقعیت این است که اگر به متون روایی درباره مهدویت توجه کنیم خواهیم دید که مسأله نقش جامعه چه در غیبت چه در ظهور امام زمان (عج) اثرگذار بوده است و به نوعی یکسر قضیه مردم جامعه هستند. نقل معروفی است که بارها بزرگان آن را بیان داشتند که «غیبت امام زمان از ماست» یعنی تا زمانی که ظرفیت انسانها به حد کمال خود نرسد تا از آخرین ذخیره الهی بهرهمند شود ایشان غائب خواهند ماند. دو غیبتی که از سوی امام زمان رخ داده است هر دو مربوط به مردم و شرایط جامعه بود و اگر بستر برای حضور گسترده ایشان فراهم میشد دیگر خبری از غیبت طولانی نبود. واقعیت این است که ظهور امری کاملاً مرتبط با جامعه است و باید شرایط سعادتخواهی و حرکت به بالندگی در آدمیان شکل بگیرد تا به وسیله حجت معصوم تکامل انسان ایجاد شود.
انقلابیهای بیخیال چه میگویند
عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی (ره) ادامه داد: در بین برخی افراد که تفکرات انقلابی هم دارند نوعی تفکر انحرافی و ناموجه وجود دارد مبنی بر این که پس از انقلاب اسلامی به زودی قرار است ظهور تحقق یابد و ما دیگر هیچ تکلیفی در رابطه با تربیت جامعه نداریم. این افراد نیز چون سایرین برای توجیه چنین باوری به برخی منقولات متمسک شدند و تطابقهایی را بر روی بعضی شخصیتها مثل امام خمینی (ره) انجام دادهاند. این نوع باور قبل از انقلاب هم بین صفویه رایج بود که بلاشک حکومت صفویه به حکومت مهدوی متصل خواهد شد! چنین باورهایی که نوعی بیخیالی نسبت به تکلیف را ایجاد میکند موجب غفلت افراد از وظیفه مهم جامعهسازی میشود، که در نتیجه شاهد آن هستیم که غیبت امام زمان تا این حد به تأخیر میافتد.
کسانی که مدعیاند عصر غیبت عصر حیرت و تقیه است با فرهنگ مهدویت آشنایی ندارند
او اشاره کرد: با نگاهی به سیره امامان معصوم به خوبی متوجه خواهیم شد حضرات برای اعمال ولایت و حکومت، همچنین برای پیشبرد اهداف به کارهای خارقالعاده متوسل نمیشدند و همواره از وضعیت طبیعی استفاده میکردند. موضوع ظهور هم همین است باید شرایط طبیعی به حدی برسد که امام زمان تشریف بیاوردند، این که فکر کنیم ایشان به شکل عجیب و غریب ظهور خواهند کرد و با کارهای معجزهآسا حکومت عدل مهدوی تشکیل میدهند، تفکر باطلی است. افرادی که دائماً از این صحبت میکنند که عصر غیبت عصر تقیه و حیرت است و باید گوشهای نشست و به دعا مشغول شد اساساً با فرهنگ مهدویت آشنایی ندارند. این افراد نمیخواهند قبول کنند که ظهور مستلزم قدرت بالقوه مسلمین است تا شرایط همراهی با ایشان فراهم باشد.
شباننیا در پایان گفت: برای تبیین این موضوع باید به نمونه تاریخی از سیره امام علی (ع) اشاره کرد. امام هم از سوی خدا صاحب ولایت بود اما چرا باید ۲۵ سال طول بکشد تا ایشان به خلافت برسد؟ طبق فرمایش خودشان علت همراه نبودن جامعه بود. امیرالمؤمنین در مورد به دست گرفتن امر خلافت میفرمایند: «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّهُ عَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا» یعنی اگر نبود حضور آن جمعیت و تمام شدن حجّت با وجود یار و یاور و اگر نبود که خداوند از دانایان پیمان گرفته است که بر سیرى ستمگر و گرسنگى ستمدیده رضایت ندهند، هر آینه مهار شتر خلافت را بر شانهاش مىانداختم.