۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۷ : ۲۰
عقیق: خداوند متعال انسان را آفرید و به او عقل و شعور و قدرت انتخاب داد تا بتواند مسیر زندگی خود را انتخاب کرده و بر مدار خوبیها حرکت کند یا بر مدار بدیها سپس برای اینکه بتواند صراط مستقیم را به درستی انتخاب کند، پیامبرانی را فرستاد تا او را کمک کنند و راه درست و دستورات الهی را به او نشان دهند. لذا هیچ قوم و قبیلهای نبوده مگر اینکه خداوند در میان آنها پیامبری مبعوث کرد تا پیام الهی را به بندگان او برساند.
انسانی که خدا برای خلقتش بر همه عالم منت گذاشت
حدود ۱۴۵۰ سال پیش خداوند متعال بر بشر منت گذاشت و آخرین سفیر و بالاترین پیامبر و اشرف مخلوقات و علت خلقت هستی حضرت محمد مصطفی (ص) را بر بشر ارزانی داشت تا در شعاع نور او جهانیان هدایت یافته و به سرمنزل هستی و کمال نهایی انسان نائل آیند. با اینکه خداوند سبحان نعمتهای بسیاری به بشر داد و پیامبران زیادی فرستاد تا بشر را هدایت کنند، اما برای هیچ کدام از آنها بر بشر منت نگذاشت، اما برای فرستادن آخرین سفیر خود برای بشریت بر او منت گذاشت و فرمود: «لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِن کَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ [آل عمران/۱۶۴] خداوند بر مؤ منان منت نهاد (نعمت بزرگی بخشید) هنگامیکه در میان آنها، پیامبری از جنس خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و کتاب و حکمت به آنها بیاموزد؛ اگر چه پیش از آن، در گمراهی آشکار بودند» یعنی پیامبر عظیم الشان اسلام از تمام نعمتها و از تمام هستی بالاتر است.
اگر تو را خلق نمیکردم، همه هستی را خلق نمیکردم
آری او چنان بزرگ بود که خداوند در شان او فرمود: «لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْأَفْلَاکِ: اگر تو را خلق نمیکردم، افلاک(همه هستی) را خلق نمیکردم»[۱] یعنی غایت و هدف خداوند متعال از خلقت همه هستی و تمام مخلوقات، وجود نازنین پیامبر اکرم (ص) است. اوست که محور هستی و بزرگتر از عالم و آدم است. جایگاه معنوی او به حدی بالاست که خداوند متعال در رابطه با مقام معنوی او فرمود: «فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی [نجم/۹] پس [فاصله اش با پیامبر] به اندازه فاصله دو کمان گشت یا نزدیک تر شد» یعنی از همه کس و همه چیز به خداوند متعال نزدیکتر است و قرب معنوی بیشتری دارد.
بشارت ظهور پیامبر (ص) در تورات و انجیل
یکی از ادله اثبات پیامبری پیامبر عظیم الشان اسلام (ص)، بشارتهایی بود که در کتاب تورات و انجیل از زبان حضرت موسی و حضرت عیسی (ع) به عنوان دو پیامبر اولوالعزم و بزرگ الهی بیان شده بود. بشارتهایی که باعث شد بسیاری از مسیحیان و یهودیان صدر اسلام که تعصب و لجاجتی نداشتند به اسلام گرویده و مسلمان شوند. قرآن در این رابطه میفرماید: «الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَمَا یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ [بقره/۱۴۶] اهل کتاب، پیامبر اسلام را [بر اساس اوصافش که در تورات و انجیل خواندهاند] میشناسند، به گونهای که پسران خود را میشناسند» یعنی آنان به خوبی پیامبر کرم (ص) را میشناختند همچنانکه فرزندان خود را میشناختند یعنی با خصوصیات و ویژگیهای منحصر به فرد او را میشناختند.
موید این سخن برخورد بحیرای راهب است که بزرگ مسیحیان بُصری بود و در یک نگاه حضرت را شناخت و سفارش او را به ابوطالب کرد و گفت او پیامبر آخرالزمان است و بسیار مواظب او باش، این قضیه در حالی رخ داد که پیامبر اکرم تنها ۸ سال داشت، یعنی در ۸ سالگی بحیرا او را شناخت و به پیامبری او اذعان کرد.[۲]
کشیشان مطرحی که به اسلام گرویدند
اما متأسفانه برخی از علمای یهود و نصاری با توجه به تعصب و لجاجت و جاهطلبی که داشتند با حضرت مخالفت کرده و پیامبری او را انکار کردند. اما این مسأله همیشه در طول تاریخ مورد توجه بوده و هر ازچندگاهی یکی از علمای مسیحی به اسلام گرویده است. اخیرا نیز یکی از کشیشان مطرح آمریکا به نام «شیخ یوسف استیس» به حقانیت اسلام اعتراف کرد و مسلمان شد، او در شهر اسکندریه (الکساندریا) در ایالت ورجینیا، نزدیک واشنگتن سکونت دارد. او اصالتا از ایالت تگزاس است، وی بعد از مسلمان شدن، شب و روز برای نشر و پخش دین اسلام در تلاش است و برای سربلندی آن از هیچ کوششی دریغ نمیکند.[۳]
چند سال قبل نیز یکی از کشیشان مطرح مسیحی که ایرانی هم بود، به اسلام گروید و دین اسلام را پذیرفت و به نشر و تبلیغ آن پرداخت. نام او استاد «عبدالاحد داود» بود، وی در سال ۱۸۶۷ در ارومیه (ایران) متولد شد، تحصیلات مقدماتی خود را در این شهر گذراند و بعدها در خارج از ایران به دریافت درجه علمی بی دی (لیسانس الهیات) مفتخر شد. مدت سه سال عضو فعال هیئت آموزشی میسیون اسقف اعظم کانتربوری در میان عیسویان آسوری (نسطوری) بود. در سال ۱۸۹۲ کاردینال وون او را به رم اعزام کرد و او در کالج تبلیغ فیده مدت ۳ سال به مطالعات و پژوهشهای فقهی و فلسفی مشغول بود و در سال ۱۸۹۵ رسماً به مقام قسیسی (کشیشی) کلیسای کاتولیک ارتقا یافت.
در سال ۱۹۰۳ بار دیگر به انگلستان رفت و به عضویت انجمن موحدین درآمد و در سال ۱۹۰۴ از سوی انجمن موحدین بریتانیایی و خارجی مأمور انجام فعالیتهای آموزشی و روشنگرانه در میان قوم خود شد، ولی در هنگام بازگشت از انگلستان به ایران در استانبول توقف کرد و پس از چندین ملاقات و گفتوگو با علمای اسلام و مطالعات و تحقیقات قبلی رسماً به دین اسلام درآمد و نام «عبد الاحد داود» را برای خود انتخاب کرد. او کتاب «محمد در کتاب مقدس» (Muhammad In The Bible) را نوشت و در آن به اثبات اسلام و حقانیت پیامبر عظیم الشان پیامبر اکرم (ص) پرداخت.[۴]
تمامی این شواهد دال بر حقانیت اسلام و پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) است که جا دارد بیش از این درباره این موضوع تحقیق شود.
محمد فرضی پوریان
پینوشت:
[۱]. بکرى، احمد بن عبد الله، الأنوار و مفتاح السرور و الأفکار فی مولد النبیّ المختار، ۱جلد، دار الشریف الرضی - قم، چاپ: اول، ۱۴۱۱ ق، ص ۵.
[۲]. منبع سایت ویکی فقه https://w57.ir/Jtn
[۳]. منبع سایت الشیعه https://w57.ir/Jte
[۴]. منبع خبرگزاری فارس http://fna.ir/f04num
منبع:فارس