۰۸ دی ۱۴۰۳ ۲۷ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۰۹
روز راهیان نور، بیست اسفند
پی شهادتم..
دوران دانشجویی هرجا که با مصطفی میرفتیم، از اردو جهادی ارومیه و جهاد علمی اصفهان و راهیان نور جنوب...
می دیدمش که خیلی تو مسائل جنگ و راه شهدا و شهادت کند و کاو میکنه
گاهی کسی میگفت واس شهادت دعا کنید، مصطفی میگفت یعنی منم همینطوری دعا کنم میشه…؟
یا می پرسید چیکار کنیم شهید شیم؟؟
یادم میاد یک چیزایی از زمان جنگ تو منطقه ای مونده بود، مصطفی دربارشون میپرسید که واس چی نگهشون داشتین
بعد که طرف میگفت واس زنده نگه داشتن دفاع مقدسی که داشتیم و یاد شهدا
میرفت تو فکر...
میگفت ببین، اینا رفتن که ما عبرت بگیریم و یه کاری کنیما
هیچ کاری هم نمیکنیم
به نقل از دوست شهید