۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۷
عقیق: حاج سید محمد جوادی از شعرا و مداحانی است که به رغم حضوری فعال در آستان اهل بیت(ع)، تمایلی به شهرت و نام آوری ندارد و نوکری واقعی برای امام حسین(ع) را از هر شهرتی ارزشمندتر می داند. او سال ها قبل به توصیه بزرگی از همین وادی، تصمیم به خدمتی به دور از هرگونه هیاهو گرفته و معتقد است که مداحان بنا به تقوایشان ماندگار می شوند و نه شهرتشان.
گفت و گوی عقیق با حاج سیدمحمد جوادی در برنامه باب القبله را ببینید:
*روایتی از حاج آقا منصور شنیده بودم که اگر می خواهید مداح خوبی شوید، یکی شوید مثل سید محمد جوادی که هم شاعر خوبی است و هم خواننده خوبی. به واقع می خواهم بگویم با پتانسیلی که در سید محمد وجود داشت، خیلی بیشتر از این ها باید نامش شنیده و تصویرش دیده می شد اما الان حتی به رغم حضورتان در هیات انصارالعباس که به عنوان یکی از جلسات استخوان دار تهران به شمار می رود، باز هم ویدیوی چندانی از شما بیرون نمی آید؛ آیا این انتخاب شماست و اگر این طور است، علت آن چیست؟
من به این باور رسیده ام. یعنی وقتی بزرگترها و اساتید را دیدم به این نتیجه رسیدم که اینطور بودن بهتر است. به نظر من یک خواننده خیلی نباید دنبال دیده شدن باشد، کاری به کسی ندارم اما خود من اصلا به این موضوع معتقد نیستم. شاید اگر جوان بودم این فکر را می کردم اما من حاج نادعلی کربلایی را دیدم و با حاج منصور ارضی آشنا هستم. خدا به حاج منصور ارضی خیر و عمر طولانی بدهد و به نفس هایش برکت. اغراق نیست اگر بگوییم که حاج منصور تکرارشدنی نیست. درواقع این ها را می گویم تا به این نتیجه برسم که امام حسین(ع) باید به آدم عزت بدهد، اگر خودت را با ویدیو، فیلم و با کلیپ مطرح کردی، بعد از صباحی که از تو فیلمی نیاید و یا حتی بیاید، آنقدر جوانترهایی از تو خوش صداتر هستند که تو تمام شوی اما اگر امام حسین(ع) به تو نگاه کند و نفس بدهد، حتی اگر 80 سالت هم بشود و صدایی هم برایت نماند اما باز هم تاثیر کلامت وجود دارد و تو هستی... مثلا حاج فیروز نزدیک 80 سال سن داشت اما تازه مردم از 65 سالگی او را شناختند و با این حال ایشان ماندگار شد. خلاصه کلام اینکه می خواهم بگویم اگر خیلی دنبال این حرف ها باشیم، درست نیست.
*آقاسید! من احساس می کنم این روحیه شما از یک جایی به بعد تغییر کرد. واقعا چه شد؟ اتفاقی برای سید محمد جوادی افتاد که فقط نگاه امام حسین را بخواهد؟
نام نمی برم تا ذهنیت اشتباهی بوجود نیاید اما حقیقتش یک بار این مرد بزرگ که از ایشان فیلم و صدایی نیست اما خودشان سرآمد مرثیه خوانی کشور هستند، 20 سال پیش به من گفتند:" دوست داری مردم تو را ببینند یا حضرت زهرا(س) تو را ببیند؟" من به فکر فرو رفتم و جوان بودم و جویای نام اما خداشاهد است که کلی فکر کردم و دیدیم راست می گوید و نهایتا به جایی می رسیم که همه عالم، طرف را می شناسند اما همان فرد مشهور از آن به بعد کاری می کند که مردم نتوانند او را بشناسند تا بتواند راحت تر زندگی کند و راحت تر در خیابان قدم بزند. این فرد مشهور نهایتا در توقعات مردم می ماند و حتی در کثرت دعوت ها نمی داند کدام مجلس را برود و کدام را نرود تا از دستش دلگیر نشوند. به واقع، کار خیلی سخت می شود و باید قبول کنیم که هرچه بیشتر تو را بشناسند، توقعات هم از تو بیشتر می شود، آنقدر بیشتر که زندگی شخصی فرد با مشکل مواجه می شود. خود ما همین الان معذب هستیم حالا ببینید آن هایی که شهرت دارند چقدر سخت زندگی می کنند. بطور کل من خودم دوست داشتم فقط نوکری کنم بنابراین این چیزها و شهرت اصلا برایم مهم نبوده و نیست.
*چندسالی است که جوان ها به شکل عجیبی وارد مداحی شده اند و بعضی ها بین نوکری امام حسین با خوانندگی و بازیگری فرقی قائل نیستند و با همان سرعتی که آن ها پیش می روند، برای رسیدن به شهرت تلاش می کنند. نظرتان در این باره چیست و فکر می کنید این روحیه را چگونه می توان کنترل کرد؟
اگر بخواهم نظر بدهم خودم را صاحب نظر نمی دانم، زیرا بزرگتر از ما خیلی ها هستند و آن ها باید بگویند اما واقعا من هم در جوان ها دیده ام که خیلی تلاش می کنند و می گویند چرا فلان فوتبالیست و فلان کس دیده شود اما نوکر امام حسین دیده نشود؟ اما من می گویم ای جوانی که نوکر امام حسین(ع) هستی و داری دیده می شوی، این را بدان که ذره ذره اعمالت، رفتارت،حرف هایت، لباس هایت و حتی مارک زیورآلات تو، همه و همه در چشم مردم است. اگر می گوییم استاد سازگار، حاج فیروز، حاج منصور، حاج علی انسانی، حاج غلامرضا زنجانی و حاج اصغر زنجانی و حاج سلیم موذن زاده، به خاطر خواندنشان، نفسشان و تقوایشان است. ما دیدیم که مردم دست آن ها را می بوسیدند و از آن ها می خواستند که مریضشان را شفا دهد و برایشان دعا کند اما آیا امروز در جامعه اینقدر به ما مداحان فعلی اعتقاد دارند و می آیند بگویند که آقا برای بچه ما دعا کن؟ فقط کافی است کمی به جواب این سوال فکر کنیم...
* به نظرتان این دیدگاه به خاطر این نیست که خیلی از رفقای جوان ما استاد ندیده اند؟
خیلی دوست ندارم به جوانان خرده بگیرم اما واقعا بالای سر جوان باید بزرگتر و صاحب نفس باشد و یک الگویی داشته باشد که بتواند بگوید من می خواهم به او برسم و البته نه فقط در شهرت و خواندن بلکه بروند و ببینند که آن بزرگ و الگو، چه تقوایی دارد، نماز شب چگونه می خواند و مثلا چطور 50 سال در شهرری دعای کمیل می خواند، پس اول باید بروی و پیگیری کنی و آنوقت بدانی که با چنین تقوایی، امام حسین(ع) هرآنچه بخواهی را به تو می دهد. من با جرأت می گویم که اگر خودت بخواهی به چیزی برسی، ظاهرا می رسی اما ماندگار نیستی. فیلم و صدا می دهی اما چندماه بعدتر یکی از تو بهتر می آید و دیگر دیده نمی شوی و عمر حضورت 4، 5 سال بیشتر طول نمی کشد اما اگر امام حسین(ع) به تو نفس بدهد، مردم 50 سال برایت دست و پا می شکنند. به واقع آن تلاش شخصی چندان سخت نیست و آن نوکری واقعی سخت است و این بسیار مهم است.
* شما اولین مداحی بودید که در تهران آقای میرزامحمدی را دعوت کردید. می خواهیم بدانیم این علاقه و ارتباط از کجا شکل گرفته که تقریبا منبری ثابتان آقای میرزا محمدی است؟
رفاقت ما به 30 سال پیش برمی گردد. ما در یک مدرسه درس خواندیم و با هم دنبال مداحی رفتیم. یک رفاقت صمیمی مثل دو برادر داریم اما ایشان به قم رفتند و سال ها از هم دور بودیم اما هنوز هم ایشان به هیات ما می آیند و به ما سر می زنند و من هم به مراسم های ایشان می روم و کلا رابطه بسیار نزدیکی با هم داریم.