کد خبر : ۹۷۳۷۲
تاریخ انتشار : ۱۸ تير ۱۳۹۷ - ۱۹:۰۶
یک کارشناس مذهبی:

چرا امام صادق (ع)را رئیس مذهب شیعه می دانند؟

حجت الاسلام احمدی در پاسخ به این پرسش که چرا امام صادق (ع) را رئیس مذهب شیعه می دانند؟گفت:در دوران امام صادق (ع)دانشگاه شیعه پروری تشکیل می شودو هزاران شاگرد زیر دست ایشان پرورش داده می شود.
عقیق:همزمان با فرارسیدن ایام سوگواری شهادت امام جعفر صادق (ع) حجت‌الاسلام والمسلمین سید ناصر احمدی، کارشناس دینی در پاسخ به این پرسش که «چرا امام صادق (ع) را رئیس مذهب شیعه می دانند؟» گفت: دلیل این موضوع این بوده است که در دوران ایشان دانشگاه شیعه پروری تشکیل می شود و هزاران شاگرد زیر دست ایشان پرورش داده می شوند و به صورت غیر مستقیم نیز آنها در شهرهای خود باورها و احادیث را منتقل می کردند. بنابراین در زمان امام صادق (ع) مبانی و اندیشه شیعی در بیشتر حوزه های سیاسی و اجتماعی و باورهای عقیدتی خود را نشان می دهد؛ یعنی در دوران امام صادق‌(ع) با توجه به آزادی نسبی پیش آمده به دلیل درگیری های داخلی امویان و عباسیان، نسل قابل ملاحظه ای از شاگردان امام پرورش پیدا می کنند که در دوران بعدی اهمیت آنها را بیشتر متوجه می شویم.

وی با بیان اینکه عصر امام صادق(ع) دوره بروز و رشد نحله ها و مکاتب فکری، اعتقادی و مذاهب فقهی است افزود: در دوره این امام هنوز خوارج به عنوان یک گروه سیاسی و فکری فعالیت می کردند. همچنین در دوره امام صادق(ع)، گروه مرجئه هم بود که پیشینه اش به قرن اول برمی گشت و این گروه در راستای اهداف دستگاه خلافت بنی امیه فعالیت می کرد. معتزله هم در قرن دوم از دل گروه مرجئه پدید آمد،  ضمنا در دوره امام صادق(ع) کم کم گروه های فقهی هم به وجود آمدند، گروه هایی که البته پیشینه شان به قرن اول و انحراف ایجادشده از خط امامت پس از رسول اکرم(ص) برمی گشت. در دوره امام صادق(ع) افرادی همچون ابوحنیفه و مالک بن انس در عرصه فقه خود نمایی کردند. این دو هنوز هم پیروان زیادی را در میان مسلمانان اهل سنت دارند و با وجود اینکه مخالف امام صادق(ع) بودند، اما با ایشان ارتباط داشتند. محمد ادریس شافعی و احمد بن حنبل از امامان مذاهب اهل سنت هم گرچه معاصر امام صادق(ع) نبودند، اما از شاگردان این امام حدیث آموختند.

امام جماعت مسجد طوس خاطرنشان کرد: در زمان امام صادق(ع) افرادی بودند که جزو مادی گراها به شما می رفتند و خدا را قبول نداشتند، آنها اصطلاحا جزو زنادقه به حساب می آمدند، مثلا ابن ابی العوجاء یکی از زندیق های معروف عصر امام صادق(ع) بود.

تبیین و روشن گری؛ روش امام صادق(ع) در برخورد با مخالفان

حجت‌الاسلام و المسلمین احمدی خاطرنشان کرد: یک اصل کلی که امام صادق(ع) در برخورد با مخالفان فکری و اعتقادی داشتند، بحث تبیین، روشن گری و ارتباط بود تا با این راه بتوانند حداکثر هدایت و ارشاد را در شخص مقابل داشته باشند. امام صادق(ع) این شیوه را هم در برابر غیر شیعه و هم در برابر غیر مسلمانان و زنادیق داشتند.

کارشناس و پژوهشگر حوزوی اضافه کرد: به عنوان مثال مالک بن انس از شیعیان امام صادق(ع) نبود، اما او که در مدینه ساکن بود، با امام صادق(ع) ارتباط داشت و به خانه ایشان می رفت. خود این رفت و آمد مالک به خانه امام صادق(ع) نشان می دهد که امام به او روی خوش نشان می داد. مالک بن انس می گوید که من به صورت مستمر به محضر امام صادق(ع) می رسیدم و ایشان به من احترام می‌گذاشت و امام صادق(ع) به من می گفت که من، تو را دوست دارم.

این استاد حوزه علمیه خاطرنشان کرد:  امام صادق(ع) از این برخورد اسلامی و قرآنی برای جذب اخلاقی مخالف استفاده می کند. مالک بن انس گرچه جزو سران مخالفین بود، اما از لحاظ اخلاقی تحت تاثیر امام صادق(ع) قرار گرفت و مدح ایشان را می کرد. مالک می گوید که من هرگاه من بر امام صادق(ع) وارد می شدم، ایشان با من گرم می گرفت و مرا در جای خوبی می نشاند. مالک همچنین در سفر حجی با امام صادق(ع) بود و حالات عرفانی ایشان را پس از این سفر برای دیگران توضیح داد.

امام صادق(ع) رفتار نرمی با ابوحنیفه داشتند

حجت‌الاسلام و المسلمین احمدی گفت: شبیه این رفتارها را در مناظرات امام صادق(ع) با ابوحنیفه هم شاهد هستیم که امام تا آن جایی که ممکن بود، رفتار نرمی را با ابوحنیفه داشتند. همینطور در رفتار امام صادق(ع) با زنادقه و مخالفان غیرمسلمان هم شاهد چنین برخوردهایی هستیم. البته باید توجه داشته باشیم که رفتار امام صادق(ع) همیشه اینگونه نبود. در مواردی هم امام در عین داشتن رفتار نرم با طرف مقابل، حجت را بر او تمام کرد و پس از آن لازم بود که امام صادق(ع) یک برخورد تند و تشر به طرف مقابل بزند تا او بیدار شود.

امام جماعت مسجد طوس اظهار داشت: امام صادق(ع) با ابوحنیفه مناظره کرد، ایشان همچنین با فقهای زمان خود و حتی زندیق ها هم مناظراتی داشته اند. امام صادق(ع) علاوه بر اینکه خودشان مناظره می کردند، فن مناظره را به اصحاب خود همچون مفضل و هشام بن حکم تعلیم دادند، هشام بن حکم یکی از مناظره کننده های قوی در عصر خودش بود. البته امام صادق(ع) برخی از اصحاب خودشان که توانایی مناظره نداشتند را از این کار نهی می کردند.

حجت‌الاسلام و المسلمین احمدی، کارشناس حوزوی افزود: یک اصل در برخورد امام صادق(ع) با مخالفان، تبیین حقیقت مذهب از سوی ایشان بود. امام صادق(ع) در مناظرات از شیوه بیان نرم و استدلالی استفاده می کردند و این مناظرات تاثیرگذار بود و حتی مواردی هم به تشیع مخالفان منجر شد، به عنوان مثال می توان در این خصوص به مناظره امام صادق(ع) با مرد شامی اشاره کرد. شام در آن زمان تحت تاثیر بنی امیه بود، یکی از مردان شهر شام با سفر به مدینه از امام صادق(ع) خواست که با او مناظره کند. امام در نزد اصحاب برجسته خود همچون هشام بن حکم نشسته بود و به آن مرد شامی گفت که بیا با اصحاب من مناظره کن، اگر بر آنها غالب شدی، بر من هم غلبه خواهی کرد. سپس امام صادق(ع) به او گفت که در چه زمینه ای می خواهی مناظره کنی، امام اصحاب خود را در زمینه های مختلف از جمله فقه، متخصص بار آورده بود. در نهایت آن مرد شامی در مناظره با اصحاب امام صادق(ع) مغلوب شد و پس به امام گفت که من را از اصحاب خود قرار بده و امام صادق(ع) هم به اصحاب خودشان گفتند که این مرد شامی را تعلیم بدهید.

امام صادق(ع) در کلام امام احمد غزالی

این مصحح کتب فقهی و تاریخی در مورد نوع نگاه بزرگان اهل سنت نسبت به امام صادق(ع) گفت: امام احمد غزالی جمله ای در مورد امام صادق(ع) دارد که می گوید «و ما روی عن الباقر و الصادق(ع) الا عن قوه ولایتهم» یعنی آنچه که از امام باقر و امام صادق(ع) روایت شده از منبع ولایت ایشان است. یک دانشمند و امام اهل سنت عظمت علمی امام صادق(ع) را اولا تایید می کند و در ثانی می گوید آنچه بر زبان امام جاری می شود از جنس علم اکتسابی نیست بلکه از قوه ولایت اوست. این اعتراف نشان می دهد که وجود نورانی امام صادق(ع) و کلمات ایشان مافوق کلام بشر است. لذا کلام اهل بیت همانطور که در روایات هم آمده است مافوق مخلوق و دون خالق است. یعنی با قرآن اندکی فاصله دارد. امام محمد غزالی به عنوان کسی که اهل علم است این ویژگی را درک می کند.

امام جماعت سابق مسجد لرزاده خاطرنشان کرد: مالک ابن انس رئیس فرقه مالکی اهل سنت در مورد امام صادق(ع) می گوید «و ما رات عین و لا سمعت اذن ولاخطر علی قلب بشرٍ افضل من جعفر بن محمد الصادق علماً و عبادةً و ورعاً» یعنی چشمی ندیده و گوشی نشنیده و بر قلب بشری خطور نکرده که از حضرت صادق(ع) برتر و با فضیلت تر باشد. او از سه جهت برتری دارد اول از حیث علم، دوم از حیث عبادت و سوم از حیث ورع که مقامی بالاتر از تقواست. مالک ابن انس می گوید هر کس که به سراغ امام صادق می رفت حضرت را در یکی از این سه حال می دید که یا روزه دار بودند، یا در حال نماز بودند و یا در حال ذکر خدا بوده اند.

حجت‌الاسلام و المسلمین احمدی گفت: امام صادق (ع) را رئیس مذهب شیعه می دانند؛ دلیل این موضوع این بوده است که در دوران ایشان دانشگاه شیعه پروری تشکیل می شود و هزاران شاگرد زیر دست ایشان پرورش داده می شوند و به صورت غیر مستقیم نیز آنها در شهرهای خود باورها و احادیث را منتقل می کردند. بنابراین در زمان امام صادق (ع) مبانی و اندیشه شیعی در بیشتر حوزه های سیاسی و اجتماعی و باورهای عقیدتی خود را نشان می دهد؛ یعنی در دوران امام صادق‌(ع) با توجه به آزادی نسبی پیش آمده به دلیل درگیری های داخلی امویان و عباسیان، نسل قابل ملاحظه ای از شاگردان امام پرورش پیدا می کنند که در دوران بعدی اهمیت آنها را بیشتر متوجه می شویم.

کارشناس و پژوهشگر حوزوی و فعال در حوزه دین و فرهنگ اظهار داشت: شاید اگر دوران امام صادق (ع) نبود، ما در دوران غیبت امام عصر(عچ) بلاتکلیف بودیم و شرایط سخت تری را در دوران ابتدای غیبت امام زمان(عج) تجربه می‌کردیم. به خاطر اینکه از دوران امام صادق (ع) مجتهد پروری به معنای واقعی کلمه شکل می گیرد و شاگردان ایشان به قدرت اجتهاد رسیدند که آن‌ها منظومه فکری شیعی را به مردم معرفی می کردند. تاقبل از این زمان، ما چیزی نداشتیم و فقط روایات پراکنده ای بود که دهان به دهان منتقل می شده است و قدرت اجتهاد چیزی نبود که آموزش داده شود؛ ولی در دوران امام صادق(ع) قدرت اجتهاد به شاگردان آموزش داده می شد.

امام جماعت سابق مسجد لرزاده خاطرنشان کرد: امام صادق (ع) روش فکری را به شاگردان خود تعلیم دادند تا در طول نسل های مختلف، این روش منتقل شود؛ چراکه در دوران امام جواد (ع) و امام هادی (ع) و امام حسن عسگری(ع) این امامان معصوم محدودیت هایی برای ارتباط با پیروان خود داشتند و در آن دوران قدرت اجتهاد به داد شیعیان رسید و ائمه‌اطهار(س) در موارد زیادی مردم را به قدرت اجتهاد شاگردان خود ارجاع می دادند.

حجت‌الاسلام و المسلمین احمدی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه شیوه مبارزاتی امام صادق(ع) برای زنده نگه داشتن دین چگونه بود؟ گفت: امام صادق (ع) با وجود تقیه، زاویه خود را با مخالفان خود و کسانی که نحله فکری دیگری داشتند، نشان می دادند؛ یکی از افراد بنام اهل سنت ابوحنیفه از شاگردان ممتاز امام صادق (ع) بود. امام (ع) ابایی از این نداشتند که اختلاف نظر خود را با او به طرفدارانشان نشان دهند.

وی اظهار داشت: امام صادق(ع) با وجود تقیه ای که داشتند اما در اصول کلی دین هیچ گاه تقیه نمی‌کردند؛ لذا خط مشی فکری و اعتقادی شیعه از این دوران شکل گرفت و روشن شد که یک فرد شیعه چه فکر می کند و چه باورهایی دارد و از این جهت سازوکار تشکیلاتی امام صادق (ع) کاملاً مبتنی بر آموزش و پرورش شاگردانی بود تا بتوانند با توجه به اصول و روح دین، احکام دین را استنباط کنند. در واقع امام صادق (ع) به دنبال این بودند که نسل های آینده به قدرت استنباط برسند.

چهره های طراز اول مذاهب اسلامی، شاگردان امام صادق(ع) بودند

کارشناس و پژوهشگر حوزوی و فعال در حوزه دین و فرهنگ یکی از ویژگی‌های بارز دوران امامت امام صادق علیه السلام را نهضت علمی آن حضرت عنوان کرد و گفت: وقتی به گزارشات تاریخی آن دوران نگاه می‌کنیم می‌بینیم که شخصیت‌های مختلف علمی که در میان آنها چهره های طراز اول مذاهب اسلامی دیده می شود، در مورد فضائل علمی آن امام همام سخن گفته‌ و او را ستوده‌اند؛ به عنوان مثال مالک بن انس که یکی از سران چهار مذهب مهم اهل تسنن است در مورد امام صادق علیه‌السلام می‌گوید: هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و برهیچ قلبی خطور نکرده که برتر از جعفر صادق علیه‌السلام دیده و شنیده باشد و به قلبش خطور کرده باشد.

این مصحح کتب فقهی و تاریخی با بیان اینکه مالک بن انس، چهار شاخصه را از منظر اخلاقی، علمی، عبادی و تقوا در مورد افضلیت امام صادق علیه‌السلام بیان می‌کند؛ بیان کرد: این بیان مالک بن انس نشان می‌دهد که جایگاه امام صادق علیه السلام بر هیچ‌کسی پوشیده نیست و بزرگان اهل تسنن هم بر آن صحه گذاشته‌ و سر تعظیم بر بزرگی علمی امام صادق علیه السلام فرود آورده‌اند.

امام جماعت سابق مسجد لرزاده با اشاره به نقش مهم امام صادق(ع) در روی آوردن مردم به اهل‌بیت(ع) خاطرنشان کرد: طبق روایات اهل‌بیت(ع)، جامعه‌ای که حتی بیست نفر دوستدار اهل بیت(ع) نبودند طی کمتر از پنجاه سال تبدیل به جامعه‌ای می‌شود که شاگردی اهل بیت(ع) برای آنان تبدیل به افتخار و مباهات می‌شود و این یکی از تأثیرات بزرگ از زحمات امام باقر و امام صادق(ع) است. صادقین(ع) به ‌بهانه کلاس های درس و نشر علوم، مردم را به‌سوی خود جلب می‌کنند و در طی گسترش موضوعات مختلف از جمله تفسیر، فقه، اصول و حتی ادبیات و ... دست مردم جامعه را گرفته و از عمق ناصبی بودن به محب بودن و در ارتفاعی بالاتر یعنی به شیعه بودن می‌رسانند.

حجت‌الاسلام و المسلمین احمدی با اشاره به اینکه از زمان امام صادق(ع) حب اهلبیت(ع) در دلهای مردم ریشه دوانید، خاطرنشان کرد: این دو بزرگوار (صادقین«ع») نهالی را در جامعه اسلامی می‌کارند که شاید بتوان یکی از ثمرات و میوه‌های آن را در زمان امام رضا(ع) جست‌وجو کرد، ماجرای نوشتن حدیث معروف به سلسلة الذهب در نیشابور و یا درخواست زنان نوغان از شوهران‌شان برای اجازه جهت شرکت در مراسم خاکسپاری امام رضا(ع) در قبال بذل مهریه خود می‌تواند، دو نمونه از میوه‌های این درخت باشند که نهال آن در زمان امام باقر و امام صادق(ع) در جامعه کاشته شد. از آن زمان به بعد حب اهل‌بیت(ع) مانند درختی تنومند در جامعه اسلامی کاشته شد و تا به امروز ادامه دارد.

منبع:مهر

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پربحث ها
پرطرفدارترین عناوین