امامت موجب وحدت است

موسس بنیاد فرهنگی امامت، در ابتدا با استمساک به آیه { فادع الی سبیل ربک بالحکمة و الموعظة الحسنة } هدف از فعالیت های خویش در حوزه امامت را تحقق این آیه بر شمرد و افزود: باید دید که دعوت یعنی چه و داعی کیست و جدال احسن چیست؟ هدف ما این است که به این آیه مبارکه تحقق بدهیم.

آیت الله میلانی با اشاره به انحرافات فکری موجود در کشور گفت: نباید در کشور امام زمان عج انحرافات اخلاقی و عقیدتی رواج پیدا کند. البته در این مسیر صبر و استقامت لازم است و این دو از ضروریات دعوت می‌باشد، تشیع مثل پیروان سائر انبیاء همیشه مواجه با ظلم و ستم بوده و اگر صبر نبود مسیر حقیقت از بین می‌رفت.

وی هدف از تأسیس این موسسه را کار اعتقادی در بعد کلامی شریعت خواند و گفت: هدف این است تا نیروهای مستعد برای دعوت مردم به سمت خدا تربیت شوند همه می دانیم که اعتقاد اساس شریعت است و از مسائل اعتقادی تعبیر به اصول دین می شود و این خود جایگاه این مسائل را نشان می‌دهد و در این مسائل اعتقادی نیز امامت و ولایت اولیا الهی محور همه مباحث اعتقادی می باشد؛ لذا امامت محور همه معارف دینی و شریعت مقدسه می‌باشد.

دلیل محوریت امامت و چگونگی دعوت به آن

این استاد حوزه با اشاره به اهتمام خود به بحث امامت خاطر نشان کرد: مطالبی که اینجا مطرح می شود، حاصل عمر ما است و در هیچ کتابی این مطالب موجود نیست.

وی با اشاره به آیاتی از قرآن بیان داشت: این که الله عز اسمه به ما امر می کند که به سوی خدا با حکمت حسنه دعوت کنید و در آیه دیگر می فرماید: {و لا تکونوا کالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد ما جائتهم البینات واولئک لهم عذاب عظیم} یعنی مثل امم سابقه نباشید که نبی آنها آمد و یک عمر زحمت کشید و آنها را دعوت کرد، ولی تفرق کردند و اختلاف کردند برای این است که ما نیز عبرت بگیریم و بعد از وجود بینه اختلاف نکنیم

امامت موجب وحدت است

آیت الله میلانی با اشاره به ارزش امام در بین مسلمین گفت: دعوت به امامت اهل بیت علیهمالسلام را احدی نمی تواند بگوید که دعوت الی الخیر نیست یا بگوید امر به معروف نیست، حتی نواصب هم نمی توانند این مطلب را بیان کنند، لذا از این جا معلوم می شود که امامت موجب وحدت است نه موجب تفرق، چرا که اگر موجب تفرق بود به آن امر نمی شود با توجه به نهی از تفرق که در آیات موجود است.

دعوت مردم به امام،  غیر از تنازع با دیگر گروه‌هاست

وی  در بیان تفاوت نزاع و دعوت به حق گفت: معنی آیه {و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا} با بیانی که داشتیم مشخص می شود چرا که دعوت غیر از نزاع است از نزاع نهی شده ایم از اکراه نهی شده ایم ولی دعوت غیر از نزاع است دعوت بالحکمة والموعظة الحسنه است یعنی می شود دعوت کرد و تنازع هم نداشت، چرا که ما اعتصام به امامت داریم ولی تفرق نداریم.

شان امیرالمومنین دراین امت شان هارون در میان قم بنی اسرائیل است

استاد حوزه علمیه، با بیان اینکه اتحاد بر حق خوب است نه هر اتحادی اذعان داشت: اتحاد بر باطل هیچ حسنی ندارد و کسی نگوید که گوساله پرستی از تفرق بهتر است!! شأن امیرالمومنین(ع) در این امت شأن هارون در قوم بنی اسرائیل است اگر امیرالمومنین نبودند و یا استقامت وصبر نمی کردند همین اندازه از دین باقی نمی ماند حضرت هارون تا جائی ایستادگی کرد که یک اقلیتی بر ایمان باقی ماندند تا جائی که قرآن از زبان ایشان می‌فرماید: نزدیک بود مرا به قتل برسانند {و کادو ان یقتلونی} اگر من اینها را رها می کردم اینها هم گمراه می شدند و این نقش امیر المومنین در این امت بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود که نگذاشت این کشتی توحید به گل بنشیند و ره خطا رود.

دعوت به امامت، امروز نیز ضروری است

موسس بنیاد ب فرهنگی امامت بیان داشت: ما در مقام معاشرت با دیگران وظیفه ای داریم ودر مقام جدال با دیگران وظیفه دیگری داریم ما وظیفه داریم دیگران را دعوت کنیم و مطالب خود را بیان می کنیم و مبانی اعتقادی خویش را شرح دهیم البته چنین نیست که تا کسی به ما رسید بدون هیچ مقدمه ای مباحث اعتقادی خویش را به وی تحمیل کنیم اگر فرصت به دعوت رسید با دوشرط باید دعوتمان را انجام دهیم اول اینکه بایستی بدون کم و زیاد باشد و دوم اینکه با متانت این مطالب را و به طور مستند بیان کنیم. و در مرحله سوم نیز البته یک وقتی نوبت می رسد به جدال و این جدال غیر از دعوت است که در جلسات بعدی توضیح خواهم داد. در جدال نیز جدال ((بالتی هی احسن))انجام می دهیم اساسا تفرق و تنازع از هوای نفس پدیدار می شود از حب دنیا نشات می‌گیرد وإلا اگر هوای نفس و حب دنیا نباشد کلام حق تاثیر خود را خواهد داشت و مردم با طبع اولی  خویش طالب حق هستند.

دلائل رشد تشیع در جهان

این استادحوزه علمیه، با اشاره به رشد روزافزون مکتب تشیع گفت: امروز مکتب ما در حال پیشرفت است؛ چرا که با فطرت و عقل و کتاب و سنت تطابق کامل دارد. شاید اهل هوای نفس ما را نپذیرند ولی ما با آنها بحثی نخواهیم داشت باید مطالعه داشت ودید چه کسانی در اسلام باعث تفرق مسلمین شده اند چه کسانی مانع اتحاد مسلمین شده اند در احوالات آنها مطالعه کنید ببینید در طول تاریخ چه کسانی ظلم کرده اند و چه کسانی مظلوم شده ند همه عقلاء عالم از ظلم وظالم متنفرند و اگر کسی متنفر از ظلم نباشد و یا بی تفاوت باشد به نظر حقیر عقل در وجود او حاکم نیست و ما امروز نیز در طرف مظلومیت در جهان قرار داریم هرچند قدرت عدی و عدّی تشیع نیز بسیار زیاد شده است.

امامت تبیینی و تطبیقی

وی در ادامه با تقسیم بحث امامت به تطبیقی و تبیینی افزود: دوجهت بحث در مباحث امامت وجود دارد اول یک بحث درون مذهبی است به عنوان ((امامت تبیینی)) تا بینیم در داخل مذهب امام را چگونه باید شناخت یعنی امام شناسی با توجه به روایات وارده از حضرات معصومین در کتابهای خودمان بررسی کنیم تا بینیم اهل بیت علیهم السلام خود را چگونه معرفی کرده اند.

آیت الله میلانی گفت: روایات باب به دست ما رسیده است؛ علم امام و منشا علم امام و علم غیب امام و چگونگی علم امام به غیب، امامت و ولایت تکوینی و ولایت بر اموال و نفوس و ولایت تشریعیکه همه اینها در متن روایات آمده است و اینها مطالبی است که در داخل حوزه های علمیه مطرح می‌شود و این ربط به دیگران و اهل سنت ندارد و بنده در ولایت تبیینی مطالب زیادی برای گفتن دارم که در شرح زیارت جامعه گفته ام البته امامت بیش از زیارت جامعه نیز ظرفیت دارد. در این جهت از مباحث امامت باید کار کرد و نیاز به افرادی داریم که در این باب تخصص بیابند.

استاد حوزه علمیه افزود: ولی معرفت مقامات اینها فرع ثبوت امامتشان می باشد اول باید أدلّه امامت کاملا تحقیق شود و باید جهت دوم را که ((امامت تطبیقی)) می باشد بر جهت اول مقدم کنیم.ادله امامت را کامل بدانیم و أدلّه آنها را که برای ائمه خود قائلند بررسی کنیم نه اینکه امامت تبیینی را انکار کنیم ولی این مباحث امامت تطبیقی اولویت دارد. در این زمان که از شبکه های وهابیت شبهات علیه امامت القاء می شوند باید در درجه اول در این جهت مجهز شویم تا امامت تطبیقی را نیز بعد ها بحث کنیم.

روش صاحب عقبات

وی یادآور شد: باید در امامت تطبیقی بررسی کنیم ببینیم کدام روش قابل مناقشه نیست روشهای بزرگان را بررسی کرده ام اما با حفظ احترام نسبت به همه آنها باید گفت که روش صاحب عقبات را دقیق تر و موثرتر از سابقین و لاحقین یافتم حتی روشهای معاصرین را نیز کاملا اطلاع دارم ولی این روش صاحب عقبات را ازهمه بهتر میدانم. این روش را روش نصوص محوری می دانیم که محور آن کتاب و سنت می‌باشد این روش را باید کامل در جلسات آتی توضیح دهیم.

استاد حوزه علمیه گفت: باید توجه داشت که بدون امامت نمی توان خدا و نبی را شناخت و تفسیر قرآن و فهم حقایق قرآن مجید موقوف بر شناخت امام می باشد. قرآن سر خلقت را عبادت می داند و عبادت بدون معرفت ممکن نیست و معرفت نیز معرف می خواهد لذا از امام تعبیر به دلیل و هادی می شود که واسطه بین خالق و مخلوق برای شناساندن حق و وسیله مشار الیه در آیه {وابتغوا الیه الوسیله} می باشد.

تفصیل این مباحث را ان شاء الله در جلسه آینده عرض خواهیم کرد.

خبرنگارخبرگزاری حوزه: حامد حسن زاده