۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۲۳
جوانان بخش مهمی از افراد جامعه اند که نزد دوستان و دشمنان هر ملت جایگاه و اهمیتی ویژه دارند، زیرا این قشر، به ویژه متخصصان و شایستگان آنان، عامل تحولات بزرگ فرهنگی، سیاسی و اقتصادی یک کشورند، از همین رو دشمنان برای جلوگیری از پیشرفت ملت ها، ابتدا به سراغ جوانان آنان می روند تا با ایجاد سرگرمی های فریبنده، آنان را از رشد و تعالی و سلامت جسمی و روانی بازدارند و زمینه سلطه بر آنان را فراهم کنند، از این رو، بر همگان لازم است با ادراک درست جایگاه جوانان و حساسیت ها و نیازهای آنان، در جهت رشد معنوی و علمی و بالندگی یاری شان کنند تا از این راه، سلامت و رشد جامعه خود را فراهم سازند و این عبادتی بزرگ است.
اهمیت جایگاه جوانان
امام صادق(ع) به ابوجعفر أحول پس از بازگشت وی از بصره فرمود: «استقبال مردم از امر امامت و پذیرش آن چگونه یافتی؟» گفت: به خدا سوگند آنان اندک اند. آنچه خواستند کردند... امام(ع) فرمود: «به جوانان بپرداز، زیرا آنان به سوی هر کاری خیری شتابنده ترند.»(۱)
مشورت با جوانان
امیرمومنان(ع) فرمود: «هر گاه در امری که برایت پیش آمده نیازمند مشورت بودی ابتدا با جوانان مشورت کن، زیرا آنان تیزهوش ترند و سریع تر حدس می زنند. سپس آن را به اندیشه پیران و بزرگان واگذار تا فرجام آن را شناسایی و انتخاب نیکو کنند، زیرا تجربه آنان بیشتر است.»(۲)
راهکاری برای تربیت جوانان
در سخنی منسوب به امیرمومنان(ع) چنین آمده است: «هر گاهی جوانی را سرزنش می کنی راهی برای وی جهت برون رفت از خطایش وابگذار، تا به ستیزه جویی وادار نشود.»(۳)
پیشگیری از تهاجم فرهنگی به جوانان
امیرمومنان علی(ع) در نامه ای خطاب به فرزندش امام حسن(ع) فرمود: «همانا قلب جوان همانند سرزمین خالی است، آنچه در آن بکارند، می پذیرد و من پیش از آنکه دلت سخت گردد به ادب تو مبادرت ورزیدم.»(۴)
امام صادق(ع) فرمود: «جوانان را پیش از آنکه گروه های منحرف بر شما در این کار سبقت گیرند با حدیث آشنا کنید.»(۵)
نکته: ۱. قلب جوان همانند زمین خالی از کشت و آماده هر گونه بذرافشانی است. ۲. همان گونه که زمین مرده را هر کس آباد کرد مالک می شود، زمین خالی و آماده را هر کس با فکر و مکتب خود آباد کند مالک خواهد شد. 3.مسئولان هدایت دینی باید پیش از دیگران دل های جوانان جامعه را با فرهنگ الهی احیا کنند.
اهمیت دادن به آراستگی جوانان
امام باقر(ع) فرمود: «علی(ع) با غلامش قنبر به بازار رفت و از فروشنده دو پیراهن به ارزش پنج درهم خواست. فروشنده گفت: دو عدد پیراهن دارم، یکی به ارزش سه درهم و دیگری به ارزش دو درهم. حضرت علی(ع) فرمود: «هر دو را بیاور». سپس فرمود: «ای قنبر! تو پیراهن سه درهمی را بگیر.» قنبر گفت: ای امیرمومنان! شما از من به آن سزاوارتری، چون بر منبر می روی و با مردم سخن می گویی. امام(ع) فرمود: «ای قنبر! تو جوان هستی و خواسته جوانی داری و من از خدایم حیا می کنم که خود را بر تو مقدم بدارم... .»(۶)
پی نوشت ها:
برگرفته از کتاب مفاتیح الحیات
۱.الکافی،ج۸،ص۹۳
۲.شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰، ص۳۳۷
۳.شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۲۰ ص۳۳۳
۴.نهج البلاغه نامه ۳۱
۵. تهذیب الاحکام، ج۸، ص۱۱۱
۶.الغارات، ج1، ص66، بحارالانوار، ج۱۰۰، ص ۹۳
منبع:شبستان