۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۴ : ۱۳
عقیق:مرتضی کریمینیا، قرآنپژوه، مترجم و مؤلف اثر تحسین شده "کتابشناسی مطالعات قرآنی به زبانهای اروپایی"، در یادداشتی که در صفحه مجازی خودش منتشر کرده است، گزارشی از دیدار اخیرش با آیتالله العظمی سیدعلی سیستانی در نجف داده که حاوی نکتههای قابل توجهی است. در بخشی از یادداشت کریمینیا میخوانیم:
پنجشنبه 18 آذر 1400 مجددا دیدار آیتالله سیستانی ــ حفظه الله ــ نصیبم شد. فکر نمیکردم ایشان دیدار عمومی یا خصوصی داشته باشند. قصدم سلام و تحیت و دعا بود، اما ایشان با لطف فراوان و به رغم کهولت سن، حدود 20 دقیقهای دربارۀ موضوعات مختلف تاریخی برایم صحبت کردند. چون قلم و کاغذ همراه خود برنداشته بودم، بعد از جلسه، اکنون با کمی تاخیر خلاصهای از مطالب ایشان را برای ثبت و استفادۀ دیگر محققان مینویسم.
ابتدا ایشان، از سر لطف، کارهای اندکم در خصوص تفاسیر کهن شیعه را مورد تقدیر قرار دادند و تأکید کردند که اهتمام به کشف و احیای آثار قدمای شیعه در شاخههای مختلف علوم، از جمله در زمینۀ تفسیر قرآن از مهمترین وظایف ماست.
هرچه این آثار کهنتر باشد، ارزش علمی آنها از جهت تاریخی بیشتر است. در گذشته البته بسیاری از مولفان آثار علمی وقتی کتابی را در یک زمینۀ علمی مفید و مناسب میدیدند، چه بسا آن را تلخیص میکردند و گاه با افزودن مطالبی جدید یا ایجاد تغییراتی در محتوای آن، نسخهای جدید از آن کتاب را تدوین میکردند.
لذا مشابهت آراء مختلف تفسیری و غیر آن در میان قدما امر بسیار طبیعی بوده است و این مسئله مختص حوزۀ تفسیر نیست، بلکه در سایر شاخههای علوم از جمله فقه و اصول هم متداول بوده است. از همین رو، مفسران کمی را میتوان یافت که در کار خود، صاحب ابتکار و افکار جدید بوده باشند.
برخی از مصنفان در میان شیعه و اهل سنت نیز از ابتدا، بنای خود را بر گردآوری مأثور از پیشینیان گذاشته بودند که در این حالت مسئله خیلی روشنتر است.
طبیعتا بسیاری از آثار علمی بر اثر مرور زمان از میان رفته است. مثلاً اینکه کتابخانۀ سید مرتضی هشتاد هزار جلد کتاب داشته، موضوع کم اهمیتی نیست. بسیاری از رسالههای کوتاهی که او به مناسبت حضور و طرح پرسشی در مجالس امرا و عالمان و سلاطین نوشته، اکنون در اختیار ما نیست.
از سوی دیگر، بعضی از آثار مهم شیعه هم، به دلایل مختلف، مرغوبٌ عنه شدهاند و توجه به استنساخ آنها بسیار اندک بوده است. مثلاً شاید تفسیر سید رضی به سبب کم توجهى او به منابع اهل بیت علیهم السلام کمتر نسخه برداری شده است. به همین دلیل ما الان تنها بخشی از "حقائق التاویل" را در اختیار داریم که آن هم بر مبنای یک نسخه یافت شده است.
بعد فرمودند: لازم است به اقدم آثار و یافتن اقدم نسخهها اهتمام داشته باشیم. وقتی به کهنترین آثار دست بیابیم و این متون را تصحیح شده در اختیار داشته باشیم، این امکان را داریم که تحول و تطور و تکامل نظریات علمی در تفسیر قرآن را در بستر تاریخیاش کشف کنیم و سهم هر یک از عالمان را بهتر بشناسیم.
سخن از اینجا به تحولات تاریخی در حوزههای دیگر کشیده شد. ایشان فرمودند یک علت رونق فقه و کلام در میان عالمان شیعه در حله این بوده است که بعد از حملات مغول، بغداد آبادانی زراعی و کشاورزی خود را از دست داد و بسیاری از افراد نسخههای کتب خود را برای کسب معاش و غذا، میفروختند.
در مقابل، حله از سرسبزی و رونق کشاورزی بسیار بیشتری برخوردار بود و این امر یکی از اسباب فراوانی کتب علمی شیعه و اهل سنت در حله بود و تا چندین قرن، عالمان بسیاری در این منطقه حیات علمی پررونقی داشتند.
جالب اینکه قرنها شهر نجف بیشتر به رونق ادبی مشهور بود و کسانی چون رضیالدین استرآبادی کتابهای شرح الشافیة و شرح الکافیة خود را در این شهر تالیف کردهاند.
با این حال، این آثار بسیار مهم در نوشتههای مصریهای بعدی انعکاسی نیافته است، چون با تشکیل دولتهای پس از مغول، گونهای انقطاع علمی میان مصر و مشرق اسلامی (عراق و شامات و ایران) پدید آمد و به دلیل رقابتهای سیاسی میان حاکمان این دو منطقه، رفت و آمد علمی در میان دانشمندان میسور نبوده است.
لذا مغنی ابنهشام با اینکه کتاب خوب و جامعی است، اما اگر مولف آن به آثار رضی استرآبادی در عراق دسترسی میداشت، کتاب مُغنی، بسیار کاملتر و غنیتر از شکل کنونیاش میشد.
منبع:تسنیم