شرح دعای روز بیست و چهارم ماه رمضان
خدایا! در این روز آنچه را که رضای تو در اوست از تو درخواست میکنم، و از آنچه تو را ناپسند است به تو پناه می برم، و از تو توفیق میخواهم که در این روز به فرمان تو باشم.
عقیق:شرح دعای روز بیست و چهارم ماه مبارک رمضان به قلم حسین محمدی فام نویسنده کتاب «تاآسمان» را در ادامه می خوانید؛
اَللّهُمَّ إنِّی أسئلُکَ فیهِ مایُرضیکَ وَ أعُوذُ بِکَ مِمّا یُؤذیکَ وَ أسئلُکَ التَّوفیقَ فیهِ لِأَنْ اُطیعَکَ وَ لاأعْصِیَکَ یا جواد السّائلینَ .
خدایا! در این روز آنچه را که رضای تو در اوست از تو درخواست میکنم ، و از آنچه تو را ناپسند است به تو پناه می برم ، و از تو توفیق میخواهم که دراین روز به فرمان تو باشم وهیچ نافرمانی نکنم, ای عطا بخش سئوال کنندگان.
آنچه در شرح این فقره دعا مهم جلوه می کند، آن است که بدانیم خداوند آزار و اذیت نمیبیند، زیرا با فرض اینکه اگر خدا آزار و اذیت ببیند، دیگر کامل نیست واین امر با صفات خداوند که کمال مطلق است منافات دارد. پس باید ببینیم منظور از اذیت خداوند چیست؟
قرآن کریم در آیهای به این موضوع اشاره کرده است: إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُاللَّهُ فِیالدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّلَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا[۱]؛ آنان که خدا و رسول را آزار و اذیت میکنند، خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده و بر آنان عذابی با ذلت و خواری مهیا ساخته است.
علامه طباطبایی (ره) میگوید: خدای تعالی منزه است از اینکه کسی او را بیازارد و یا هر چیزی که بویی از نقص و خواری داشته باشد به ساحت او راه یابد، پس اگر در این آیه میبینیم که خدا را در اذیت شدن با رسولش شریک کرده، میفهمیم که خواسته است رسولش را احترام کند و نیز اشاره کند که هرکس قصد سوئی نسبت به رسول اکرم (ص) کند در حقیقت به خدا هم قصد کرده است. [۲]
لذا اذیت و آزار رسول خدا (ص) موجب آزار و اذیت خدای تعالی میشود.
در این رابطه در روایتی از وجود نورانی پیامبر اکرم (ص) آنچه موجب ناراحتی ایشان میشود، بیان شده است.آنجا که فرمودند: فاطمه (س)پاره تن من است، هرکه او را بیازارد، مرا آزار داده است و هرکه او را شاد کند، مرا مسرور کرده است.[۳]
آری هرکس حضرت زهرا (س) را اذیت کند، رسولخدا (ص) را اذیت کرده است و هرکه پیامبر (ص) را اذیت کرده باشد، در حقیقت خدا را اذیت کرده است.
البته باید گفت اذیت حضرت زهرا (س) برجستهترین مصداق اذیت پیامبر اکرم (ص) است و در روایات مصادیق دیگری نیز ذکر شده است. مثلا رسول گرامی اسلام (ص)فرمودند: هرکه مؤمنی را بیازارد، مرا آزرده است.[۴] و در حقیقت درمییابیم که اگر مؤمنی را خدای ناکرده آزار دهیم، موجبات آزار به خداوند را فراهم کرده ایم و آن نیز لعنت دنیا و آخرت و عذاب خوار کننده را دربردارد.
آری، در قسمت اول دعای این روز از خدا میخواهیم که ما را از این که او را آزار دهیم، نجات دهد.
اما به شرح فراز دیگر از دعا می پردازیم.
یکی از دعاهایی که باید همواره به آن مشغول باشیم، همین دعا است که: خدایا! توفیق اطاعت کردن و عصیان نکردن حضرتت را به ما مرحمت بفرما.
حضرت امام سجاد (ع) نیز یکی از دعاهای مجموعه ادعیه خمس عشر که دعای مطیعین نام دارد را با همین مضمون آغاز می فرماید که اِلهی اَلْهِمْنا طاعَتَکَ و جَنِّبْنا مَعْصِیَتَکَ[۵]؛ خدای من! اطاعتت را به ما الهام کن و ما را از نافرمانیت دور بدار.
آری، هر چه هست و نیست در اطاعت خدا و عدم نافرمانی اوست؛
امام علی (ع) در این باره می فرمایند: خداوند سبحان، برای اطاعت از خود پاداش در نظر گرفت و برای نافرمانیاش کیفر، تا بندگان خود را از خشم و عذاب خویش دور بدارد و به سوی بهشت خود براند.[۶]
امام محمد باقر (ع) نیز فرمودند: در تورات آمده است: ای موسی! من تو را آفریدم و برگزیدم و نیرویت بخشیدم و به فرمانبری از خود فرمانت دادم و از نافرمانی خود بازداشتمت؛ پس اگر از من اطاعت کنی، تو را در راه طاعت خود یاری میرسانم و اگر نافرمانیام کنی تو را بر معصیت خویش، یاری نمیرسانم. در طاعتی که میکنی بر تو منت دارم و در نافرمانی که میکنی، بر تو حجت دارم.[۷]
امام علی(ع) همچنین فرمودند: اطاعت از خداوند، محکمترین ریسمان است.[۸]
امیر مؤمنان در جای دیگری فرموده اند: شادی مؤمن، آن گاه است که پروردگارش را اطاعت کند و اندوهش آنگاه که معصیت کند.[۹]
حضرت امام رضا (ع) درخصوص اطاعت و نافرمانی خدا در بیان نورانی خود می فرمایند: اگر خداوند، مردم را به بهشت و دوزخ هم وعده و وعید نمیداد، باز لازم بود که از او اطاعت کنند و نافرمانی اش نکنند؛ زیرا به آنان تفضل و نیکی فرموده و نعمتهایش را در اختیارشان گذاشته است، بی آن که به سبب انجام عملی استحقاق آن را داشته باشند.[۱۰]
پی نوشت:
[۱] سوره مبارکه احزاب ، آیه ۵۷
[۲] المیزان، ج ۶، ص ۵۰۸
[۳] بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۶۲
[۴] میزان الحکمه، ج ۱، ص ۱۲۴
[۵] بحارالانوار، ج ۹۱، ص ۱۴۷
[۶] میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۴۵
[7] بحارالانوار، ج ۵، ص ۹
[۸] غررالحکم، ح .۱۴۰۱
[۹] میزان الحکمه، ج ۵، ص ۲۷۵
[۱۰] همان، ج ۷۰، ص ۱۹
منبع:مهر