۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۱۸
عقیق:در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود که عوامل رژیم شاه به خانه ساده امام خمینی(ره) در قم یورش بردند و ایشان را دستگیر و به زندان قصر در تهران منتقل کردند.
هنوز چند ساعتی از این ماجرا نگذشته بود که خبر دستگیری امام(ره) به سرعت در شهر و روستاها و مناطق اطراف قم پیچید در آن روز خیابانهای قم از شعار کوبنده یا مرگ یا خمینی در اعتراض به دستگیری امام به لرزه درآمد.
دامنه اعتراضات که در تهران و چند شهر دیگر گسترده شد، رژیم سخت به وحشت افتاد و برای سرکوب این قیام تاریخی به اسلحه روی آورد؛
آن روز صدای شعار مردم در برابر شلیک هر گلوله، نشان از ایستادگی و مقاومت حق در برابر باطل بود.
تاریخ گواهی می دهد در این روز حدود ۱۵ هزار مسلمان انقلابی ایران به خاک و خون کشیده شدند و بدین ترتیب صفحه ای جدید در تاریخ پرعظمت انقلاب ایران اسلامی در یوم الله ۱۵ خرداد ورق خورد.
اما پشت پرده سحرگاه نیمه خرداد چه بود؟ برای شکل گیری حماسه تاریخ ساز پانزده خرداد از پیش تر بسترها و زمینه های مختلفی فراهم شد که در ادامه می خوانید.
ظهیری، پژوهشگر تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفت و گویی، گفت: جان اف کندی با شعار اجرای اصلاحات در اواخر سال ۱۳۳۹ روی کار آمد و دستورالعمل اجرای این اصلاحات را برای ایران هم فرستاد.
او ادامه داد:محمدرضا پهلوی به دلیل نفوذ غیر قابل انکار آیت الله بروجردی مرجع تقلید وقت، اجرای اصلاحات آمریکایی ها را تا حدودی به تعویق انداخت. تا اینکه در فروردین ۱۳۴۰ با فوت این مرجع معظم تقلید ، شاه بلافاصله با انتصاب علی امینی، فرد مورد اعتماد آمریکایی ها به نخست وزیری در صدد اجرای اصلاحات برآمد.
این کارشناس تاریخ با بیان این که شاه می خواست تا مقام مرجعیت دینی در قم متمرکز نشود،گفت:محمدرضا پهلوی برای آسوده شدن از مخالفت های احتمالی علمای قم علیه اصلاحات آمریکایی، در صدد برآمد تا پایگاه مرجعیت را از قم به نجف اشرف انتقال دهد. از این رو، پیام تسلیت رحلت آیت الله بروجردی را به آیت الله حکیم، مجتهد شیعی عراقی ارسال کرد.
او ادامه داد: روحانیان مبارز این اقدام شاه را بی اعتنایی به مراجع قم و گامی در جهت تضعیف روحانیت تلقی کردند.هرچند محمدرضا شاه در چنین هدفی ناکام ماند.
این مورخ عنوان کرد:نگرانی از آینده زعامت حوزه علمیه سبب شد تا آیت الله بهبهانی از علمای بزرگ قم را دعوت کند تا در نشست اضطراری درباره سرنوشت حوزه تصمیم گیری شود، از این جلسه به بعد بود که به تدریج امام خمینی(ره) در کنار عالمانی همچون آیت الله گلپایگانی و آیت الله نجفی مرعشی مرجعیت تقلید را برعهده گرفتند و در کنار مسائل مربوط به امور دینی اجتماعی و سیاسی جامعه واکنش نشان دادند.
عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: انقلاب اسلامی بر پایه یک نظام گفتمانی و اسلام شیعی شکل گرفت که در این گفتمان رابطه بین عالمان دینی و مردم مبتنی بر تقلید و مقلد بود.
او با بیان این که هر کجا نهضت عظیمی شکل گرفته، روحانیت راستین در پیشاپیش آن نهضتها در حرکت بوده افزود: روحانیت همواره در طول تاریخ در حرکت جامعه نقش موثری داشته است.
این پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: تجربه تاریخی نشان داده بود از نهضت تنباکو تاکنون بیشتر جنبشهایی که در ایران علیه رژیمهای قاجاری و پهلوی اتفاق افتاد، نقش علما بسیار برجسته بود.
ظهیری عنوان کرد: در سال ۴۲ که رژیم امام را دستگیر کرد و ماهیت شاه آشکار شد، به نوعی اعتراضات عمومی به رژیم شکل گرفته بود از این رو حمله به جایگاه روحانیت در دستور کار رژیم ستم شاهی قرار گرفت.
این کارشناس تاریخ ادامه داد: بعد از قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲، رژیم شاه برای خنثی نمودن حرکت اسلامی مردم، امام را تبعید کرد و سعی فراوان داشت تا فرد یا تشکیلاتی را جایگزین امام کند؛ تا به این وسیله بتواند از یکسو با ظاهر اسلامی و عوامپسند، نظر تودهها را از امام منحرف سازد و از سوی دیگر این فرد یا تشکیلات خطر چندانی برای حکومت ایجاد نکند.
این کارشناس تاریخ اظهار کرد: قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی در اولین دوره مجلس شورای ملی به منظور تشکیل شوراهای استان و شهرستان به تصویب رسیده بود و تا زمان نخستوزیری علم این قانون بدون تغییر مانده بود ، در مهر ۱۳۴۱ از سوی هیئت دولت تغییر کرد که بر اساس آن شرط مسلمان بودن و سوگند به قرآن مجید از شرایط انتخاب شوندگان حذف شد و به زنان هم حق رای و کاندیدا شدن داده شده بود.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: شاه در پوشش این لوایح اهداف متفاوتی را دنبال میکرد و میخواست روحانیت را که سدی در برابر نفوذ سلطه بیگانگان در ایران به شمار میآمد در یک زور آزمایی کنار بزند.
او گفت:تصویب این لایحه اعتراض علما و مردم را برانگیخت، امام خمینی با تشریح نقشههای شوم استعمار در سخنرانیهای خود اعلام خطر کرد که اسلام ، استقلال مملکت و اقتصاد در معرض توطئه صهیونیستها است.
ظهیری ادامه داد: با تلاش ها و پیگیریهای امام خمینی(ره) و مراجع قم و پشتیبانی مردم، سرانجام دولت وادار به عقب نشینی و لغو تصویب نامه در آذر ۱۳۴۱شد.
کارشناس تاریخ گفت: شاه بعد از لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در اثر فشار آمریکا در ۱۹ دی ۱۳۴۱ و در سالروز تصویب اصلاحات ارضی اعلام کرد قصد دارد اصول شش گانه به اصطلاح انقلاب سفید را به نظر خواهی بگذارد.
او ادامه داد :این اصول شامل ۱_ الغای رژیم ارباب رعیتی ۲_ ملی کردن جنگلها در سراسر کشور ۳_ فروش سهام کارخانجات دولتی ۴_سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه های تولیدی و صنعتی ۵_ اصلاح قانون انتخابات و ۶_ ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری بود.
ظهیری عنوان کرد:این اصول که شاه به آن ها نام انقلاب سفید داده بود، در حقیقت همان اصلاحاتی بود که آمریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود، و با جملاتی زیبا و سنجیده معرفی می شد که مخالفت با آن ها حکم مخالفت با مصالح ملی بود.
این مورخ ادامه داد: امام خمینی(ره) با آگاهی از مقاصد شاه نشستی با حضور مراجع و علمای قم ترتیب دادند و تصمیم بر آن شد برای اطلاع بیشتر درباره هم پرسی و اهداف آن از شاه توضیح بخواهند،آیت الله روح الله کمال وند به نیابت از مراجع به دیدار شاه رفت ،شاه به جای پاسخ به سوالات مراجع زبان به تهدید گشود.
محمد رضا در این دیدار گفت: اگر آسمان به زمین بیاید باید این برنامه اجرا شود شما به جای مخالفت مانند روحانیون دیگر کشورها دعاگوی شاه کشورتان باشید.
با انتشار اعلامیه امام نسبت به غیرقانونی بودن همه پرسی، مردم تهران قم و دیگر شهرها به خیابان ریختند،بازار در تهران تعطیل شد، رژیم برای کنترل اوضاع تهران را اشغال نظامی کرد.
در چهارم بهمن ۱۳۴۱ شاه به قم رفت تا با سخنرانی ثابت کند علما در مخالفت با اصول شش گانه متحد نیستند.
علما استقبال از شاه را تحریم کردند، قم تعطیل شد،به جز عدهای که از تهران آمده بودند و تعداد اندکی از مردم قم، کسی در سخنرانی شاه حاضر نشد.
شاه از شدت خشم حتی وارد حرم حضرت معصومه(س)نشد و در سخنان خود روحانیت را ارتجاع سیاه خواند و آنان را خائنتر از حزب توده و کمونیستها شمرد. این سخنان، صفوف مخالفان رژیم را فشردهتر کرد و اختلاف شاه و روحانیون را آشتی ناپذیر گردانید.
در چنین شرایطی شاه با فشار همه پرسی خود را در ۶ بهمن ۴۱ برپا کرد و و رئیس جمهور آمریکا و ملکه انگلیس این رفراندوم را به او تبریک گفتند.
علم هم تصویب این لایحه لغو شده را به صورت ماده اصلاحی قانون انتخابات به اجرا گذاشت و امام (ره)اعتراض کرد و آن را از نظر قانون اساسی بی اعتبار دانست.
در دوم فروردین ۱۳۴۲ مصادف با سالگرد شهادت امام صادق (ع)مجلس سوگواری از سوی امام خمینی(س) در بیتشان و از سوی آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه برگزار گردید.
آن روز ماموران زیادی به طور ناشناس با اتوبوس وارد قم شده بودند پس از ناکامی از برهم زدن مجلس سوگواری بیت امام، وارد مدرسه فیضیه شده و طلاب را به گلوله بستند.
در این حادثه عدهای از طلاب شهید و زخمی شدند. وقتی خبر فاجعه فیضیه را به امام خمینی رساندند ایشان بلافاصله تصمیم گرفت به طرف آن مدرسه حرکت کند. روحانیان و مردم حاضر در منزل که از احتمال گزند به ایشان نگران بودند، مانع خروج امام از منزل شدند.
در پی این فاجع خونین نماز جماعت مساجد تهران و برخی دیگر از شهرها تا یک هفته تعطیل شد. علمای نجف، کربلا و مشهد با صدور تلگرافهایی واکنش نشان دادند.
رژیم شاه تلاش کرد واقعه را درگیری میان مردم و دهقانان از یک سو و روحانیان از سوی دیگر، بر سر مسئله اصلاحات ارضی و حق رای بانوان نشان دهد. از طرفی امام خمینی در واکنش به فاجعه فیضیه در سخنان و اطلاعیه های متعددی که به مناسبتهای مختلف درباره این حادثه سخن می گفتند و به افشاگری ماهیت رژیم پهلوی می پرداختند.
در ۱۳ خرداد ۴۲ مقارن با عاشورای حسینی، امام(ره)به مدرسه فیضیه قم رفت تا درباره مسائل سیاسی روز سخنرانی کند گزارش مامور ساواک که در محل حضور داشت حمایت از امام را به خوبی نشان میدهد اومینویسد: در تاریخ قم چنین جمعیتی دیده نشده است خمینی را مثل امام وارد کردند و تمام جمعیت چنان صلوات فرستاد که شعاع آن تا دو کیلومتر شنیده میشد.
بخش عمده ای از سخنان امام در بیان نتایج زیانبار سلطنت پهلوی و افشای روابط پنهانی شاه و اسرائیل اختصاص داشت، در همین سخنرانی بود که امام خمینی با صدای بلند خطاب به شاه فرمود:
ای آقای شاه!ای جناب شاه! من به تو نصیحت می کنم؛ دست بردار از این کارها. آقا! اغفال دارند می کنند تو را. من میل ندارم که یک روز اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند! اگر دیکته می دهند دستت و می گویند بخوان، در اطرافش فکر کن... نصیحت مرا بشنو... ربط مابین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت می گوید: از اسرائیل حرف نزنید... مگر شاه اسرائیلی است؟ آقا نکن اینطور، بشنو از من، بشنو از روحانیون. اینها صلاح ملت را می خواهند اینها صلاح مملکت را می خواهند. ما مرتجع هستیم؟
اسرائیل نمیخواهد دراین مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمیخواهد دراین مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد.اسرائیل به دعوت عمال سیاه خود، مدرسه فیضیه قم و طالبیه تبریز را کوبید.
ما را می کوبند، شما ملت را می کوبند. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ می خواهد در این مملکت ، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را می شکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود ؛ روحانیت سد راه است ، باید شکسته شود ؛ مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود ؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند، باید از پشت بام بیفتند، باید سر و دست آنها شکسته شود برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد ؛ دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت می کند.
یک روز پس از این سخنرانی ساعت سه نیمه شب (سحرگاه پانزده خرداد سال ۴۲) ساواک، خانه ساده حضرت امام در قم را محاصره کردند و ایشان را در حالی که مشغول نماز شب بود دستگیر و به زندان قصر تهران منتقل نمودند.
پس از خبر دستگیری امام خمینی، مردم قم به سوی منزل امام حرکت کردند و به اتفاق فرزند ایشان، حاج آقا مصطفی، در حدود ساعت شش بامداد، به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (ع) حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت «یا مرگ یا خمینی» بود که از تمام فضای قم به گوش می رسید.
حضور زنان در تظاهرات اعتراض آمیز قم چشمگیر بود آیت الله مرعشی نجفی به میان تظاهرکنندگان رفت با حرکت روحانیون به سمت حرم درگیری و صدای رگبار مسلسلها شدت یافت،تنها در یک کوچه ۳۲ نفر شهید و مجروح شدند اجساد شهدا در کامیونهای نظامی به مقصد نامعلومی حمل شد.
مردم تهران هم، چون سایر شهرها، در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) به خیابانها ریختند و قیام خونین خویش را آغاز کردند. سیل خروشان کشاورزان غیور و کفنپوش ورامین به سوی تهران حرکت کردند.
با خبر دستگیری امام در پانزده خرداد موجی عظیم از اعتراضات مردمی در تهران و ورامین مشهد قزوین کاشان شیراز تبریز و اصفهان و چند شهر تظاهرات به راه افتاد علم دستور کشتار بی رحمانه صادر کرد در تهران و قم دامنه اعتراضات گسترده بود.
انبوه جمعیت بازاری، دانشگاهی و اقشار مختلف مردم، با فریادهای رعدآسای «یا مرگ یا خمینی» و «مرگ بر شاه» تهران را به لرزه درآورد. شاه که در برابر قیام قهرآلود ملت، تاج و تخت خود را در حال زوال میدید، با رگبار مسلسل به جنگ ملّت مظلوم رفت و تهران را در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲، به حمام خون تبدیل ساخت.
رژیم شاه دو روز بعد از نهضت پانزده خرداد، به روشهای گوناگون کوشیدند با استفاده از همه امکانات و از جمله رسانههای گروهی، جنبه اسلامی و مردمی را از آن بگیرند و جهت خارجی به آن داده، افکار عمومی را فریب دهند؛ قیام مردم را بلوا و اقدامی وحشیانه، و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامیدند و آن را به خارج از مرزها و کسانی همچون جمالعبدالناصر نسبت دادند.
رژیم شاه در آغاز سال۱۳۴۳ با این تصور که شدت عمل در ماجرای قیام ۱۵ خرداد مردم مبارز را متنبه کرده است، در شامگاه ۱۶ فروردین ۴۳ بدون اطلاع قبلی، امام خمینی آزاد و به قم منتقل می شود. به محض اطلاع مردم، شادمانی سراسر شهر را فرامی گیرد و جشنهایی پرشور در مدرسه فیضیه برپا می شود. سه روز از آزادی امام نمی گذرد که طی یک سخنرانی اعلام میکنند:امروز جشن معنی ندارد. تا ملّت عمر دارد، غمگین در مصیبت پانزده خرداد است.
حاتمی راد، تحلیلگر مسائل سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان این که پانزده خرداد تنها یک روز نیست بلکه یک تاریخ پرعظمت است گفت: قیام دارای ابعاد ضد استعماری و ضد استبدادی بود که توانست تودههای مردم را در صحنه مبارزه علیه رژیم بسیج کند و منشاء تحولات وسیع داخلی و بینالمللی شد.
این تحلیلگر سیاسی ادامه داد:قیام ۱۵ خرداد جنبشی است ماندگار که راه مبارزه در برابر ظلم و ستم را به مردم آموخت و رهبر و پیشوای انقلاب نیز با مشاهده حمایت و پشتیبانی مردم از او، با اتکا به خداوند و این حمایت مردمی، در راه مبارزه با دیکتاتوری پهلوی گام های خود را راسخ تر برداشت.
حاتمی راد ادامه داد: قیام برخاسته از خاستگاه مذهبی و ملی علیه استبداد و استعمار و در جهت حفظ حریم مرجعیت و روحانیت شکل گرفت و باعث گسترش نفوذ مرجعیت دینی شیعه شد.
او ادامه داد: بزرگترین دستاورد این قیام تاسیس نظام جمهوری اسلامی ایران در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ که ریشه در قیام ۱۵ خرداد ۴۲ دارد.
حاتمی راد عنوان کرد:قیام پانزده خرداد، به جدایی دین از سیاست که بیش از نیم قرن، از سوی استعمارگران و رژیمهای دست نشانده آنان تبلیغ و ترویج شده بود، پایان داد و و اسلام ناب محمّدی را از اسلام آمریکایی باز شناسانید.
او گفت: آشکار شدن ماهیت رژیم پهلوی و نظام ظالمانه شاه را نیز باید یکی از مهمترین نتایج و دستاوردهای قیام ۱۵ خرداد دانست.
با وجود گذشت سالها از عروج ملکوتی معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، ملت ایران همچنان استوار و سرافراز بر تحقق آرمانهای شهدای قیام ۱۵ خرداد پرصلابت حرکت میکند.
تاریخ مبارزات انقلاب اسلامی یادآور بصیرت مردمی است که از دیروز تا امروز در حمایت از ولایت فقیه لحظهای تردید نکردند، اکنون که پنجاه و هفت سال از این قیام تاریخ ساز میگذرد مردم با بصیرت هر چه تمامتر پای آرمانهای نظام اسلامی ایستاده اند و نشان دادند در حمایت از مرجعیت دینی خود تا پای جان میایستند و این خود رمز ماندگاری انقلاب اسلامی است.
گزارش از زهره شعبانی
منبع:باشگاه خبرنگاران