عقیق: ادب، فقط در کلام نیست؛ گاهی در سکوتی شبانه، در سرمای کوچه، معنا پیدا میکند. و بزرگان، حتی زنگ در را با معیار اخلاق میسنجند.
میرزا جواد آقا تهرانی شبی دیروقت به منزل میآیند؛ به در منزل که میرسند، متوجه میشوند کلید منزل همراهشان نیست، به خاطر رعایت حال خانواده شان که در خواب بودند، از در زدن خودداری کرده و با توجه به این که هوا هم قدری سرد بوده است، در کوچه میمانند و تا اذان صبح همانجا قدم میزنند.
هنگام اذان که اهل خانه میباید برای نماز صبح بیدار شوند، آقا در میزنند و وارد خانه میشوند.
یکی از فرزندان ایشان که از این قضیه خبردار میشود، سؤال میکند چرا زنگ نزدید؟
ایشان میگویند: شما خواب بودید، زنگ من موجب اذیت و آزار شما میشد!
نقل دیگری را هم فرزند ایشان شنیده است که گویا همسر ایشان در رؤیا میبینند که مرحوم آقا پشت در منزل نشسته اند، لذا بیدار شده و هنگامی که در را باز میکنند میبینند که آقا آنجا منتظرند.
پی نوشت:
کتاب خاطراتی از آیینه اخلاق، یادوارهای از آیهالله میرزا جوادآقا تهرانی(ره)
منبع:حوزه