عقیق: زيارتنامهها متون مقدس و ارزشمندي هستند كه علاوه بر ياري كردن ما در
تكميل زيارتمان، به شناخت و معرفت بهتر ما نيز از ائمه معصومين و ارتقاء
كيفي اعتقاداتمان كمك ميكنند. زيارتنامهها معمولا شامل سلام و تحيت، توسل
و دعا، تولي و تبري هستند و ما را در تصفيه اعتقاداتمان ياري ميدهند.
چنانچه
همواره زيارتنامهها را با دقت در ترجمه و بعضا شرحشان بخوانيم، به بسياري
از اعتقادات آميخته با خرافات و حتي مشركانه اي كه شايد بعضي از ما نا
خواسته بدان معتقد باشيم، پي خواهيم برد.
در انتخاب زيارتنامه بهتر
است ببينيم با كداميك از زيارتنامهها ميتوانيم ارتباط قلبي بهتري برقرار
كنيم. اما اگر ميخواهيم يك زيارتنامه را بر ديگر متون زيارتي ترجيح دهيم و
يا اين كه كاملترين زيارتنامه را بخوانيم بهتر است از جامعه كبيره استفاده
كنيم.
زيارت جامعه كبيره از جمله متون بسيار معتبري است كه هر يك
از ائمه اطهار را ميتوان با آن زيارت كرد، اين زيارتنامه به سندهاي موثق
از امام هادي عليه السلام روايت شده و جمع بسياري از علما و مؤمنين به
خواندن آن مداومت داشته و دارند. سند آن به موسي بن عبدالله نخعي ميرسد كه
امام هادي عليه السلام وي را به اين متن بليغ و كامل براي زيارت هر كدام
از امامان تعليم فرموده است.
نماز زيارت
نماز زيارت
يك هديه است از طرف زائر به مزور. كه اگر چه اعمال زائر در مقابل عظمت
زيارت شونده، بسيار ناچيز است، با دست خالي به زيارت رفتن ناپسند و به دور
از ادب است.
هر چند زائر يك بنده سراپا گناه باشد و زيارت شونده
امام علي عليه السلام، باز هم زائر بايد لااقل به خواندن دو ركعت نماز
زيارت اهتمام داشته باشد كه همچون نماز صبح است و هيچ روش خاصي ندارد و فقط
از باب ادب و هديه است. مانند پيشكشي مورچه اي به بارگاه با عظمت حضرت
سليمان كه گفت: اي سليمان مورم و ران ملخ آورده ام.
اما اگر مايل است بيشتر تلاش كند هر نمازي كه بخواند نيكوست بلكه ميتواند نماز مخصوص آن امام را كه در مفاتيح ذكر شده است بخواند.
بوسيدن
ضريح جز آنكه نشانهٔ عشق و ادب و احترام است، معني ديگري ندارد بنابراين
اگر حرم شلوغ باشد براي نشان دادن عشق و محبت و احترام، احتراز از بوسيدن
بهتر است. اما متاسفانه بعضي از عوام الناس گمان ميكنند تا ضريح را
نبوسند، زيارت نكرده اند و تا موفق به بوسيدن ضريح نشوند احساس خوبي
ندارند. حال آنكه بوسيدن ضريح در هيچ روايتي جزئي از زيارت محسوب نشده است
بوسيدن ضريح
در
بعضي از زيارتنامهها ميرسيم به جايي كه مثلا امام فرموده اكنون جلو برو و
قبر را ببوس مثل زيارت امام حسين در شبهاي قدر و بوسيدن قبر امروزه امكان
پذير نيست بلكه نزديكترين محل به قبر، ضريح مطهر است. لذا ضريح حكم قبر را
دارد اما بوسيدن ضريح اگر موجب اذيت و آزار ديگران، بي حرمتي به حرم يا
پديد آمدن صحنه هايي دور از ادب شود، نه تنها مستحب نيست بلكه مجاز هم
نيست.
بوسيدن ضريح جز آنكه نشانهٔ عشق و ادب و احترام است، معني
ديگري ندارد بنابر اين اگر حرم شلوغ باشد براي نشان دادن عشق و محبت و
احترام، احتراز از بوسيدن بهتر است. اما متاسفانه بعضي از عوام الناس گمان
ميكنند تا ضريح را نبوسند، زيارت نكرده اند و تا موفق به بوسيدن ضريح
نشوند احساس خوبي ندارند. حال آنكه بوسيدن ضريح در هيچ روايتي جزئي از
زيارت محسوب نشده است.
البته بعضي هم از آن طرف بام افتاده اند و
بوسيدن ضريح و لمس و تبرك در و ديوار حرم را نشانه شرك ميدانند كه ريشه در
عقايد افراطي وهابيت دارد. بوسيدن و لمس و تبرك مادامي كه از روي محبت و
احترام است مجاز و مستحب است تنها در صورتي كه از روي پرستش باشد شرك و
حرام است و بديهي است كه در اصل، به خاطر ارتباط عميق با خداست كه مردم
اولياء الله را دوست دارند.
اين كار نه تنها بدعت و حرام نيست بلكه
به دليل متبرك بودن آنها ريشه در رفتار پيامبران پيشين نيز دارد. در قرآن
مجيد آمده است كه وقتي حضرت يوسف خود را به برادرانش معرفي نمود و آنها را
مورد عفو و بخشش قرار داد، به آنها گفت: اذْهَبُواْ بِقَمِيصِي هَذَا
فالقُوهُ عَلَي وَجْهِ أبِي يَأتِ بَصِيراً؛ پيراهنم را با خود نزد پدرم
ببريد و بر صورتش افكنيد تا ديدگانش بينا گردد سپس در جاي ديگري از همين
سوره آمده است: فَلَمّا أَنْ جاءَ الْبَشِيرُ أَلْقاهُ عَلي وَجْهِهِ
فَارْتَدَّ بَصِيراً؛ چون مژده دهنده نزد پدر آمد، پيراهن را بر صورت پدر
افكند و يعقوب بينايي خود را بازيافت.
البته بعضي هم از آن طرف بام
افتاده اند و بوسيدن ضريح و لمس و تبرك در و ديوار حرم را نشانه شرك
ميدانند كه ريشه در عقايد افراطي وهابيت دارد. بوسيدن و لمس و تبرك مادامي
كه از روي محبت و احترام است مجاز و مستحب است تنها در صورتي كه از روي
پرستش باشد شرك و حرام است و بديهي است كه در اصل، به خاطر ارتباط عميق با
خداست كه مردم اولياء الله را دوست دارند.
آيا ميتوان رفتار اين دو
پيامبر الهي يوسف صديق كه توصيه به ماليدن پيراهن بر چشمان پدرش نموده و
يعقوب كه آن را انجام داده است را شرك به خدا و حرام دانست؟ آن هم داستاني
كه از زبان قرآن مجيد نقل شده است؟
علاوه بر اين، در صحيح بخاري از
عبدالله بن عمر نقل شده است كه: «پيامبر را در حالي ديدم كه حجرالاسود را
لمس ميكرد و ميبوسيد. بر همين مبنا است كه كليه مسلمين جهان به هنگام
زيارت خانه خدا، براي لمس كردن و بوييدن حجرالاسود مدتها به صف ميايستند.
حال
كه بوسيدن سنگ حجرالاسود و لمس كردن پيران يوسف و ماليدن بر چشم مجاز
ميباشد، بديهي است كه ميتوان در و ديوار و ضريح امامان را لمس نمود و
بوسيد، زيرا تفاوتي بين اشيا (از جهت متبرك بودن آنها) وجود ندارد؟ ! »
(مقاله صفاي زيارت، سايت تخصصي كتابخانه حج) وداع با حرم وداع قسمت آخر
زيارت است كه آداب و دعاهاي خاص خود را دارد كه دعا براي زيارت مجدد، جزئي
از آن است. ولا جعله ا… آخر العهد مني لزيارتكم و رزقني العود اليك…
منبع: حج
211008