۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۰۴
روزهای منتهی به اربعین سالار شهیدان امام حسین (ع)، همه جا را بوی زیارت و خاک کربلا میگیرد و عاشقان با پای پیاده تن به زیارت مولایشان می شتابند. اما به راستی چه راز و سری در این کار نهفته است و چه تاریخچهای پشت این پیاده روی عظیم خودنمایی میکند؟!
پیادهروی اربعین عبارت است از حرکت شمار زیادی از مسلمانان شیعه به سمت شهر کربلا، در جنوب بغداد، به منظور جمع شدن همهٔ آنها در چهلمین روز پس از کشته شدن حسین بن علی، سومین امام شیعیان در واقعهٔ عاشورا. گفته میشود پیادهروی اربعین در زمان حکومت صدام حسین ممنوع بود
روایات متعددی در خصوص زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده داریم که اجر و ثواب معنوی زیادی دارد. به حدیثی از امام صادق (ع) در اهمیت زیارت امام حسین (ع) با پای پیاده اشاره میکنیم:قَالَ أَبُو عَبْدِاللَّهِ (ع):
«یَا حُسَیْنُ مَنْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ یُرِیدُ زِیَارَةَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ص. إِنْ کَانَ مَاشِیاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَیِّئَةً حَتَّى إِذَا صَارَ فِی الْحَائِرِ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْمُصْلِحِینَ الْمُنْتَجَبِینَ [الْمُفْلِحینَ الْمُنْجِحِینَ]حَتَّى إِذَا قَضَى مَنَاسِکَهُ کَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْفَائِزِینَ حَتَّى إِذَا أَرَادَ الِانْصِرَافَ أَتَاهُ مَلَکٌ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص. یُقْرِؤُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَکَ مَا مَضَى».
اى حسین! کسى که از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین ابن على (ع) باشد، اگر پیاده رود خداوند منّان به هر قدمى که برمىدارد یک حسنه برایش نوشته و یک گناه از او محو مىفرماید تا زمانى که به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مکان شریف، حق تعالى او را از رستگاران قرار مىدهد تا وقتى که مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند که در این هنگام او را از فائزین محسوب مىکند تا زمانى که بازگردد، در این وقت فرشتهاى نزد او آمده و مىگوید: رسول خدا (ص) سلام رسانده و به تو مىفرماید: از ابتدا عمل را شروع کن، تمام گناهان گذشتهات آمرزیده شد.
به گفته برخی پژوهشگران، راهپیمایی در روز اربعین از زمان امامان شیعه در بین شیعیان رایج بودهاست، ولی سندی برای آن ارائه نشده. سید محمدعلی قاضی طباطبایی، راهپیمایی اربعین را سنت و رفتار مداومِ شیعیان از زمان ائمه دانسته که در زمان بنیامیه و بنیعباس نیز به این حرکت پایبند بودهاند.
گفته شدهاست این سنت فراموش شده را محدث نوری (زادروز:۱۴ دی ۱۲۱۷ خورشیدی تاریخ مرگ: ۸ مهر ۱۲۸۱ خورشیدی) احیا کرد.نویسنده کتاب ادب الطف در گزارشی از مراسم اربعین در کربلا، اجتماع در این مراسم را به اجتماع مسلمانان در مکه تشبیه و به حضور هیئتهای عزاداری در آن اشاره کرده که برخی به ترکی، عربی، فارسی و اردو مرثیه میخواندهاند. ادب الطف در سال ۱۳۸۸ق/۱۹۶۷م منتشر شده و نویسنده آن، جمیعت راهپیمایان اربعین را بیش از یک میلیون نفر تخمین زدهاست.
با وارد شدن اولین نوع از اتومبیلها به منطقه، سفرهای کاروانی تعطیل شده و مسافرتها به گونه جدید شکل گرفت. آنگاه پس از مدتی و با مطرح شدن آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی به عنوان یکی از اساتید و مدرسان با نفوذ معنوی و قابل توجه حوزه نجف به علت التزام و اصرار وی در پیاده رفتن به کربلا، مجدداً مسئله پیاده رفتن به کربلا به عنوان یک سفر مقدس در بین طلاب نجف رایج شد، ضمن اینکه بعضی از ایرانیان نیز در سفر عتبات احیاناً آنان را همراهی مینمودند.
پیادهروی و زیارت حرم مطهر امام حسین (ع) در روز اربعین ریشه تاریخی دارد چرا که جابر بن عبدالله انصاری و عطیه عوفی در سال ۱۲۸۱ قمری با پای پیاده از مدینه حرکت کردند و در صبح اولین اربعینی که از شهادت حضرت سیدالشهدا (ع) میگذشت، به کربلا رسیدند و طبق آنچه که در منابع شیعه معتبر مشهود است، در روز اربعین حضرت زینب کبری (س) و امام سجاد همراه با هشتاد و چهار نفر وارد کربلا شدند و پس از گفتگو با جابر عبدالله انصاری، قبر مطهر امام (ع) را زیارت کردند و از آنجا زیارت اربعین آغاز شد.
اهل بیت علیهمالسلام، چون به کربلا رسیدند، جابر بن عبدالله انصاری را دیدند که با تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر برای زیارت حسین علیهالسلام آمده بودند، هم زمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گریستند و ناله و زاری کردند و بر صورت خود سیلی زده و نالههای جانسوز سر دادند و زنان روستاهای مجاور نیز به آنان پیوستند، زینب علیهاالسلام در میان جمع زنان آمد و گریبان چاک زد و با صوتی حزین که دلها را جریحهدار میکرد میگفت: «وا اخاه! واحسیناه! واحبیب رسولالله و ...» سپس بیهوش شد.آنگاه امکلثوم لطمه به صورت زد و با صدایی بلند میگفت: امروز محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا از دنیا رفتهاند و دیگر زنان نیز سیلی به صورت زده و گریه و شیون میکردند.
سکینه، چون چنین دید، فریاد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنچه با اهلبیت تو کردهاند، آنان را از دم تیغ گذراندند و بعد عریانشان کردند!
عطیه عوفی میگوید: با جابر بن عبدالله به عزم زیارت قبر حسین علیهالسلام بیرون آمدم و چون به کربلا رسیدیم، جابر نزدیک شط فرات رفته و غسل کرد و ردایی همانند شخص محرم بر تن کرد و همیانی را گشود که در آن بوی خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامی که بر میداشت ذکر خدا میگفت: تا نزدیک قبر مقدس رسید و به من گفت: دستم را روی قبر بگذار! چون چنین کردم، بر روی قبر از هوش رفت.
من آب بر روی جابر پاشیدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: یا حسین!
سپس گفت: «حبیب لا یجیب حبیبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمنای جواب داری که حسین در خون خود آغشته و بین سر و بدنش جدایی افتاده است! و گفت: «من گواهی میدهم که تو فرزند بهترین پیامبران و فرزند بزرگ مؤمنین هستی، تو فرزند سلاله هدایت و تقوایی و پنجمین نفر از اصحاب کساء و عبایی، تو فرزند بزرگ نقیبان و فرزند فاطمه سیده بانوانی و چرا چنین نباشد که دست سید المرسلین تو را غذا داد و در دامن پرهیزگاران پرورش یافتی و از پستان ایمان شیر خوردی و پاک زیستی و پاک از دنیا رفتی و دلهای مؤمنان را از فراق خود اندوهگین کردی، پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طریقه رفتی که برادرت یحیی بن زکریا شهید گشت.»
آنگاه چشمش را به اطراف قبر گردانید و گفت: «سلام بر شماای ارواحی که در کنار حسین نزول کرده و آرمیدید، گواهی میدهم که شما نماز را بپا داشته و زکات را ادا کرده و به معروف امر و از منکر نهی کردید و با ملحدین و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت کردید.» و اضافه کرد: به آن خدایی که پیامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شدهاید شریک هستیم.عطیه میگوید: به جابر گفتم: ما کاری نکردیم! اینان شهید شدهاند، گفت:ای عطیه! از حبیبم رسول خدا صلی الله علیه وآله شنیدم که میفرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک فی عملهم» هر که گروهی را دوست داشته باشد با همانان محشور شود و هر که عمل جماعتی را دوست داشته باشد در عمل آنها شریک خواهد بود.»
پیاده روی اربعین پس از این در برههای از زمان به ورطه فراموشی سپرده میشود و در نهایت توسط «شیخ میرزا حسین نوری» دوباره احیا میشود.
این عالم بزرگوار اولین بار در عید قربان به پیادهروی از نجف تا کربلا اقدام کرد که ۳ روز در راه بود و حدود ۳۰ نفر از دوستان و اطرافیانش وی را همراهی میکردند، نیز با وی بودند. «محدث نوری» از آن پس تصمیم گرفت، هر سال این کار را تکرار کند، ایشان آخرین بار در سال ۱۳۱۹ هجری با پای پیاده به زیارت حرم اباعبدالله حسین (علیه السلام) رفت.آری! از آن پس بسیاری از عاشقان اهلبیت و امام حسین (علیه السلام) و نیز برخی علما و حتی مراجع تقلید با پای پیاده به کربلا سفر کردهاند، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از مراجع عالیقدر جهان تشیع که خود بارها با پای پیاده از عتبه علویه، رهسپار عتبه حسینی شده است، درباره مراقبه و بزرگداشت روز اربعین حسینی چنین میگوید: «به هر روی بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش (علیه السلام) زیارت کند، هر چند تنها یک بار در تمام عمرش باشد، چنانکه حدیث شریف، علامتهای مومن را پنج امر ذکر کرده است:
۵۱ رکعت نماز در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست کردن، پیشانی بر خاک گذاشتن و بلند بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ گفتن در نمازها» (ترجمه المراقبات، کریم فیضی، صفحه ۸۵)
همچنین على بن میمون صائغ، از حضرت امام صادق علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند: اى على! قبر حسین علیه السّلام را زیارت کن و ترک مکن. عرض کردم: ثواب کسى که آن حضرت را زیارت کند چیست؟ حضرت فرمودند: کسى که پیاده زیارت کند آن حضرت را، خداوند به هر قدمى که برمى دارد یک حسنه برایش نوشته، و یک گناه از او محو مى فرماید و یک درجه مرتبه اش را بالا مى برد و وقتى به زیارت رفت، حق تعالى دو فرشته را موکّل او مى فرماید که آنچه خیر از دهان او خارج میشود را نوشته و آنچه شر و بد مى باشد را ننویسند؛ و وقتى برگشت با او وداع کرده و به وى مى گویند: اى ولىّ خدا! گناهانت آمرزیده شد؛ و تو از افراد حزب خدا و حزب رسول او و حزب اهل بیت رسولش مى باشی، به خدا قسم! هرگر تو آتش را به چشم نخواهی دید و آتش نیز هرگز تو را نخواهد دید و تو را طعمه خود نخواهد نمود. (کامل الزیارت ص. ۱۳۴)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت پاسداشت و بزرگداشت روز اربعین حسینی در اول فرودین سال ۱۳۸۵ چنین بیان کردند: «شروع جاذبه مغناطیسی حسینی در روز اربعین است که جابربن عبدالله را از مدینه بلند میکند و به کربلا میکشد، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست».