۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۰۶
ترجمه نامه دختر لبنانی در ادامه میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
سلام بر تو ای ولی خداوند در میان ما و عزیز ما و طبیب دردهای ما ...
امروز جناب دکتر شیخ علی رضا اعرافی به حوزه ما آمد و وقتی از منبر بالا رفت در ابتدا سلام شما را به ما رساند. اشک چشمانم جاری شد و به کلاس دویدم، این برگه را از دفترم کندم و قلم برداشتم، تا تلاش چهارم یا پنجمم باشد که برای شما مینویسم.
هر بار یادم میآید که دارم برای شما مینویسم، تلاش فزایندهای میکنم که بین لزوم مختصرنویسی بهخاطر اینکه وقت شما را نگیرم، و بین رغبت به اطاله کلام بهعلت عشق به صحبت با شما توازن برقرار کنم. همه دیدارهای شما با دانشآموزان و نخبگان و دانشجویان و بسیجیان و علما و دختران و فرزندان شهدا، باعث میشود از ته قلب به آنان غبطه بخورم و بارها تخیل کردم که من بین آنها هستم، در محضر شما.
آرزویم این است که حتی یک بار شما را ببینم، صادقانه بگویم ما فرزندان شماییم در لبنان، فرزندان شما که از سختی این زندگی، به سیمای شما نگاه میکنیم و فراموش میکنیم هرآنچه بر ما میرود، و با شنیدن صدایتان دردهایمان را التیام میبخشیم، یک دارو و یک اسم خوش که همه دردهای ما را خوب میکند، و آن خامنهای است. از خداوند میخواهم به من توفیق حضور در میان زیارت کنندگان شما را بدهد.
در پاسخ دفتر مقام معظم رهبری آمده است: ایشان برای این دو دختر خانم دعا کرده و چفیهای برایشان فرستادند.