۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۲۰
از این جهت از رایجترین تفکرات عصر پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) مربوط به مهدویت بود. صدور احادیث فراوانی از رسول گرامی اسلام(ص) و سایر اهلبیت(ع) درباره کیفیت ولادت امام زمان(عج)، وقایع عصر غیبت، فتنههای آخرالزمان و معرفی کیفیت عصر ظهور حجم زیادی از معارف مهدوی را بین مردم رواج داده بود تا حدی که موضوع مهدویت و ظهور نقل مجالس آن زمان بود.
این مسئله در عصر امام جواد(ع) با توجه به نزدیکی با عصر ولادت امام مهدی(عج) به اوج خود رسیده بود. علاوه بر عباسیان که خود داعیهداران مهدویت دروغین بودند و در این مسیر تلاشهای خصمانهای بهخرج دادند، فرقههای دیگری نیز بر این ادعا بودند. واقفیه مهمترین انحراف بعد از شهادت امام هفتم(ع) بود که بهبهانه باور نداشتن به درگذشت امام کاظم علیه السلام بر اعتقاد به امامت یا مهدویت آن حضرت شکل گرفت، و بهعبارتی ، باور به مهدویّت یا قائمیت امام کاظم سبب پیدایش انحراف در شیعه شد و کسانى بدون امام و در واقع سردرگم رها شدند و امام رضا علیه السلام در وصف آنان اینگونه فرمود: «یَعِیشُونَ حَیَارَى وَ یَمُوتُونَ زَنَادِقَةً؛ در حیرت زندگى مىکنند و نهایت در حال کفر مىمیرند».
در چنین شرایطی هر یک از اهلبیت(ع) به تبیین معارف مهدویت میپرداختند تا شیعیان همعصر و همچنین نسلهای بعدی را از خطر انحراف رهایی بخشند، بهعنوان نمونه امام جواد(ع) با توجه به فضای فتنهگونه آن دوران در بحث مهدیان دروغین، معارفی از ظهور را خطاب به عبدالعظیم حسنی(ع) فرمودند. متن روایت را در ادامه میخوانید.
عبدالعظیم حسنی(ع) میگوید؛ بر مولاى خود امام جواد علیه السلام وارد شدم و مىخواستم از قائم پرسش کنم که آیا مهدى هم اوست یا غیر او، امام آغاز سخن کرد و فرمود:
اى ابوالقاسم، قائم ما همان مهدى است کسى که باید در غیبتش او را انتظار کشند و در ظهورش او را فرمان برند و او سومین از فرزندان من است؛ یَا أَبَاالْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی.
سوگند به کسى که محمد را به نبوّت مبعوث فرمود و ما را به امامت مخصوص کرد، اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد خداوند آن روز را طولانى کند تا در آن قیام کند و زمین را پر از عدل و داد نماید همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد؛ وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً(ص) بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْیَبْقَ مِنَ الدُّنْیَا إِلَّا یَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیَوْمَ حَتَّى یَخْرُجَ فِیهِ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.
و خداى تعالى امر او را در یک شب اصلاح فرماید چنان که امر موساى کلیمالله را اصلاح فرمود، او رفت تا براى خانوادهاش شعلهاى آتش بیاورد اما چون برگشت او رسول و پیامبر بود؛ وَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیُصْلِحُ لَهُ أَمْرَهُ فِی لَیْلَةٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَى(ع) إِذْ ذَهَبَ لِیَقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَ هُوَ رَسُولٌ نَبِی. (کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص377)
منبع:تسنیم